انتخاب دکتر حسن روحانی به ریاست جمهوری ضمن اینکه خوشحالی همگان را برانگیخت، ولی برای آنان که نگران سرنوشت این آب و خاک هستند، مخصوصا کسانی که رویدادهای رفتن یک رئیس جمهور و آمدن یک رئیس جمهور دیگر را دنبال میکنند، سئوالات و ابهامات فراوانی به وجود آورد. چگونه بعد از انتخاب رئیس جمهور جدید صحنه سیاسی ملتهب یک باره آرام شد و دیگر از مدعیات رقبا خبری نیست؟ تردید نیست که این انتخاب که یادآور حماسه دوم خرداد است، ضربهای به آنها وارد کرد، ولی چنین نیست که آنها ادعاهای خود را فراموش کرده باشند. این احتمال هست که مترصد رویدادهای تازه هستند و انتظار حوادث تازهای را میکشند. به راستی کجا رفتند آن گروهی که دو هفته مانده به انتخابات، در حمایت از رقبای انتخاباتی آقای روحانی اطلاعیه صادر میکردند و آنان را زیر باران ستایش و تمجید خود میگرفتند، یا آنان که در سرمقالههای آتشین تندروانه خود، حامیان تعدیل رفتار دولت فعلی را محکوم میکردند؟ میتوان گفت که آنان در این اندیشهاند که چه سخنی باب مقتضیات روز بگویند.
ملت ایران هیچگاه فراموشکار نیست و هنوز به یاد دارد آنانی را که برقراری روابط عادی بینالمللی و شفافسازی عملیات هستهای را که عامل اصلی نابسامانیهای مختلف است محکوم میکردند، و امروز سخنانی کاملا مغایر با آنچه قبلاً گفتهاند به زبان میآورند و در مقالات خود از آنها دم میزنند.
کسانی که در دوران سرپرستی روحانی بر تیم مذاکره کننده هستهای ایران، او را به سازشکاری، وطن فروشی، گرفتن شکلات و دادن
دُر غلتان و ... تصویر میکردند و اکنون به شکلی دیگر داد سخن می دهند.
جماعتی که مدیران و وزرای دولت فعلی را بهترینها میدانستند و به برنامههای آن پیوسته رأی اعتماد میدادند و به این شکل آن را از خطر سقوط حفظ میکردند و طی یک ماه گذشته با اطلاعیههای رنگارنگ و با جمعآوری امضا به صورت گروهی (۱۵۰ نفره و بیشتر) از دیگر کاندیداها حمایت می کردند و امروز از روحانی حمایت میکنند.
آنان که در هشت سال اخیر رسماً بازیگر بودهاند و بسیاری اتفاقات و رخدادها از جانب آنان اعمال و اجرا شده، به کل منکر تأییدها و حمایتهای خود شده و به دور از حق و عدل کماکان سهم خواهی میکنند.
برخی مجلسیانی که امر بر آنان مشتبه شده و خود را به دلیل حضور چند دوره در مجلس متخصص امور میدانند و نمایندگی
مجلس را در تیول خود ... یادشان رفته است که سهمخواهیها و رانت گرفتنهای گذشتههای نزدیک بر ناصیهی آنان آشکارا نشسته است.
ناگفته نماند که حتی منتخب جدید ملت طی ۲۴ ساله اخیر در دوران سازندگی، اصلاحطلبی و اصولگرایی همچون همهی مسئولین در تمامی ارگانهای کشور و قوای سهگانه و نهادهای مختلف، مسئولیت شرایط فعلی را مستقیم و غیرمستقیم عهدهدار بوده اند و چشم تیزبین ملت بی خبر از آن نیست ..... و بر همین اساس تعدیل باورها، رفتارها، روش و منش ها و اتخاذ تصمیمات اصولی را که نیازمند زمان است در مدت معقول از آنان انتظار دارد تا در بر پاشنه ای جدید بچرخد.
از سوی دیگر به تحلیلگران مدعی، خودمحور، مشهور و ... که در این آزمون به خوبی چگونگی توانمندی و تحلیلگر بودن خود را نشان دادهاند که با واقعیتها و حقیقتهای برآمده از هوش جامعه و متانت ایرانیان منطبق نیست، کماکان تریبون به دست به تحلیلهای جدیدی روی آوردهاند و فرمایشات متضاد خود را فراموش کرده یا منکر می شوند ... توصیه می شود مدتی به احترام ملت سکوت کنند.
درشرایط فعلی اصلا صلاح نیست مسئولیتهای اصلی در مدیریت کلان کشور به کسانی سپرده شود که طی سی و دو سال، یا دقیقتر بیست و چهار سال اخیر به صور مختلف امتحان خود را پس دادهاند و در این سالهای طولانی در کسوت برنامهریزان اصلی کشور و در اتاق های فکری خاص خود جا خوش کرده بودند. درست در همین زمان است که باید به هوش بود و از اشتباهات قبلی جلوگیری کرد. بایستی با تعمق کافی و به دور از رابطهها و براساس ضوابط مدون موجود با شرایط تازه روبرو شد. ضوابط مدونی که نمونه موجود و مطلوب آنها «قانون مدیریت خدمات کشوری» است.
می دانیم که فراوان هستند افراد شایسته و کاردان، مسلط و میهندوستی در گوشه و کنار این میهن بزرگ که طی این دو سه دهه اخیر از مناصب کلیدی و فرصت همکاری در سازندگی کشور محروم شدهاند. کسانی که در این مدت شرایط نامطلوب و آزردگی از عملکردها و افت ارزشها آنها را از هر گونه همکاری دور کرده است.شناخت این گونه افراد و دعوت آنان به حضور در مسئولیتهای میهنی چارهساز بسیاری مشکلات خواهد بود.
این انتخابات یا به تعبیری بهتر، رفراندوم، پاسخی بود که ملت بزرگ و باهوش ایران آن را با حداقل هزینه انجام داد. همین است که ما را بر آن میدارد شاهد اقدامات تازه، و اهم آنها، آزادی بیان و آزادی رسانه ها باشیم، چرا که اعتقاد داریم که عمل به اصل آزادی بیان و مطبوعات که در قانون اساسی به آن تصریح شده، راه را برای انسانهای شرافتمند، متخصص، معتقد به منافع ملی و ... هموار میکند تا به صحنه بیایند و در اداره کشور سهیم شوند.
توضیح : آقای ضیا مصباح، دبیر کانون علوم اداری ایران است