1- از آن روزي که در عمل انجام شده قرارش دادند و مدالش را از طرف خودشان هديه کردند به محمود احمدي نژاد تا امروز، حميد سوريان خيلي خواسته به روزهاي قبلتر برگردد و نتوانسته. موفقترين کشتيگير آماري تاريخ ايران شايد چوب همان فرصتطلبي سياسي اطرافيان رييسجمهور قبل را خورد که در عمل انجام شده قرارش دادند و او را در بخشهايي از بدنه مردم از اعتبار انداختند. سوريان کشتيگيري بيحاشيه و دور از سياستي است که يکبار چوب سياست را خورد و خيلي زود کنار کشيد تا مصداق آن نشود که هم شلاق را خورد و هم پياز را و هم جريمه نقدي را. همين پيازي که خورد و مردم را از خودش دور کرد برايش کافي بود تا بفهمد براي وارد شدن به دنياي سياست بايد از رقبايي بدل بخورد که فکر ميکند رفيقند نه رقيب. او تصميم گرفت راه خودش را برود. تبديل نشود به يک حسين رضازاده دوم که نه به کسي نه گفت و نه به فرصتي و نه به پستي !
2- حميد سوريان هيچ وقت نتوانست محبوبيت دوباره را پس بگيرد. مصادره سياسي همه اعتبار او سبب شد تا آنقدر پاي اخبار و تحليلها و مصاحبههاي مربوط به او کامنتهاي سنگين و نامهربانانه نوشته شود که حد و حساب ندارد. اگر رضازاده در آخر عمر قهرماني خود در سراشيبي سقوط از قله محبوبيت خود افتاد سوريان در ميانههاي راه به اين درد دچار شد. چيزي که حقش نبود . او تاوان بازي خوردنش را داد.
3- سوريان اگر چه هميشه از انتخابيها گريزان بود و در خيلي از اردوها غايب با اين همه سهم خودش را در حق تيم ملي هميشه پرداخت کرد. عرقهايش را هميشه ريخت و دردها را هميشه تحمل نمود.انکار دشواريهايي که بر سر وزن کم کردنهاي پيدرپياش به خاطر تيم ملي تجربه کرد بي انصافي محض است.حميد سوريان را بايد در عکسهاي بعد از وزن کشيهايش ديد وقتي با هزار مصيبت خودش را به سر وزن ميرساند. ديدن چهره تکيدهاش کافي بود تا درک کني براي رسيدن به اين وزن چه عذابي را تحمل کرده. اين عذاب را هر کس که در مدتي کوتاه خود را سر وزن پايين تر رسانده باشد درک ميکند. نبرد ارادههاست اينگونه وزن کم کردن و سوريان اراده اي دارد که اگر روحيه اش با آن همتراز باشد حريفي جلودارش نيست.
4- حميد سوريان بر سر قمار سرنوشت سومين تاس اندازي اش را در ترکيه دنبال مي کند. در جايي که ورزشگاهي مملو از ايرانيهاي عاشق محبت و حمايتي را که سزاوارش هست، به پايش خواهند ريخت.
سوريان اين فرصت را دارد براي برگشتن. براي دوباره مدال گرفتن و براي فرصت دادن به آدمها تا اشتباه ناخواسته اش را فراموش کنند و از ياد ببرند. همه ما چيزهايي داريم که بايد فراموش کنيم. همه ما بايد گذشته خود را جايي چال کنيم و ققنوس وار دوباره از نو برخيزيم. براي حميد سوريان فرصت دوبارهاي فراهم شده. دوبار زد و به هدف نخورد و حالا اين سومين تير را آرش وار بايد پرتاب کند تا بر هدف بنشيند. سيمرغ باش حميد. دوباره از خاکستر آتشي بساز.