پس از آنکه انعقاد تفاهمنامه نفتی بین شرکت انگلیسی شل با شرکت ملی نفت ایران در مورد تعدادی از میادین نفتی و گازی ایران که با انتقاد صریح روزنامه کیهان مواجه شد، در سه روز گذشته نیز شاهد انتقادات تند منتقدان دولت در مورد انعقاد قرارداد نهایی خرید 80 فروند بوئینگ از آمریکا توسط ایران ایر، و همچنین انعقاد قرارداد سفارش ساخت کشتی به کره جنوبی بودیم.
پس از آنکه انعقاد تفاهمنامه نفتی بین شرکت انگلیسی شل با شرکت ملی نفت ایران در مورد تعدادی از میادین نفتی و گازی ایران که با انتقاد صریح روزنامه کیهان مواجه شد، در سه روز گذشته نیز شاهد انتقادات تند منتقدان دولت در مورد انعقاد قرارداد نهایی خرید 80 فروند بوئینگ از آمریکا توسط ایران ایر، و همچنین انعقاد قرارداد سفارش ساخت کشتی به کره جنوبی بودیم. منتقدان دولت به گونه ای در قبال این دو قرارداد موضع گیری کرده اند که گویی دولت، عزم خود را جزم کرده تا اشتغال داخلی را نابود کند و با نادیده انگاشتن توان داخل، پول بی زبان را به حساب شرکتهای خارجی بریزد.
در مورد قرارداد بوئینگ، روزنامه صبح نو، که روزنامه متعلق به طیف حامی محمدباقر قالیباف شهردار تهران است که از بدو انتشار تاکنون صریح ترین انتقادات را بر ضد دولت مطرح کرده، مدعی شده این قرارداد 100 هزار شغل برای آمریکا ایجاد کرده است! این ادعا در شرایطی مطرح شده که اولا این خبر به کل اشتباه است چرا که طبیعتا ساخت 80 فروند هواپیما که آن هم قرار است در طول ده سال ساخته شود، از هر منظری که به آن بنگریم نمی تواند نیازمندصد هزار شغل جدید باشد! درحالیکه خبر اصلی این بود که این قرارداد می تواند از صد هزار شغل در بوئینگ حمایت کند. اما برای منتقدان سیاسی دولت، مهم این است که تیتری به فراخور نیاز سیاسی خود در صفحه اول روزنامه قرار دهند. ثانیا این روزنامه و سایر منتقدان دولت همچون روزنامه جوان، به گونه ای از ایجاد شغل برای آمریکایی ها یا واریز پول به حساب شرکت آمریکایی سخن می گویند که گویی در داخل ایران توان ساخت هواپیما وجود دارد و دولت با نادیده گرفتن توان داخلی، قرارداد ساخت و خرید هواپیما را با شرکت آمریکایی منعقد کرده است.
در مورد قراردادهای ساخت و خرید کشتی با شرکت کره ای نیز قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا به عدم توجه به توان داخلی اعتراض کرد؛ اما آنچهع ناگفته ماند این بود که در سال 1381، سفارش ساخت 3 فروند کشتی به کره ای ها داده شد و آنها در مدت کمتر از یک سال، هر سه کشتی را به ایران تحویل دادند. اما شرکت سازنده ایرانی که به گفته یکی از مقامات شرکت ملی نفتکش، همان زمان مدعی بود با هزینه کمتری سفارشات را تحویل می دهد، بعد از سیزده سال هنوز اولین کشتی را هم تحویل نداده درحالیکه هزینه دو کشتی سفارش داده شده را تقریبا کامل دریافت کرده است! در چنین وضعیتی، آیا سپردن کار به یک شرکت داخلی توجیه اقتصادی دارد؟ طبیعتا برای هر ایرانی علاقه مند به استقلال کشور، استفاده از توان داخلی در اولویت است اما به واقع در کدام یک از قراردادهای منعقد شده درباره نفت، خرید هواپیما و کشتی، امکان استفاده از توان داخلی بدون هدررفت وقت و بیت المال وجود داشته که از آن استفاده نشده است؟
به نظر می رسد همه این مسایل ریشه در یک نکته دارد و آن هم مخفی کردن دستاوردهای برجام است. منتقدان دولت که تاکنون مدعی بودند برجام دستاوردی نداشته، حالا که این قراردادها با شرکتهای بزرگ دنیا منعقد می شود، سعی دارند با دادن نشانی غلط، نیازهای استراتژیک کشور را که طی سالیان متمادی به دلیل تحریمها مغفول مانده و پایه و زیربنای توسعه اقتصادی کشور است نادیده بگیرند. نقل و انتقال مسافر با هواپیماهای ایرانی به جای خارجی، سود زیادی را عاید اقتصاد کشور می کند و توسعه تولید نفت و گاز و نیز بهره گیری از ناوگان روز کشتی و نفتکش، می تواند نقش مهمی در سرعت دادن به رشد اقتصاد کشور ایفا کند که همگی عدد رشد اقتصادی کشور را ارتقا می دهند که این عدد، در میان مدت، تاثیر خود را در بهبود وضعیت اقتصادی کشور نشان خواهند داد. اینها مسایلی نیست که دلواپسان، تمایلی به نشان دادن آن به عموم مردم داشته باشند.