اين روزها براي شيخ تعادل گرا كه آمده است تا به سرانگشت تدبير گره از كارهاي فروبسته بگشايد و نابهسامانيها را به سامان كند و اميد را جايگزين نوميدي سازد، روزهاي دشواري است؛ دشوارتر حتي از بسياري روزهاي پيش رو و شروع كار رسمياش در مقام رئيس جمهور.
در اين روزها شيخ خندان لب كه ديگر گمان نميرود جز در برابر دوربين عكاسان حوصلهاي براي لبخند داشته باشد در ميانه مثلثي كه بيشباهت به مثلث برمودا نيست به تكاپوست و همه تاب و توان خود را سرمايه كرده است تا زنان و مردان دولتش را از ميان دهها گزينه و پيشنهاد و توصيه انتخاب كند. مردان و زناني كه بايد او را در راه دشواري كه اينك پيش روي اوست همراهي و ياري كنند و هر كدام در جايي و جايگاهي كمر به اصلاح امور ببندند و بكوشند تا به انتظارات انباشته مردم پاسخ دهند و مهمتر از آن نابسامانيهاي بسيار را به سامان كنند و ساز و كاري اميد آفرين را پي بريزند و بيگمان انتخاب ياراني چنين، در شرايط اكنوني و در ميانه مثلثي مختلفالاضلاع آسان نيست.
در ضلعي از اضلاع اين مثلث اصولگرايان صف كشيدهاند با انتظاراتي فراتر از آن چه ميتوانند داشته باشند آنها از همان لحظهاي كه نام دكتر حسن روحاني به عنوان رئيسجمهوري برگزيده مردم اعلام شد با تمام قوا به ميدان آمدند و بلندگوها را روشن كردند تا بگويند روحاني يك اصولگراست پس برنده اين انتخابات هم اصول گرايان بودهاند! والبته اين را بر زبان نياوردند كه؛ بنابراين دولت آينده دولتي اصولگراست و همه مردان آن هم بايد ازاصول گرايان باشند، هر چند كه به قدرت و شتابي تمام و كمال به ميدان برآمدهاند تا چنين هدفي را محقق كنند.
البته همه ميدانند كه دكتر حسن روحاني هرگز و در هيچ جا نگفته است كه اصول گراست كه اگر گفته بود بيترديد نميتوانست رئيس جمهور برگزيده اكثريت مردمي باشد كه در روز جمعه بيست و چهارم خردادماه، به پاي صندوقهاي راي رفتند تا به اصولگرايان بگويند، نه! و گذشته از اين ديديم و شنيديم كه در طول دوران فعاليتهاي انتخاباتي دكتر روحاني، اصولگرايان بيش از همه در برابر او قرار گرفتند و مخالف خواندند! و شيخ اعتدال گرا هم به نوبه خود اصول گرايان و دولت آنها را به نقد كشيد و البته به اعتبار اعتدال گرايياش هيچگاه به تندي و تيزي كه رسم اصول گرايان است بر چيزي يا كسي يا كاري نتاخت و ترجيح داد به جاي سرزنش اين و آن و گفتن از عيب و ايرادها، همه نابهسامانيها را درگذشته يك كاسه ببيند و بيشتر از آينده بگويد و آن چه بايد كرد و تاكيدش نيز پيوسته بر اعتدالگرايي بود و حذر از تندروي و يك سو نگري. به هر حال اصولگرايان چه ميانهروها و چه آنان كه ميانهروي را بر نميتابند در اين روزها آنچه را كه در روزهاي تبليغات انتخاباتي گذشت و همه آن چه را كه گفتند و نوشتند ظاهراً به فراموشي سپردهاند و سعي خود را معطوف بر اين كردهاند تا سهمي هر چه بيشتر از دولت آينده را نصيب خود سازند. چرا كه خوب ميدانند دولت روحاني، دولت يك جناح نخواهد بود و بنابراين حق آنها نيز محفوظ است!
در ضلع ديگر اين مثلث مراكز قدرت موجود در حاكميت نيز برآناند كه كليديترين جايگاهها را در دولت اعتدالگرا از آن خود كنند و اگر نه از جهت كمي كه از جهت كيفي بيشترين سهم از قدرت را در دولت آينده داشته باشند كه گستره اين سهم نيز در پايان چانهزنيها مشخص خواهد شد كه به احتمال كم هم نيست.
