اواخر سال گذشته، اصلاحطلبان در تبليغات انتخاباتي خود براي مجلس دهم، از ضرورت خانه تکاني در مجلس سخن ميگفتند. مجلسي که از دوره هفتم تا نهم، درهاي آن به روي پاشنه اصولگرايي چرخيده و حالا با تغيير دولت و روي کار آمدن دولتي اعتدالگرا با پشتيباني اصلاحطلبان، بايد نسيم اصلاحات در پارلمان هم وزيدن ميگرفت. هرچند رد صلاحيت تعداد زيادي از کانديداهاي اصلاحطلب، ميتوانست مانعي در تشکيل مجلسي اصلاحطلب باشد، اما حمايت بزرگان اصلاحات از ليست واحد اصلاحطلبان در تهران که اغلب چهرههاي آن هم شناخته شده نبودند و عزم مردم براي خانه تکاني به مجلس و نه گفتن به جريان مقابل، موجب حضور گسترده و پرشور مردم در پاي صندوقهاي راي شد و مجلسي تشکيل شد که کل نمايندگان آن از تهران اصلاحطلب هستند و بيشاز صد نماينده اصلاحطلب ديگر از ساير شهرها نيز به آن راه يافتهاند که اگر اين فرضيه را در نظر بگيريم که عموما نمايندگان مستقل مجلس نيز به سوي حاميان دولتي که روي کار است گرايش پيدا ميکنند، ميتوان پيشبيني کرد مجلسي با اکثريت قابل قبول اصلاحطلبان و حاميان دولت شکل گرفته است. اما اين پايان کار نيست.
مردميکه با اميد فراوان به اصلاحطلبان راي دادهاند و خواستار خانهتکاني در مجلس شدهاند، طبيعتا تمايل دارند اثر اين راي خود را در هيات رييسه مجلس نيز ببينند. بويژه با توجه به اينکه ترکيب مجلس به سمت اکثريت اصلاحطلبي گرايش دارد و اين رويکرد در هيات رييسه نيز بايد ديده شود. مهمترين موضوع در شرايط کنوني، حضور جدي اصلاحطلبان در هيات رييسه مجلس است تا هم مردميکه به اصلاحطلبان راي دادهاند، اميد بيشتري براي مشارکت در ساير عرصههاي سياسي داشته باشند و هم دولت در آخرين سال فعاليت خود در آستانه انتخابات رياستجمهوري سال96، مسير هموارتري براي تحقق وعدههاي خود پس از تحقق وعده بزرگ لغو تحريمها داشته باشد.