اولین تدبیر دولت تدبیر و امید در ظرف جامعه که همه بتوانند ببینند و به قضاوت بنشینند چیست؟ امید جامعه، تدبیر نیکوست و تدبیر نیکو امید را در دل جامعه پایدار میکند.
یک ماه و چند روز دیگر انتظارها برای تنفیذ و تحلیف به سر میآید و دولت تدبیر و امید سکان اجرایی کشور را در دست میگیرد. اولین تدبیر، انتخاب درست کابینه است که اگر این نخستین تدبیر بتواند با کهکشان شگفتانگیز انسانهای ایرانی، در جای جای کشور و جهان یعنی مغز مردم که در کاسهای کوچک و سخت به نام جمجمه پنهان است راهی و بزرگراهی و آزادراهی بیابد، بر امیدها خواهد افزود و اگر خدای ناکرده، نخستین تدبیر مردم را به یک هیجان امیدوارکننده و به یک احساس خوب نرساند، کار مشکل میشود. یکی از سادهترین راههای ارتباط خوب با مغز انسانهای مختلف، توجه به تجربههای آنان است، تجربههای مشترک که به آنها میگوید چه چیزی، چه پیامی دارد. تجربه ما به ما میگوید پنهانکاری و عدم شفافیت یعنی دوختن کلاهی که برای سر مردم گشاد خواهد بود! و برعکس شفاف بودن و مردم را محرم دانستن یعنی به مشکلات و نیازهای مردم توجه کردن.
خبرهای خوبی از دولت تدبیر و امید نمیآید، گرچه ممکن است این خبرها، ربطی به دولت تدبیر و امید نداشته باشد و ساخته و پرداخته اذهان کسانی باشد که تمنیات و خواستههای خود را به عنوان اخبار رئیسجمهور منتخب منتشر میکنند، اما سکوت و بیتفاوتی در برابر آن شبهه ایجاد میکند. خبر میرسد که کمیتهای ویژه دستاندرکار انتخاب کابینه است، اعضای کمیته محرمانه است، معیارها ناشناخته است، دسترسی به آن ناممکن است، وابستگی فکری و ذهنیتهای فردی و گروهی آنها ناگفتنی است و... رویدادهایی از این نوع نمیتواند تدبیر به حساب آید، چرا که تمام گرفتاریهای ما از کمیتههایی از این نوع آغاز شده است.
چرا شفافیت نباید باشد؟ تمام گمانهزنیها روی مدیرانی است که به نوعی به قطبهای قدرت و ثروت وابستگی دارند، چرا سازمانهای مردمنهاد در بازی غایباند؟ سازمانهای مردمنهاد تجربه و دستاورد تاریخی بشر است، درد بیدرمان مشارکت واقعی را سازمانهای مردمنهاد پاسخگو هستند. چرا هیچ خبری از دخالت دادن و مشورت گرفتن از سازمانهای مردمنهاد منتشر نمیشود؟
مدیران گذشته، در صورتی میتوانند در دولت تدبیر و امید نقشآفرینی کنند که تجربه نهادسازی و نهادمندی را در بخشی از جامعه با خود همراه داشته باشند، اگر این تجربه و این جسارت را در آنها سراغ نداریم، انتخاب آنها یک کار ارتجاعی است. مدیری که در شکلگیری یک نهاد مدنی، یک رسانه ارتباطی، یک تشکل صنفی مستقل یا نیمهمستقل نقش نداشته است قادر به حل مشکلات نخواهد بود. بهترین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزیری خواهد بود که توسط نهادهای مدنی و سازمانهای مردم نهاد رسانهای، روابط عمومی، هنری، انتشاراتی و دینی، سینمایی معرفی شود، در غیر اینصورت این قافله تا به حشر لنگ است. در مورد سایر وزارتخانهها هم روش مدنی، پیشرفته و شفاف این است که سازمانهای مردم نهاد وابسته به آن وزارتخانه نظر دهند و وزرای پیشنهادی از دل آنها برآیند. در وزارت جهاد کشاورزی بیش از ۱۲ سازمان مردم نهاد توانمند وجود دارد، آیا در کمیتههای بررسی کابینه این نهادها به صفت خود نهاد و نه فرد، حضور دارند؟
جز چند وزارتخانه امنیتی که به واسطه شرایط خاص کشور باید ساز و کار محدودتری برای انتخاب در نظر گرفته شود، بهترین تدبیر شایسته دولت تدبیر و امید این است که به طور شفاف سازمانهای مردم نهاد ابتدا معیارسازی کنند بعد آسیبشناسی و سپس معرفی افرادی که بیشترین تطابق را با معیارها داشته باشند و توانایی حل مشکلات و رفع آسیبها را دارا باشند. دولت تدبیر و امید برای نخستین بار چند وزیر برای یک وزارتخانه به مجلس معرفی کند تا فرآیند انتخاب کابینه تصحیح شود. اگر بازار به انتخاب مردم پاسخ مناسب میدهد و قیمتها میشکند، به دلیل اعتمادی است که مردم به انتخابشان دارند و اگر این روند تداوم ندارد، قطعا یکی از دلایل آن این است که نتوانستهایم اعتماد کسب شده را حفظ کنیم. رئیس جمهور منتخب باید بداند که اعتماد و رابطه حسنه محصول تفاهم است، تفاهم با فرد فرد افراد جامعه ناممکن است؛ باید با سازمانهای مردم نهاد تفاهم کرد، باید با احزاب و تشکلهای واقعی ساختارمند تفاهم کرد. تفاهم محصولی به نام اعتماد دارد و گسترش اعتماد محصولی به نام رابطه حسنه. در اتاقهای دربسته و نشستهای فردی تفاهم حاصل نمیشود.امید که رئیسجمهور منتخب هرچه سریعتر سامانه تلفن گویا و سامانه پیام کوتاه و تکنیکهای مدرن دریافت پیام مردم را به وجود آورد و نبض جامعه و انتظار جامعه را در گستردهترین شکل آن دریافت نماید و از چنبره سهم خواهیها خود را برهاند تا سرمایه عظیم حمایت مردمی را حفظ کند.
بزرگترین پیام انتخابات یازدهم این بود که حمایت مردمی سرمایهای زوال ناپذیر و زاینده است، از این پیام غفلت نکنیم به قول زنده یاد قیصر امینپور:
عاشقان این فصل، فصل حرکت است
فصل گندم، فصل بار و برکت است
خوشه گندم پس از دی میرسد
داستو افسوس، پس کی میرسد؟
چند فصلی کشت بذر عشق کن
هرچه قربانی است نذر عشق کن!