اما ضلع سوم مثلثي كه شيخ تدبير و اميد در ميانه آن قرار گرفته، ضلع مردم است و مطالبات و خواستههاي برزمين مانده آنها و نابهسامانيهايي كه در پاسخ به انتظارات بر حق مردم بايد به سامان شود و در همين ضلع است كه شرايط منطقه و اوضاع جهان نيز حكم خود را دارند و دكتر روحاني بايد همه توان خود و زنان و مردان دولتش را براي پاسخگويي به مطالبات و اقتضاعات آن به گونهاي هوشمندانه بسيج كند و مجموعه اين تلاشهاست كه شرايط را در اين روزها براي مرد پر اميد عرصه سياست دشوار كرده است و گزينش ياران را سخت.
اما نكتهاي كه يادآورياش بيگمان ميتواند تا حد زيادي در گزينش زنان و مردان كابينه آينده ياريرسان دكتر و مشاورانش باشد و ضريب اطمينان را براي عملكرد دولت آينده بيشتركند توجه به سابقه مردان و زناني است كه ميتوانند شانس حضور در كابينه را داشته باشند.
بدون شك در ميانه گزينههايي كه دكتر روحاني پيش رو دارد و يا به او پيشنهاد ميشود مردان و زناني هستند كه ازنظر سابقه تخصص و منش شخصي شايستهگي مسئوليتي را كه قرار است به آنها سپرده شود دارند اما نكته مهمتر در مورد انتخاب مدير ارشد براي برخي از وزارتخانهها و به ويژه وزارتخانههايي كه عملكرد آنها با حساسيت جمعي بيشتري در داخل و خارج روبروست و به عنوان نقطه معيار در سنجش عملكرد دولت دايما رصد ميشود جدا از تخصص وكارآيي، این است كه در جامعه و به ويژه در آن بخش از جامعه كه مخاطب مستقيم حوزه عملكرد او به شمار ميرود از مشروعيت و محبوبيت برخوردار باشد و حضور چنين فردي در راس امور يك وزارتخانه و سازمان حتي بيش ازآن كه كاري انجام شود اين اميد را در جامعه به وجود ميآورد كه مسير حركت درست انتخاب شده است. وجود تجربه مديريتي در عرصه های مختلف، احتمال آزمون و خطا را به كمترين حد ممكن خواهد رساند و طبعاً فرصتهايي كه ميتواند در بسياري از زمينهها سرنوشت ساز باشد از دست نخواهد رفت و دكتر روحاني بيش از هر كسي ميداند كه در دولت تدبير و اميد فرصتسوزي نبايد و نميتواند جايي داشته باشد.
در اين روزها شيخ خندان لب كه ديگر گمان نميرود جز در برابر دوربين عكاسان حوصلهاي براي لبخند داشته باشد در ميانه مثلثي كه بيشباهت به مثلث برمودا نيست به تكاپوست و همه تاب و توان خود را سرمايه كرده است تا زنان و مردان دولتش را از ميان دهها گزينه و پيشنهاد و توصيه انتخاب كند. مردان و زناني كه بايد او را در راه دشواري كه اينك پيش روي اوست همراهي و ياري كنند و هر كدام در جايي و جايگاهي كمر به اصلاح امور ببندند و بكوشند تا به انتظارات انباشته مردم پاسخ دهند و مهمتر از آن نابسامانيهاي بسيار را به سامان كنند و ساز و كاري اميد آفرين را پي بريزند و بيگمان انتخاب ياراني چنين، در شرايط اكنوني و در ميانه مثلثي مختلفالاضلاع آسان نيست.
در ضلعي از اضلاع اين مثلث اصولگرايان صف كشيدهاند با انتظاراتي فراتر از آن چه ميتوانند داشته باشند آنها از همان لحظهاي كه نام دكتر حسن روحاني به عنوان رئيسجمهوري برگزيده مردم اعلام شد با تمام قوا به ميدان آمدند و بلندگوها را روشن كردند تا بگويند روحاني يك اصولگراست پس برنده اين انتخابات هم اصول گرايان بودهاند! والبته اين را بر زبان نياوردند كه؛ بنابراين دولت آينده دولتي اصولگراست و همه مردان آن هم بايد ازاصول گرايان باشند، هر چند كه به قدرت و شتابي تمام و كمال به ميدان برآمدهاند تا چنين هدفي را محقق كنند.
