1- فضاي سياسي کشور بين دو انتخاب قرار دارد. انتخاب بين خوب و خوبتر. از هر طرف که نگاه کنيد ميتوانيد لاريجاني و عارف را آنگونه که دوست داريد در اين پازل و شعار سياسي بگنجانيد. اگر اصلاحطلبيد لاريجاني انتخاب خوب و عارف انتخاب خوبتر است و اگر اصولگراييد يا به ميانهروي سياسي فکر ميکنيد و دنبال اين هستيد که تنشهاي فضاي سياسي کشور کاهش يابد عارف انتخاب خوب و لاريجاني انتخاب خوبتر خواهد بود. اينهفته فرجام اين رقابت مشخص ميشود.رقابتي که اگر هوشيارانه پيش رود باعث اتحاد افزونتر معتدلان با اصلاحطلبان خواهدشد و اگر درست پيش نرود رايهايش بيش از آنکه به نام يکي از اين دو نوشته شود در سبد تندروها خواهد رفت. 2- آرايش سياسي کشور را مرور کنيم. در انتخابات هفتم اسفندماه شکاف بين اصولگرايان به اوج رسيد.با بريدن بخش معتدل اصولگرايان از بدنه افراطيها و انشعاب آنها با هواداران دولت و از سوي ديگر با اتحاد استراتژيک بين اين دو گروه با اصلاحطلبان مجلس به نمايندگان جديد لبخند زد که دو ويژگي بسيار ساده و سرراست دارند. دفاع از دولت و پرهيز از تندروي سياسي. حذف اکثريت نمايندگان تندرو از مجلس و جايگزيني آنها با نمايندگان حاصل اين ائتلاف کشور را وارد فضاي سياسي تازهاي کرد. فضاي دو قطبي تندورها با ميانهروها. ديگر بحث چپ و راست مطرح نيست بلکه عقلا در مقابل تندورهايي صفآرايي کردند که با قرائتهاي تندرويانه خود از سياست، هشت سال سنگين ترين هزينهها را به کشور تحميل کردند. حالا در نخستين قرار عمومي بعد از اين صفآرايي مشترک، قرار است کار به انتخاب رييس جديد مجلس بکشد. 3- دو گزينه در سر اين راه قرار دارند. لاريجاني به پاس حمايتهايش از دولت دکتر روحاني و ايستادگي کمنظيرش مقابل بدنه تندروي دولت، به اين اميد وارد عرصه رقابت ميشود که دولت از او حمايت کند. از سوي ديگر عارف نيز بعد از فداکاري سياسي بزرگش در انتخابات رياست جمهوري و کنار کشيدن از انتخابات براي ائتلاف، حالا ميخواهد پست ارزشمند رياست مجلس را به حق از آن خود کند. او داراي بيشترين راي در بين تمام نمايندگان است. در طول اين چند ماه جناح شکست خورده انتخابات با تمام وجود کوشيده تا عارف و لاريجاني را از ائتلاف با هم دور نگه دارد و به تقابل با يکديگر سوق دهد. از همين الان هم بازي بعدي اصولگرايان مشخص است. اگر لاريجاني راي بياورد ميگويند مجلس برخلاف ادعاي اصلاحطلبان، در اختيار آنها نبوده که نتوانستهاند سرليست خود را روي صندلي شماره يک بهارستان قرار دهند. اگر عارف برنده شود اصولگرايان تندرو بهترين فرصت براي زدن لاريجاني را خواهند داشت که ديدي در دامن آنوريها خودت را انداختي و به جايي هم نرسيدي! 4- به هيچکدام از حرفهاي جبهه اصولگرايان تندرو توجه نکنيم. ميگويند اگر عارف رييس شود تندروها با مجلس مقابله ميکنند. اين حرف را همانهايي ميزنند که ميدانند همين اصولگرايان تندرو بودند که در قم و در حرم حضرت معصومه (س) بر لاريجاني چه رفت! از سوي ديگر ميگويند اگر لاريجاني رييس نشود با دولت همکاري نميکنند.همين را در مورد عارف نيز ميگويند.اين دو البته هر دو رجل سياسي امتحان پس داده و اصيلي هستند که مکتب فکري مشترکي دارند. اين دو مودب، سياستمدار کهنه کار و صدالبته وفاداران راستين نظامند و نميگذارند اين رقابت باعث شادي تندورها شود. هم لاريجاني و هم عارف هر دو به سنگ تندروها صورت سرخ کردهاند و ميدانند اين رقابت کوتاه مدت انتخاباتي، شايد بين آنها يکي را برنده و يکي را بازنده کند اما در رقابت با تندروها هر دو با هم ميبرند اينکه کدام ميبرد و کدام ميبازد مهم نيست. براي جامعه اصلاحطلبان و ميانهروها، بعد از مدتها يک انتخاب برد/ برد پيش رو قرار گرفته. سابق بر اين اگر رقابتي بود بين لاريجاني يا حدادعادل بود.5- يادمان باشد انتخاب لاريجاني شکست اصلاحطلبي نيست. يادمان باشد انتخاب عارف شکست جريان اصولگرايي ميانهرو و اعتدالطلب نيست. برنده اين رقابت مردم ايرانند که ميدانند مجلسي در انتظار آنهاست که بدون جنجالطلبي و شعار دادن و بدون عوامفريبي به ايراني سربلند خواهد انديشيد. کاش لاريجاني و عارف بعد از اعلام نتيجه نهايي دست در دست هم روبه روي عکاسها قرار بگيرند تا براي دقايقي سرمقاله نويسان تندروي روزنامههاي فرصتطلب، سرگيجه بگيرند.