کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

ماجراي فرزاد حسني و حکايت جامعه تبدار ما!

مهدي مال‌مير

22 ارديبهشت 1395 ساعت 13:46


در باره ماجراي يکي از برنامه‌هاي «مثلا طنز» تلويزيون ورفتار اهانت بار و به دور از نزاکت مجري با مهمان برنامه، در اين چند روز بحث‌ها ونظرهاي فراواني را مي‌شود در رسانه‌ها، صفحات مجازي و... خواند. اين ماجرا چنان بيخ پيدا کرد و به قدري وجدان عمومي‌را جريحه دار ساخت که توليد‌کنندگان آن برنامه را ناچار کرد ويديويي تدارک ببينند و همه ماجرا را با اين استدلال که مهمان برنامه از هنروران سيما بوده وکل داستان از پيش طراحي شده بوده، ماجرا را درز بگيرند و به اصطلاح رايج، توپ را در زمين بينندگان عصباني برنامه بيندازند وباجمله «باز هم زود قضاوت کرديم» دست پيش را بگيرند تا خداي ناکرده در برابر افکار عمومي‌جريحه دار شده، پس نيفتند! با اين همه اما، چند نکته نظرگير در اين ماجرا درج است که شايد بد نباشد درباره آن تامل بيشتري صورت گيرد:

نخست اينکه: مجري برنامه پس از بارش انتقاداتي که تگرگ وار بر صفحه شخصي اش فرو باريد با اين استدلال که در توليد وطراحي اين برنامه صد واندي برنامه ساز دخالت دارند، سعي کرد از بار مسووليت فردي خود شانه خالي کند و از يک عذرخواهي ساده که مي‌توانست تا حدود زيادي ورق را به سود او برگرداند طفره رفت! اين مسئله به روشني نشان مي‌دهد که در جامعه ما عذرخواهي کردن واعتراف به اشتباه هنوز هم جزو مشقت‌هاي زندگي برخي از ما است وبعضي از ما حاضريم هزينه‌هاي گزافي بپردازيم و نازِ هزاران چشم وشماتت هزاران زبان را به جان بخريم اما، از بر زبان راندن جمله ساده «پوزش مي‌خواهم» نجات يابيم. گو اينکه برخي از ما چنان حسن ظني به خود داريم که يک اعتراف کوچک به خطا حکم جا به جا کردن کوه را پيدا کرده است!

ديگر آنکه: در برنامه طنز معمولا مجريان برنامه يا هنرمندان استندآپ کمدي، براي شوخي کردن با موضوعات دست پُري دارند و تا حدودي از شوخي با سياستمداران و مديران و برنامه‌ها وگاف‌هايي که اينجا وآنجا از آن‌ها سر مي‌زند‌، خوراکي براي خنده وشوخي مي‌سازند. اما در رسانه ملي، بسياري از موضوعات «دست نزدني» هستند ومجري برنامه واتاق فکر اين جنس برنامه‌ها از دست گشاده‌اي براي شوخي با رويدادها وماجراها برخوردار نيستند. به عبارت ديگر، سانسور وتابو‌هايي که در جامعه ما وجود دارد، سبب شده است که موضوعات جذابي که اندکي راه به شوخي و تفريح مي‌دهند هر روز ناياب‌تر شوند. هم از اين رو است که برنامه‌سازان چاره‌اي جز کمک گرفتن از شرکت‌کنندگانِ برنامه‌ها وسر به سر گذاشتن با آنها پيدا نمي‌کنند وآنچنان که ديديم از ظريف کاري‌هاي اين تکنيک در برنامه‌هاي طنز کم‌تر خبري بوده و برخي مجريان هنوز از مرز باريک شوخي و توهين آنچنان که انتظار مي‌رود، باخبر نيستند! شايد در ماجراي اخير، رسانه ملي اين بار خود قرباني سانسور سفت وسختي شد که در پيش گرفته است!

و نکته آخر اينکه: در ماجراي روزهاي گذشته، بازهم توهين وفحش‌هاي آنچناني برخي کاربران به صفحه شخصي مجري برنامه کذا دل آزار بود. خشونت کلامي‌و توهين‌هايي که در اين چند روز به برنامه سازان برنامه «اکسير» شد از شمار بيرون است. اينکه احساسات عمومي‌مردم جريحه‌دار شده، کاملا قابل درک است اما، پاسخ دادن توهين با توهين و بهره بردن از ابزاري که موضوع انتقاد ما است (توهين وتخفيف) نکته نگراني‌آوري است که از جامعه‌‌ تبداري حکايت مي‌کند که براي جلوگيري از خشونت به خشونت روي مي‌آورد و براي اعتراض به تحقير‌، از توهين کردن وناسزا گفتن، ابايي ندارد!


کد مطلب: 55717

آدرس مطلب :
https://www.mardomsalari.ir/note/55717/ماجراي-فرزاد-حسني-حکايت-جامعه-تبدار

مردم سالاری آنلاين
  https://www.mardomsalari.ir