کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

مربع اتحاد

سینا خسروی

9 مرداد 1395 ساعت 19:24


 آنچه این روزها از برخی تحلیل های کارشناسی در اردوگاه اصولگرایی بر می خیزد، حکایت از پیروزی مطلق روحانی در انتخابات 96 و بی رقیب بودن شیخ دیپلمات در دوازدهمین آوردگاه ریاست جمهوری ایران دارد. تحلیل هایی که روز به روز بر تعدادشان افزوده می شود و نا گفته پیداست که مرورشان در اهالی امید ذوق و شوق روز افزونی ایجاد می کند. تا اینجای موضوع خوب است. اعتراف ضمنیِ جریان رقیب به خالی بودن دستشان در انتخابات 96 زیاد هم پُر بیراه نیست، اما این حجم از اعتراف و به عبارتی وا دادنِ انتخابات آن هم از سوی جریانی که حتی در روزهای شکستِ صد درصدی هم دلش به اعتراف رضا نیست و تمامی ایده­های فکری سوفسطایی را به مدد می طلبد تا پیروزیِ مبهمی را از دل شکستِ محض بشارت دهد، زیاد هم واقعی به نظر نمی رسد. چندماهی به عقب بر می گردیم، به اسفند 94. به همان روزهایی که اهالی اصلاح و اعتدال دست در دست هم، تحت لوای امیدی که به پشتوانه معتمدین مردم در لایه های مختلف جمعیتی ایجاد نموده بودند، قدم به کارزار انتخابات پارلمانی نهاده و با "تکرار" زنجیره امید در کشور، فهرستی را پیش رویِ مردم گذاشتند که بایستی اذعان داشت از هرگونه برنامه ریزی و کار کارشناسی عاری بود. فهرستی که از اعتماد مردم بهره جست، به مجلس گام نهاد و در انتها با یک پیچ 180 درجه سیاسی، به قول یکی از اصلاح طلبان زنبیلش را جای دیگری برد و فریاد "وا مستقلا" سر داد. زیانش اما صرفا در تکیه زدن لاریجانی بر کرسی اول بهارستان نبود، که علی لاریجانی به خودی خود زیانی محسوب نمی شود. زیانش حتی در وا دادنِ کمیسیون های تخصصی مجلس هم خلاصه نمی شد. زیان اصلیِ عدم برنامه ریزی صحیح و منطقی و گنجاندن بداخلاقان و کم سوادانِ سیاسی در فهرست امید، دلسردی مردمی بود که به ندای "تکرار امید" لبیک گفتند، پای صندوقها حاضر شدند و اسامی کسانی را بر تعرفه ها نوشتند که شاید در همان روزها، از رکبی که به جریان اصلاح طلبی و وفادارانِ پای صندوقهایشان زده بودند، در پوست خود نمی گنجیدند. روزهای اول، درصدهایِ آماری روی کاغذ از ریاست عارف می گفت. از تفوق فراکسیون امید. اما سوت و کف ها و هوراهای بعد از اعلام نتایج، وقتی به خاموشی کامل گرایید که در غیاب لابی گری بزرگان لیست امید، نه تنها اصولگرایان سنتی که جلوتر از آنها یاران محمود احمدی نژاد کمیسیون های مجلس را نیز یکی بعد از دیگری از آن خود کردند و در این بین سرلیستِ امید در تهران که روزگاری سودای ریاست جمهوری در سر می پروراند، پس از شکست در رقابت با لاریجانی، سرخورده از تلنگرهای آن رویِ سکه­ی سیاست، با ابعاد جدیدی از فرهنگ سیاسی آشنا شد که با طینت پاک و اخلاق مداری او همخوانی چندانی نداشت، و این شد که گوشه عزلت گزید و کرسی ریاست کمیسیون آموزش را هم به وزیر احمدی نژاد وا گذاشت. همان وزیری که چندماه قبل در حوزه انتخابیه اش، با بهره گیری از بی برنامگی، به دشواری توانسته بود رقابتی بسیار نزدیک را از یک تازه کار سیاسیِ بی نام و نشان ببَرد. نمی دانم چرا تحلیل های این روزهای اردوگاه اصولگرایی مبنی بر پیروزی قطعی روحانی مرا یاد هوراهای بعد از انتخابات اسفند 94 می اندازد. به نظر می رسد این روزها سناریوی جدیدی از سوی جریان رقیب در حال نگارش