البته همه ميدانند كه دكتر حسن روحاني هرگز و در هيچ جا نگفته است كه اصول گراست كه اگر گفته بود بيترديد نميتوانست رئيس جمهور برگزيده اكثريت مردمي باشد كه در روز جمعه بيست و چهارم خردادماه، به پاي صندوقهاي راي رفتند تا به اصولگرايان بگويند، نه! و گذشته از اين ديديم و شنيديم كه در طول دوران فعاليتهاي انتخاباتي دكتر روحاني، اصولگرايان بيش از همه در برابر او قرار گرفتند و مخالف خواندند! و شيخ اعتدال گرا هم به نوبه خود اصول گرايان و دولت آنها را به نقد كشيد و البته به اعتبار اعتدال گرايياش هيچگاه به تندي و تيزي كه رسم اصول گرايان است بر چيزي يا كسي يا كاري نتاخت و ترجيح داد به جاي سرزنش اين و آن و گفتن از عيب و ايرادها، همه نابهسامانيها را درگذشته يك كاسه ببيند و بيشتر از آينده بگويد و آن چه بايد كرد و تاكيدش نيز پيوسته بر اعتدالگرايي بود و حذر از تندروي و يك سو نگري. به هر حال اصولگرايان چه ميانهروها و چه آنان كه ميانهروي را بر نميتابند در اين روزها آنچه را كه در روزهاي تبليغات انتخاباتي گذشت و همه آن چه را كه گفتند و نوشتند ظاهراً به فراموشي سپردهاند و سعي خود را معطوف بر اين كردهاند تا سهمي هر چه بيشتر از دولت آينده را نصيب خود سازند. چرا كه خوب ميدانند دولت روحاني، دولت يك جناح نخواهد بود و بنابراين حق آنها نيز محفوظ است!
در ضلع ديگر اين مثلث مراكز قدرت موجود در حاكميت نيز برآناند كه كليديترين جايگاهها را در دولت اعتدالگرا از آن خود كنند و اگر نه از جهت كمي كه از جهت كيفي بيشترين سهم از قدرت را در دولت آينده داشته باشند كه گستره اين سهم نيز در پايان چانهزنيها مشخص خواهد شد كه به احتمال كم هم نيست.
اما ضلع سوم مثلثي كه شيخ تدبير و اميد در ميانه آن قرار گرفته، ضلع مردم است و مطالبات و خواستههاي برزمين مانده آنها و نابهسامانيهايي كه در پاسخ به انتظارات بر حق مردم بايد به سامان شود و در همين ضلع است كه شرايط منطقه و اوضاع جهان نيز حكم خود را دارند و دكتر روحاني بايد همه توان خود و زنان و مردان دولتش را براي پاسخگويي به مطالبات و اقتضاعات آن به گونهاي هوشمندانه بسيج كند و مجموعه اين تلاشهاست كه شرايط را در اين روزها براي مرد پر اميد عرصه سياست دشوار كرده است و گزينش ياران را سخت.
اما نكتهاي كه يادآورياش بيگمان ميتواند تا حد زيادي در گزينش زنان و مردان كابينه آينده ياريرسان دكتر و مشاورانش باشد و ضريب اطمينان را براي عملكرد دولت آينده بيشتركند توجه به سابقه مردان و زناني است كه ميتوانند شانس حضور در كابينه را داشته باشند.
بدون شك در ميانه گزينههايي كه دكتر روحاني پيش رو دارد و يا به او پيشنهاد ميشود مردان و زناني هستند كه ازنظر سابقه تخصص و منش شخصي شايستهگي مسئوليتي را كه قرار است به آنها سپرده شود دارند اما نكته مهمتر در مورد انتخاب مدير ارشد براي برخي از وزارتخانهها و به ويژه وزارتخانههايي كه عملكرد آنها با حساسيت جمعي بيشتري در داخل و خارج روبروست و به عنوان نقطه معيار در سنجش عملكرد دولت دايما رصد ميشود جدا از تخصص وكارآيي، این است كه در جامعه و به ويژه در آن بخش از جامعه كه مخاطب مستقيم حوزه عملكرد او به شمار ميرود از مشروعيت و محبوبيت برخوردار باشد و حضور چنين فردي در راس امور يك وزارتخانه و سازمان حتي بيش ازآن كه كاري انجام شود اين اميد را در جامعه به وجود ميآورد كه مسير حركت درست انتخاب شده است. وجود تجربه مديريتي در عرصه های مختلف، احتمال آزمون و خطا را به كمترين حد ممكن خواهد رساند و طبعاً فرصتهايي كه ميتواند در بسياري از زمينهها سرنوشت ساز باشد از دست نخواهد رفت و دكتر روحاني بيش از هر كسي ميداند كه در دولت تدبير و اميد فرصتسوزي نبايد و نميتواند جايي داشته باشد.