با باخت ناباورانه احسان روزبهانی مشت زن برجسته کشورمان، یکی از امیدهای بزرگ کسب مدال در المپیک ریو سوگمندانه نقش برآب شد و روزبهانی با سختگیری داوران در همان دور اول مسابقات، حذف شد و باید چمدانش را برای بازگشت به کشور ببندد.
المپیک؛ از احسان روزبهانی تا مایکل فلپس
مهدی مال میر
19 مرداد 1395 ساعت 19:31
با باخت ناباورانه احسان روزبهانی مشت زن برجسته کشورمان، یکی از امیدهای بزرگ کسب مدال در المپیک ریو سوگمندانه نقش برآب شد و روزبهانی با سختگیری داوران در همان دور اول مسابقات، حذف شد و باید چمدانش را برای بازگشت به کشور ببندد.
با باخت ناباورانه احسان روزبهانی مشت زن برجسته کشورمان، یکی از امیدهای بزرگ کسب مدال در المپیک ریو سوگمندانه نقش برآب شد و روزبهانی با سختگیری داوران در همان دور اول مسابقات، حذف شد و باید چمدانش را برای بازگشت به کشور ببندد. این اما تنها خبر بد مخابره شده از برزیل نبود، برادران عالمیان نیز از کورس مسابقات تنیس روی میز جا ماندند و امید ما در تیراندازی نیز جایگاهی بهتر از ششمی به کف نیاورد... پای درد دل هر یک از ورزشکاران المپیکی که بنشینیم، یک سینه سخن دارند از بی مهری مسوولین و عدم رسیدگی مطلوب به نیازهاو دغدغه هایشان. بوکسوری که ناگزیر است با هزینه شخصی تمرین کند، یا ورزشکاری که از یک سالن تمرین استاندارد و ابتدایی ترین نیازهایش محروم است، مربی که به سبب تاخیر در روادید و به تعویق افتادن سفرش، پس از باخت شاگردش به مسابقات می رسد و... جملگی نشانگر این است که در ورزش کشور ما هنوز هم در بر همان پاشنه سابق می گردد و مسوولین ترجیح داده اند به جای برنامه ریزی و پیشه کردن نظم و انضباط در عرصه ورزش که کار سختی است، دل به چند تک ستاره و نخبه در چند رشته محدود ببندد و سقف آرزوها و خواسته های شان به دو، سه مدال نه چندان خوش رنگ در المپیک پایین آمده است. به راستی چه اتفاقی می افتد که ورزشکاری همانند مایکل فلپس در هر المپیکی مثل ماشین درو مدال های تیمی و انفرادی را درو می کند اما احسان روزبهانی ما به سبب نداشتن قدرت چانه زنی، حق مسلمش مُفت چنگ حریف نه چندان نیرومندش می شود؟ مگر تک ستاره ها و نخبگان ورزشی که با همین امکانات ناچیز سری در میان سرها در می آورند، تا چند سال می توانند جور کم کاری ها و برخی بی کفایتی ها را در میدان های ورزشی بکشند؟ اگر سند مدال های المپیک رشته شنا را به نام مایکل فلپس نوشته اند، فقط به توانایی ها و نخبگی او باز نمی گردد، فلپس پشتگرم به سیستم مدیریتی و نظم وانضباطی است که استعداد و نخبگی او را برای چند دوره نگه داشته و او را از آسیب ها و لطماتی که در کمین هر ورزشکاری در این سطح نشسته، به دور داشته است. به راستی مشعل چند المپیک می باید در میان کشورها دست به دست بگردد تا برخی مسوولین ورزش مُلتفت این ظریفه شوند که دوران تک ستاره هایی که تیم های ورزشی روی کاکل آنها می چرخید، رنگ باخته است و امروز برنامه ریزی و نظم وانضباط وکار گروهی و... حرف نخست را در میادین ورزشی می زنند؟ وقتی هنوز در رژه کاروان المپیک در روز افتتاحیه افراد نالازم دیده می شوند و زحمتکشان تیم ها از لیست رژه روز افتتاحیه خط می خورند، وقتی که لباس کاروان مورد انتقاد طراحان لباس و همه آنهایی قرار می گیرد که در این زمینه سرسوزن ذوقی دارند، وقتی ورزشکاران المپیکی ما از نداشتن سالن و دستکش و راکت می نالند، چه اصراری است که زحمت سفر به آن سوی دنیا را به جان بخریم و در بسیاری از رشته ها دست از پا دراز تر بازگردیم؟! مسابقات المپیک امروز عرصه نمایش قدرت و فرصتی برای به رخ کشیدن میزان سلامت و شادابی یک کشور به شمار می رود. این را می شود از تک و تای کشورهای نیرومند جهان در این مسابقات که در ظاهر امر هیچ نیازی به مدال طلا ندارند، به اسودگی فهمید. سفر به المپیک و آخر شدن در جداول رقابت ها به هیج رو اعتباری برای کشور ها به حساب نمی آید. کارشناسان ورزشی هزاران بار در رسانه ها بر این نکته تاکید کرده اند که المپیک جای تجربه اندوزی ورزشکاران نیست و صحبت اعتبار یک ملت در میان است. اگر قرار است چند روزه مسابقات المپیک بهانه ای برای حرص خوردن و لب گزیدن و دندان قروچه کردن خلایق تدارک ببیند و به اعتبار ورزش ما چیزی نیفزاید، به راستی چه اصراری است که ما در همه رشته ها در مسابقات المپیک شرکت کنیم؟ آبرومندانه تر نیست که فقط در رشته هایی ورزشکار داشته باشیم که امید کسب مدال از انها می رود؟
کد مطلب: 59332