با این که در مسائل کلان دو باشگاه بزرگ پایتخت مربیان نقش آنچنانی ندارند؛ اما از بازیکنان سابق این تیم و پیشکسوتان قرمز و آبی انتظار میرود با طناب برخی مسوولان سیاسی به چاه نروند. مسوولانی که خودشان هم آمد و رفتشان معلوم نیست و هواداران نمیدانند فلان مسوول سیاسی که اصلا سررشتهای از ورزش و مشکلات حاشیهای آن یا از همه مهمتر به علوم اقتصاد ورزشی تسلطی ندارد؛ چرا میآید و چرا میرود؟! در شروع فصل قبل باشگاه پرسپولیس مشکلات حاشیهای خاصی داشت که خوشبختانه در ادامه به خیرگذشت و این تیم پرطرفدار نتایج آبرومندانهای گرفت اما در مقابل باشگاه استقلال دچار التهاب و تنشی درون تیمی شد که منشا و مرکز لرزهها! از بیرون بود یعنی از سوی مدیران وزارت ورزش که نتوانستند برای سرخابیها یک مدیرعامل با برنامه 5 ساله انتخاب کنند و البته که سبک مدیریت آنها در تاریخچه ورزش کشور ثبت و ضبط شد. با این حال توقع هواداران متعصب استقلال و پرسپولیس از پیشکسوتان این تیم زیاد است و انتظار ندارند آنها اسیر بازی مدیران سیاسی در عرصه ورزش شوند.
فصل قبل پرویز مظلومی بازیکنان جوان و یکدستی داشت که استقلال تا هفتههای پایانی صدرنشین بود و همین تیم به فینال جام حذفی هم راه یافت. با چنین کارنامهای نیاز نبود کل تیم آبیپوشان شخم زده شود و انتظار منطقی هم این بود که خود علیرضا منصوریان این نکته مهم و حیاتی را دریابد! چه خوب بود منصوریان اصلا قبول نمیکرد جایگزین مظلومی شود و اگر هم قبول کرد نباید تا این حد برای بستن تیم سلیقهای عمل میکرد و بازیکنان مورد علاقه خودش در تیم نفت یا سایر تیمها را به استقلال میآورد! این تجربهای شد تا مدیریت باشگاه و کمیته فنی آن اگر وجود دارند! آئین نامهای برای تیم و سرمربی جدید وضع کنند که سرمربی جدید اختیار آن را نداشته باشد تا یک تیم موفق را این چنین شخم بزند.
درست است که در ناکامیهای استقلال محمود گودرزی و بهرام افشارزاده هم نقش پررنگی دارند اما توقع هواداران از منصوریان به مراتب بیشتر از این حرفهاست تیم منصوریان همانطور که همگان دیدیم تا هفته ششم هم روی اعصاب هواداران رژه میرفت. در بازی با سایپا هم نیمه اول بسیار ضعیفی داشت اما در نیمه دوم بخت و شانس با آبیپوشان یار شد تا با دو گل مقابل نارنجیپوشان برنده شوند. با این حال تیم استقلال هنوز از آن شخصیت تیمی لازم برخوردار نشده و بازیکنان این تیم اکثرا ناهماهنگ هستند. از همه مهمتر این که وقتی به سبک مربیگری و مدیریت منصوریان خیره میشویم کاملا معلوم است که منصوریان به صورت خودمانی و رفیق بازی تیم را اداره میکند! همه میدانیم رفیق بودن سرمربی با بازیکنان اتفاق بدی نیست اما متاسفانه باید بگوئیم در فوتبال حرفهای چنین شیوهای جواب نمیدهد و شاید هم اگر استقلال در شش هفته نخست نتیجه نگرفت به خاطر همین موضوع بود که تیم با تفکر حرفهای اداره نمیشود. قبل از بازی با سایپا گفته میشد بختیار رحمانی به تعویض خود از سوی سرمربی اعتراض کرده است. او در بازی مقابل سایپا نیز از همان ابتدا به زمین مسابقه رفت و اتفاقا بسیار پراشتباه بود و موقعیتهای خوب گلزنی را مقابل دروازه حریف از کف داد. واقعا بیننده این بازی مخصوصا در نیمه اول هیچ نام و نشانی از استقلال مقتدر با آن همه قدمت و عظمت نمیدید و آبیپوشان همان در حد یک تیم معمولی و به قولی رفقای منصوریان بودند که از برنامه و قدرت لازم برای غلبه بر حریف برخوردار نبودند. خوشبختانه در نیمه دوم وضعیت بهتر شد و استقلال خودی نشان داد که امیدواریم این موفقیت هم جرقه نباشد!
نکته مهمی که باید بدان توجه شود اینکه مدیران باشگاه استقلال لااقل از همین حالا به سرمربی جوان خود فرصت کافی بدهند و از او برنامهای سه یا پنج ساله بخواهند و به سرمربی تاکید کنند هر فصل مثل باشگاههای بزرگ دنیا نمیتواند بیش از دو، سه بازیکن با خود به تیم بیاورد و بس!