در طول سه ماهي که از توافق برجام بين ايران و کشورهاي 1+5 ميگذرد هر چند شاهد برخي حسن نيتها و اقداماتي از سوي امثال خانم موگريني و کشورهاي اروپايي بوديم؛ اما شاهد عهدشکنيهايي از سوي مقامات و دولت آمريکا بودهايم که هيچگاه با روح حاکم بر توافق برجام سازگار نيست.
از ماجراي PMD گرفته تا ضرورت اخذ رويداد مجدد از آمريکا به خاطر سفر به ايران، از سخنان مقامات وزارت خزانهداري و کنگره گرفته تا بهانه تراشي مستمر براي آزمايش موشکي ايران، از موضوع عدم گشايش سوئيفت از سوي بانکهاي آمريکايي گرفته تا برخي تحريمهاي جديد به اصطلاح غيرهستهاي، از سخنان غيرمنطقي اوباما در اجلاس رياض گرفته تا حکم غيرحقوقي و ظالمانه ديوانعالي آمريکا، از اعتراض نسبت به تحويل موشکهاي اس300 روسي گرفته تا برخي تحريمهاي ايالتهاي آمريکا و دهها نيش و کنايه و اظهارنظر نسبت به حقوق بشر در ايران و يا نقش ايران در سوريه و عراق و... همه و همه بيانگر نوعي عهدشکنيهاي آمريکائيها محسوب ميشود.
هر چند ممکن است عدهاي اقدامات و اظهارات مذکور دولتمردان آمريکا را به جهت مصرف داخلي و رقابتهاي انتخاباتي دموکراتها عليه جمهوريخواهان و يا دلخوشي لابي رژيم صهيونيستي و يا جلب رضايت سران برخي کشورهاي مرتجع منطقه قلمداد کنند و به همين دليل مدعي باشند که استراتژي اصلي آمريکا همان دستيابي به توافق کامل با ايران مقتدر است و تمامي اقدامات و اظهارات تخريبي را بايد به حساب تاکتيکهاي آمريکاييها گذاشت، اما نگارنده بر اين باور است که اگر از تمامي اقدامات ضدبرجامي آمريکا بگذريم؛ همراهي دولت آمريکا با راي ديوانعالي مبني بر غارت 2 ميليارد دلار اموال متعلق به ايران آن هم به جهت بهانههاي بسيار واهي نه تنها قابل اغماض نيست و هرگز نميتواند جنبه تاکتيکي داشته باشد بلکه به دور از هرگونه خوشبيني قطعا بايد آن را نوعي راهبرد اصلي و استراتژي اساسي و خصمانه دولت آمريکا عليه ايران و ايجاد نوعي محدوديت بر سر اجراي کامل توافق برجام به حساب آورد.
راستي چگونه است که آلسعود با رژيمي غيردموکراتيک و صرفا با تهديد انتقال صدها ميليارد دلار از سيستم بانکي آمريکا به راحتي ميتواند از کنار اتهام دست داشتن در حادثه 11 سپتامبر بگذرد اما جمهوري اسلامي ايران با عزت و عظمت بينظير خويش در سطح جهان و خاورميانه و منطقه خليجفارس و با داشتن ملتي سرافراز و آزاديخواه (آن هم پس از حماسهآفريني هفتم اسفند 94 که قطعا آن را در جمعه آينده يعني دهم ارديبهشت ماه جاري تکميل ميکند) نتواند آمريکا را بر سر جايش بنشاند. هرچند موضعگيري وزير محترم امورخارجه در خصوص همراهي دولت اوباما با حکم ديوان عالي آمريکا درخور تحسين است؛ اما به نظر ميرسد که بايد از طريق ديپلماسي فعالتر و برخي اقدامات سنجيده و معقول آمريکاييها را وادار به عقبنشيني جدي نماييم.
البته اين يادداشت و سخنان رئيس بانک مرکزي در آمريکا نبايد موجب سوءاستفاده برخي دلواپسان بشود همان کساني که از ابتدا با هرگونه مذاکره و برجام مخالف بودند و اين روزها به راحتي ميتوانند در سنگر نماز جمعه تهران عليه اصل برجام هم سخن بگويند.