دلواپسان می گفتند هواپیماهای کاغذی به ایران نمی آید. می گفتند آنچه دولت درباره خرید هواپیما می گوید فقط ادعا است. اما اولین ایرباس خریداری شده توسط ایران ایر به تهران آمد. حتما حالا می گویند چرا فقط یک هواپیما؟ البته سفارشهای بعدی هم یکی یکی می رسد. و آنگاه دلواپسان حتما می گویند که مشکل مردم مگر هواپیما است؟! بگذارید از همین جا شروع کنیم.
دلواپسان می گفتند هواپیماهای کاغذی به ایران نمی آید. می گفتند آنچه دولت درباره خرید هواپیما می گوید فقط ادعا است. اما اولین ایرباس خریداری شده توسط ایران ایر به تهران آمد. حتما حالا می گویند چرا فقط یک هواپیما؟ البته سفارشهای بعدی هم یکی یکی می رسد. و آنگاه دلواپسان حتما می گویند که مشکل مردم مگر هواپیما است؟! بگذارید از همین جا شروع کنیم. می گویند دولت به جای آنکه مشکلات اقتصادی را حل کند چرا به فکر خرید هواپیماست؟ درباره این ادعا چند پاسخ روشن وجود دارد:
1-اینکه دولت به فکر رفع مشکلات اقتصادی کشور نیست، صرفا یک ادعا است. طی سه سال و نیم گذشته، تورم کاهش یافته و اگرچه رکود هنوز به طور کامل سایه خود را از سر اقتصاد کشور برنداشته، اما نشانه های مثبتی از رونق اقتصادی دیده می شود. رشد اقتصادی به رقمی قابل قبول رسیده و اگرچه دلواپسان مدعی می شوند که اثر رشد اقتصادی در زندگی مردم پیدا نیست، اما آنها خودشان هم می دانند که اثر رشد اقتصادی به مرور در زندگی مردم آشکار می شود. البته بر کسی پوشیده نیست که آسیب هایی که اقتصاد کشور در دوره 8 ساله ریاست جمهوری یک اصولگرای مورد حمایت اصولگرایان متحمل شد، در مدت زمان کوتاه رفع نمی شود. اما آنچه در سه سال اخیر بر اقتصاد کشور گذشته نشانه روشنی از تلاش دولت و چشم انداز مثبت اقتصادی است.
2-اینکه می گویند چرا هواپیما می خریم و اولویت های دیگری هم وجود دارد که به آن توجه نمی شود، مانند یک لطیفه است. هر وزارتخانه ای شرح وظایف مشخصی دارد که باید آن را انجام دهد. وظیفه وزارت راه و شهرسازی، تامین امکانات ایمن و مناسب برای حمل و نقل مسافر است و طبیعتا این وزارتخانه، وظیفه ای در قبال کاهش تورم و بیکاری بر عهده ندارد. این ادعا، همانند آن است که بگوییم چون مشکل بیکاری و رکود حل نشده، وزارت ورزش و جوانان هم مسابقات ورزشی را تعطیل کند! این ساده ترین موضوع ممکن است که هر وزارتخانه ای باید در حیطه مسوولیت خود تلاش کند بهترین عملکرد را در قبال مردم از خود بر جای بگذارد و اگر فضای سیاسی مثبت و باز پس از برجام موجب شده وزارت راه و شهرسازی بتواند هواپیماهای جدید خریداری کند چرا این کار را انجام ندهد؟!
3-آیا هواپیما یک وسیله حمل و نقل لوکس است؟ پاسخ به این پرسش شاید در نگاه اول، مثبت باشد اما اگر از جنبه ای دیگر به این پرسش بنگریم در می یابیم که بسیاری از هموطنان ما با هواپیما برای زیارت به مشهد مقدس سفر می کنند. خیلی از کارگران و کارمندان برخی از بخشها از جمله صنعت نفت، مجبورند با هواپیما به محل کار خود بروند. هواپیما، برای بسیاری از مردم، نه یک وسیله حمل و نقل لوکس، بلکه وسیله ای برای مسافرتهای زیارتی و کاری آنهاست. پس چرا مردم را از یک حمل و نقل ایمن محروم کنیم؟ مروری بر خسارات سنگین سقوط هواپیما نشان می دهد در قبال جان هموطنان خود باید بیشتر از قبل احساس مسوولیت کنیم.
4-آقایان دلواپس، خود بیش از همه از هواپیما استفاده می کنند. سفرهای خارجی را کنار بگذاریم، آنها برای سخنرانی در شهرهای مختلف، مگر به غیر از هواپیما با وسیله دیگری سفر می کنند؟! پس چگونه دولت را از خرید هواپیما نهی می کنند؟
5- ایرانیان، سالیانه 3 تا 4 میلیارد دلار پول بابت خرید بلیت به ایرلین های خارجی می پردازند. در حالیکه اگر ناوگان حمل و نقل هوایی ایران شرایط مناسبی داشت، این سود می توانست عاید ایرلاین های داخلی و به تبع آن اقتصاد کشور شود. اما اکنون این پول به ایرلاین های خارجی می رسد و حاصلش رشد اقتصادی و اشتغالزایی برای کشورهای همسایه است.
و نکته آخر تاکیدی بر همان پاسخ اولیه است : مردم ایران حق دارند بعد از 40 سال، هواپیمای جدید خریداری کنند. این حق بدیهی و اولیه سالها از مردم ایران سلب شده بود. اما وقتی اولین ایرباس بر باند برجام فرود آمد، این طلسم شکسته شد. منتقدان دولت می گویند اتفاق مهمی نیفتاده که برای آمدن این هواپیمای جدید مراسم برگزار کرده اند. اما آنها بهتر است به این پرسش پاسخ دهند که اگر آمدن یک هواپیمای نو پس از 40 سال اتفاق مهمی نبوده، چرا خودشان این کار را انجام ندادند؟ مراسمی که برای فرود این ایرباس جدید برگزار شد یک نماد بود. نماد به ثمر رسیدن برجام. نماد اثبات کذب بودن ادعاهای منتقدان دولت. نماد روزهای روشن تری که با سیاست توام با تدبیر و عقلانیت دولت در عرصه دیپلماتیک در پیش است.