رقابتهاي انتخابات الکترال 2016 به راند آخر خود نزديک ميشود. در نخستين مناظره کانديداي جمهوريخواهان با کانديداي دموکراتها اگرچه هيلاري کلينتون توانست با کمک مجري مشهور اين برنامه دونالد ترامپ را شکست دهد اما کشتي کج آمريکايي تا 18 آبان ادامه دارد. منهاي نوع نگاه اين دو کانديدا که به مسائل داخلي ايالات متحده که به شدت جنجالي شده، موضوع ايران و تفاهم هستهاي برجام نيز حاشيه ساز شده است. کلينتون و ترامپ هرکدام تلاش ميکنند قلدري خود را در مقابل تهران به رخ رقيب بکشد و همين موضوع ذهن بسياري را در مورد دکترين جمهوري اسلاميدرگير خود کرده است. خانم يانکي که گويا وکالت خوانده همانند اسلاف خود روي تحريمهاي خصمانه و آنچه که اجبار ايران به محدوديت هستهاي مينامد، مانور داده است. در طرف مقابل هم آقاي کابوي که به کازينوداري و تجارت ملک شهره است ميگويد که حيثيت آمريکا به شکلي ظريف در تفاهم برجام توسط جمهوري اسلاميخدشه دار شده است. مساله اساسي اينجاست که تحليل رويکردي اين دوکانديدا در مورد ايران نيازمند بررسي جدي تري است. هيلاري کلينتون در غالب رويکرد ثابت دموکراتها به دنبال سياست خصمانه چماق و هويج بر عليه تهران است. اگرچه تفاهم برجام توسط هيلاري نقض نخواهد شد اما اين احتمال وجود دارد که بدعهدي آمريکاييها تحت تاثير لابي آيپک تشديد شود.ميتوان گفت که تکليف با او روشن است، خانم وکيل خود را محدود به قواعد خشک و خشن اما ظاهرا نرم در تقابل با ايران و کشورهاي پرچالش براي آمريکا ميداند. دونالد ترامپ که معجزه حزب جمهوريخواه است با ادبياتي خوف انگيز همه نگاهها را به خود معطوف کرده است. او همه داشتههاي محافظه کاران را به چالش کشيده و به تنهايي تا راند آخر پيشرفته است. آقاي کابوي به شکلي علني از جنگ با ايران و پاره کردن تفاهم برجام سخن گفته است اما اين مواضع روي ديگري نيز دارد که بايد با مجموعه مواضع وي مورد تحليل قرار نگرفته است.
ترامپ دست بنيامين نتانياهو را در دست ميفشارد اما در اطاق فکر او چهرههايي ضديهود حضور دارند که چشم ديدن اسرائيليها را ندارند.کانديداي جمهوريخواهان علاوه بر ناتو، اعراب مرتجع خاورميانه را نيز سربارهاي مالي براي واشنگتن ميداند که هيچ سودي براي منافع ملي ايالات متحده ندارند و آمريکا از ميزان مشارکت خود بکاهد.
در اين ميان نوع نگاه ترامپ به ولاديميرپوتين نيز از آن اتفاقهاي عجيب و غريب است که با حضور هکرهاي مسکويچ رنگ و لعاب گرفته است. نکته جالب اينجاست که ظرف چند روز اخير فاش شده است که ترامپ با برخي بانکهاي ايراني و کوبايي در سالهاي تحريم عليرغم قوانين آمريکا تعاملات تجاري داشته است. در يک جمعبندي، تکليف با ترامپ لزوما سياه نيز نخواهد بود. واقعيت شخصيتي آقاي کازينودار اين است که ترامپ تنها و تنها به سود و زيان مالي ميانديشد و همين رويکرد در عمل رفتارهاي اين شومن را تحت تاثير قرار خواهد داد.
ترامپ که او را احمدي نژاد آمريکا مينامند؛ هرچند که ظاهرا جنگطلب است اما اگر احساس کند تجارت با ايران براي ايالات متحده سودمند است، اين قابليت را دارد که با هواپيماي شخصي براي بازگشايي سفارت آمريکا خود را بدون دعوت به تهران برساند. موضوعي که ميتواند در آينده روابط ايران و آمريکا به موازات انتخابات الکترال2016 تاثيرگذارباشد اين است که رسما تاريخ انقضاي رياض براي واشنگتن با قانون جاستا در پيگرد رژيم سعودي در واقعه يازده سپتامبر 2001 تمام شده است. بزرگان حزب جمهوريخواه و بزرگان حزب دموکرات که درحال تغيير دکترين ايالات متحده به سمت آسياپاسيفيک و حتي روسيه هستند ميدانند که بايد با تهران مصالحهاي بزرگتر از تفاهم برجام را امضا کنند. تلآويو و رياض به شدت تلاش ميکنند اين اتفاق حادث نشود اما نوع واکنشهاي تهران به بازي رقباي منطقهاي و جنگ سوريه به شکلي تاثيرگذارتر خواهد بود.