کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

بداخلاقی و ادبیات سیاسی اصول گرایان

علامه عزیزی

13 ارديبهشت 1395 ساعت 18:18

ادبیات سیاسی بعنوان یکی از پارامترهای اصلی در جریان های سیاسی در برهه های حساس نقش ایفا می کند بطوریکه مردم با تحلیل ادبیات سیاستمداران گفتمان های آنها را ارزیابی می کنند.در این بین مردم ایران در تحولات چند دهه اخیر بخصوص بعد انقلاب اسلامی این موضوع را اثبات کرده اند که حرف زور را بر نمی تابند و در مقابل ادبیات های سخیف سیاستمداران صف آرایی می کنند. نمونه بارز این موضوع را در سرنگونی نظام شاهنشاهی مشاهده کردیم.


ادبیات سیاسی بعنوان یکی از پارامترهای اصلی در جریان های سیاسی در برهه های حساس نقش ایفا می کند بطوریکه مردم با تحلیل ادبیات سیاستمداران گفتمان های آنها را ارزیابی می کنند.در این بین مردم ایران در تحولات چند دهه اخیر بخصوص بعد انقلاب اسلامی این موضوع را اثبات کرده اند که حرف زور را بر نمی تابند و در مقابل ادبیات های سخیف سیاستمداران صف آرایی می کنند. نمونه بارز این موضوع را در سرنگونی نظام شاهنشاهی مشاهده کردیم.

با رشد آگاهی در جامعه و روشن شدن افکار عمومی نسبت به عمق فجایع نظام استبدادی و ادبیات ظالمانه سیاستمداران پهلوی ، شاهد تبلور گفتمان جمهوری اسلامی بودیم.

فرهیختگان دانشگاهی در کنار علما حوزه های علمیه معجونی از فضل و اندیشه در مقابل ادبیات  استبدادی  شاهنشاهی را شکل داد تا سبب سرنگونی نظام شاهنشاهی شد و گفتمان جدیدی مبتنی بر مردم سالاری دینی در کشور شکل گرفت تا در آن حقوق شهروندی،عدالت اجتماعی،احترام،کرامت انسانی،قانونمداری بعنوان مولفه های اصلی شکل گیری نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران پایه گزاری شد.مولفه هایی که نشات گرفته از ویژگی های بارز مردم ایران و شریعت مقدس دین اسلام است.اما متاسفانه در آغاز دهه چهارم نظام جمهوری اسلامی ایران شاهد یک  بدعت گذاری غلط بودیم که به هیچ عنوان زیبنده نظام اسلامی نیست و آن بی احترامی و نادیده حقوق شهروندی مردم عزیز کشورمان از سوی برخی از سیاسیون بود.رئیس جمهور اصول گرا در سال 88 با خس و خاشاک نامیدن قشری از مردم کشورمان با نادیده گرفتن حقوق شهروندی و کرامت انسانی بدعت بسیار بدی را در سپهر سیاسی کشورمان از خود به جا گذاشت بطوریکه از آن روز به بعد بداخلاقی در فضای سیاسی کشورمان به شدت سیر صعودی به خود گرفت.اصول گرایان که افول خود را در سپهر اقبال عمومی در کشور به وضوح مشاهده می کردند به دو دسته تقسیم شدند:1_راست سنتی2_پایداری. راست سنتی حساب خود را از اصول گرایان جدا کردند و با بیان اینکه مخالف افراطی گری هستند انزجار خود را از بداخلاقی های اردوگاه اصول گرایی اعلام کردند.اما پایداری ها بر اشتباهات گذشته  خود پافشاری کردند."برجام" اولین بهانه برای اردوگاه اصول گرایی بود تا بر تاکتیک اشتباه بداخلاقی ادامه دهند اما باز نتیجه عکس گرفتند! چرا؟ زیرا همانطور که در ابتدا گفته شد در کنار مسائل فرهنگی و اقتصادی یکی از پارامترهای اصلی مردم ایران در ارزیابی سیاسیون ادبیات سیاسی آنهاست وقطعا در شکست  آنهایی که این دوره با عنوان اصول گرایی در انتخابات مجلس خود شرکت کرده بودند ادبیات سیاسیون اصول گرا بسیار تاثیر گزار بود.زیرا این موضوعی ثابت شده است که مردم ایران بی احترامی را قبول نمی کنند و افرادی که بخواهند از موضع قدرت با آنها صحبت کنند را پس خواهند زد.ولی اصول گرایان ادبیات توهین آمیز خود را ادامه دادند و شکست خوردند. در آخرین اظهارنظرها نیز به طور نمونه ، سخنگوي شوراي ائتلاف اصولگرايان به‌جاي بحث درباره پاسخگويي نسبت به عملكرد يا درس‌آموزي از انتخابات اخير، راهبرد متفاوتي را در پيش گرفت و دست به اتهام بی اساس زد و یا  بلافاصله یک عضو جامعه روحانیت مبارز تهران  هم با ادبیاتی سخیف اصلاح طلبان را تازه به دوران رسیده خطاب کرد و با تشبیه اصلاح طلبی و اصول گرایی به جنگ عربستان و یمن سطح منازعات سیاسی را در این حد بالا برده است که خود جای سوال دارد که از طرح این موضوعات به دنبال چه اهدافی هستند؟ اما واضح و مبرهن است که اصول گرایان باید تاکتیک های گفتمانی خود را تغییر داده و آنها را با روحیات مردم تطبیق دهند وگرنه مرگ آنها در سپهر سیاسی کشور حتمی است.


کد مطلب: 55305

آدرس مطلب :
https://www.mardomsalari.ir/note/55305/بداخلاقی-ادبیات-سیاسی-اصول-گرایان

مردم سالاری آنلاين
  https://www.mardomsalari.ir