است که سرفصل های آن در دو موضوع خلاصه می شود : افزایش شکاف میان دولت و جریان اصلاح طلبی و خواباندن اهالی امید در رویای پیروزی صد درصد، که آن اولی طرح و نقشه اصلی و این دومی نقشه جایگزین یا همان پلان B اصولگرایان محسوب می شود. در اینکه میان جریان اصلاح طلب و اعتدالیون فاصله افتاده شکی نیست و قطعا در ایجاد این فاصله هر دو طرف مقصر بوده و هستند و بر بزرگان است که میانداری کرده و حل و فصل موضوع را در اولویت کاری خویش قرار دهند. عارف به عنوان مصداق عینی یک سیاستمدار پاک نشان داد که هنوز نمی تواند به عنوان یک کاریزما نقش آفرینی کند. پس در این بین نقش شیخوخیت"آیت الله" مثل همیشه پررنگ تر از قبل تعریف می شود. به ایشان اضافه کنید حضور مدبرانه­ی "سید اصلاحات" و البته خودِ "شیخ دیپلمات" را که می توانند بار دیگر نقشه اصلی رقبای تازه نفس را خنثی کنند. "خمینی جوان" با آن غنای معنوی و کاریزمای ذاتی نیز می تواند ضلع چهارم این مربع باشد. مربع اتحادی که همین الان هم برای شکل گیری مشکل چندانی احساس نمی کند. در اینکه جریان اصلاح طلبی با در اختیار گذاشتن بی اجر و مزدِ سبد آرای خود، دِین اش را به روحانی ادا کرده شکی نیست پس این بار بر رییس دولت یازدهم است که تکلیفش را با مردم و اصلاح طلبان روشن کند. اینکه عده ای "وسط باز" بازی با واژه اعتدال را سرلوحه قرار دهند، از آرایِ مردمی بالا روند، دور و بر روحانی بچرخند و در نهایت آب به آسیاب رقیب بریزند، حاصلی جز از دست رفتن اعتماد مردم و شاید تکرار تجربه تلخ انتخابات 84 نخواهد داشت. روحانی به عنوان یک سیاستمدار برجسته خوب می داند که با شرایط مبهم اقتصادی کشور، رکود فراگیر و کاهش بی سابقه قدرت خرید، دیگر برجام هم نمی تواند آن برگ برنده نهایی تلقی گردد و وقتی به این ها دور زدنِ جریان اصلاح طلبی در کنار از دست دادن اعتماد مردم را اضافه می کند با واقع بینی محض شرایط را در مسیری می بیند که تاریخ جمهوری اسلامی برای نخستین بار شاهد رییس جمهور یک دوره ای باشد. به نظر نمی رسد که پروژه عبور از روحانی در اردوگاه اصلاح طلبی کلید بخورد و قطعا روحانیِ دوازدهم با حمایت اصلاح طلبان و بخشی از بدنه اصیلِ اصولگرایی می تواند مقتدرتر، موفق تر و با ترمیم کابینه و مدیریت خرد و کلان کشور، با وسط بازهای کمتر نسبت به روحانیِ یازدهم به عرصه اجرایی کشور گام گذارد. کابینه ای که همین امروز هم از خوبانی چون ظریف، طیب نیا، زنگنه و حتی ربیعی و واعظی در کنار جهانگیری و نوبخت بهره جسته است. اصلاح طلبان هم بهتر است مشیِ متفاوتی در پیش گیرند. با مرور برگذشته بایستی اذعان داشت که در انتخابات اسفند 94، برنامه ریزی، حلقه مفقوده جریان اصلاح طلبی بود. جریانی که میدانست با رد صلاحیتهای گسترده روبه رو می شود در حالیکه باید پلانهای C و D را نیز آماده در آستین نگه می داشت، حتی از پلانB  هم بی بهره بود. کاروان امید این بار باید با برنامه ریزی دقیق، نه تنها شرایط را برای پیروزی قاطع در انتخابات ریاست جمهوری 96 آماده کند، که برای انتخابات شوراها نیز پلان های مختلفی را طراحی و تدوین نماید. مواردی که به نظر می رسد تحت مدیریت متمرکز مربع اتحاد دور از دسترس نخواهد بود.


کد مطلب: 58826

آدرس مطلب :
https://www.mardomsalari.ir/note/58826/مربع-اتحاد

مردم سالاری آنلاين
  https://www.mardomsalari.ir