نامه دو هفته قبل مرتضوی درباره فاجعه کهریزک ؛ نامه ای که از آن به عنوان عذرخواهی ، شرمندگی ، توبه و تعابیری از این دست یاد می شود ، باعث شد آتش روشن اما زیر خاکستر آن فاجعه بعد از هفت سال شعله ور شود و داستان پر آب چشم آن روزها برای همه یادآوری شود . اگر چه این نامه بهانه بود و مرتضوی ، چه دست به قلم می شد و چه نمی شد ، نه این فاجعه فراموش نمی شد و نه خون مظلومان آن از جوشیدن فرو می نشست . این نامه همچنین باعث شد که سکوت دیگران هم شکسته شود و سخنانی بیان شود که گوشه ای از «ناگفته » های این سالها را با خود دارد . آنچه مد نظر این یادداشت است سخنانی است که از آیت الله دری نجف آبادی ، دادستان کل کشور در زمان وقوع فاجعه کهریزک منتشر شده است و در آن گفته شده است: « در سال 88 در قضیه زندان کهریزک صددرصد مخالف بعضی از اعمال و رفتار مسئولان وقت بودم و در آن زمان به عنوان دادستان کل کشور دستور دادم که انتقال زندانیان صورت نگیرد و حتی آقای اژه ای و دیگران نیز مخالفت خود را در این موضوع اعلام کردند ولی آن ها خودسرانه دست به این حرکت غلط زدند، حالا بعد از 7 سال اعلام می کنند که اشتباه کرده ایم . توبه پس از 7 سال بخاطر قضیه کهریزک دیگر اثر ندارد ... ]همچنین[ براثر غفلت بعضی از افراد یک خانم براثر حادثه ای فوت نمود و این موضوع موجب قطع رابطه دولت کانادا با ایران شد . دولت کانادا براثر همین غفلت علیه نظام ما کارشکنی زیادی کرد. بعضی مواقع به خاطر اشتباه و کار غلط یک فرد 80 میلیون جمعیت زیر سؤال می روند . یک اشتباه، آثار سوء زیادی را به همراه دارد و ممکن است از یکسو برای کشور و نظام زحمت ایجاد نماید و از دیگر سو، موجب استفاده سوء دشمنان شود. »
1- اولین سوالی که بعد از خواندن این سخنان به ذهن می رسد این است که واقعا چطور «مرتضوی» خود را صاحب چنان قدرتی می دانسته که علی رغم مخالفت مقامات بالادستی خود ، خودسرانه کاری کند که منجر به فاجعه ای بزرگ شود ؟! اتفاقا بخشی از جواب این سوال را هم می توان در همین سخنان پیدا کرد : سعید مرتضوی از اول چنان جسارتی نداشت که دست به چنین کارهایی بزند ولی تجربه اتفاقاتی همچون موضوع «زهرا کاظمی» به او چنان جسارت و قدرت کاذبی داد که به راحتی فاجعه کهریزک را رقم بزند و حتی بخواهد با مقصر جلوه دادن «مننژیت» آن را خاتمه دهد!
سال 1382 بعد از اینکه موضوع «فوت زهرا کاظمی» مورد توجه رسانه های داخلی و خارجی قرار گرفت ، کمیته تحقیق و تفحص مجلس وقت در این باره گزارشی را تهیه و منتشر کرد که بر اساس آن سعید مرتضوی متهم ردیف اول این اتفاق دانسته شده بود ، اما نه تنها آن زمان کسی توجهی به این گزارش نکرد ، بلکه چند ماه بعد ، در 24 فروردین 1383 سعید مرتضوی به عنوان «مدیر نمونه قوه قضائیه » معرفی شد . متن تقدیر نامه ای که در آن زمان از سوی رئیس وقت قوه قضائیه صادر شده بود ، چنین بود: «جناب آقاي سعيد مرتضوي، دادستان عمومي و انقلاب تهران؛ در سال نهضت خدمترساني به مردم از زحمات و تلاش ارزندهي جنابعالي در راستاي تحقق اهداف نظام مقدس جمهوري اسلامي و توسعه و اعتدال دستگاه قضايي تشكر كرده و كسب عنوان مدير نمونه كشور را در اولين جشنواره شهيد بهشتي قوهقضاييه برازنده ميدانم و از خداوند متعال موفقيت روزافزون شما را در تمام مراحل زندگي خواهانم » . آیا این تقدیر نامه (که آن زمان روزنامه ها مجبور بودند گزارش اهدای آن به مرتضوی را در صفحه اول خود پوشش دهند ) در مقابل گزارش تحقیق و تفحص مجلس ، این گزاره نادرست را القا نمی کرد که سعید مرتضوی در راستاي تحقق اهداف نظام مقدس جمهوري اسلامي و توسعه و اعتدال دستگاه قضايي عمل کرده است! البته معلوم است که این فقط یکی از مواردی است ؛ ولی اگر فقط همین یک فقره انتخاب معنادار مرتضوی به عنوان مدیر نمونه هم بود ، کافی بود برای اینکه بدانیم مرتضوی با اتکای به اعتماد بیش از اندازه ای که به او شده ( در مقابل عدم اعتماد به بخشی از مسئولان وقت که اصلاح طلبان بودند) تبدیل به مرتضوی متهم جنایات کهریزک شده است .
2- موضوع دیگری که بعد از خواندن سخنان آیت الله دری نجف آبادی به ذهن می رسد این است که ای کاش مخالفت وی و دیگر مسئولان قضایی وقت با اعمال مرتضوی ، در همان زمان منتشر می شد که مطمئنا برکات بیشتری داشت : اولا مردم و بویژه خانواده قربانیان آن فاجعه دلگرمی بیشتری پیدا کنند و می فهمیدند که مرتضوی ، خودسرانه چنین کاری کرده است ، ثانیا مسئولیت این فاجعه کاملا به نام او نوشته می شد و رسانه های مخالف نمی توانستند آن را به نظام نسبت دهند ، ثالثا مرتضوی همان وقت می فهمید که نمی تواند سر و ته قضیه را هم بیاورد و چه بسا همان روزها «توبه » می کرد ! اگر امروز به درستی گفته می شود که «توبه پس از 7 سال بخاطر قضیه کهریزک دیگر اثر ندارد» ، این را هم باید گفت که «انتشار خبر مخالفت مقامات قضایی با اعمال مرتضوی در آن سالها بعد از 7 سال ، آن چنان که باید ، تاثیر ندارد»!
3- و نکته پایانی این که حالا که وضعیت سعید مرتضوی ، مدیر نمونه سابق قوه قضائیه به اینجا رسیده است ، چه تدابیری اندیشیده شده تا دیگر امثال مرتضوی رشد نکنند و با رفتار خودسرانه شان ، این همه هزینه به بار نیاورند؟! مرتضوی ، چه توبه نامه بنویسد و چه ننویسد ، تمام شده و باید هم در دادگاه این دنیا و هم در روزی که ندای «بای ذنب قتلت » می دهند و دادگاه عدل الهی برپا می شود جوابگو باشد ... اما چه باید کرد که دیگر مرتضوی ها ، فاجعه کهریزک ها را بوجود نیاورند تا دیگر لازم نباشد که بعد از هفت سال ، توضیح دهیم که با خودسری شان مخالف بودیم؟!