چند روزي بيش به آغاز ثبتنام نامزدهاي رياستجمهوري يازدهم نمانده است. در حالي که به دلايل مختلف از جمله تاخير بيسابقه در ثبتنام نامزدها و خلاء تحليلي، تفسيري در رسانهها، به ويژه رسانه ملي و شائبه مشکلات سياسي، جامعه هنوز حال و هواي انتخابات را به خود نگرفته است. موضوع امتحانات زود هنگام دانشگاهها و بخشنامه معروف وزارت علوم که بايد تا ۲۰ خرداد امتحانات گرفته شود نيز مزيد بر علت شده است. فشردگي کلاسهاي دانشگاه، مطالعات قبل از امتحان و نگرانيهاي ناشي از آن همه و همه دست به دست هم دادهاند و از انتخاباتي شدن فضاي عمومي ميکاهند. اما عليرغم تمام اين واقعيتها در احزاب و گروههاي سياسي و روزنامهها و سايتهاي خبري و اطلاعرساني و محافل قيمسازي و قيمسالاري مباحث داغ و برخيل نامزدهاي در انتظار ثبتنام هر لحظه و هر ساعت افزوده ميشود و همه هم خود را پيروز نهايي ميدانند. از ميان مباحث داغ، پاسخ به دو سوال ضروري است:
۱- بالاخره انتخابات دو قطبي است يا سه قطبي و يا مولتي قطبي!
۲- اقتضائات روز کشور چيست؟
نوع پاسخ به سوال دوم، تکليف سوال اول را هم روشن ميکند. نگارنده معتقد است مهمترين اقتضاي روز کشور، نجات مردم از فقر و فلاکت، بيکاري، تورم و گراني و تهديد خارجي است.پاسخ سايرين را هم از خودشان بشنويد و بخوانيد. اگر اقتضاي انقلاب اين باشد که هست، انتخابات دو قطبي است. قطبي که با سياستهايش و با حمايتهايش و با شعارهايش فقر و فلاکت و بيکاري و گراني و تورم و تهديد خارجي را براي کشور به ارمغان آورده است و قطبي که همه تلاشش را براي رهايي کشور از اين شرايط به کار برده ولي کنارش زدهاند و منزوياش ساختهاند و صدايش را نشنيدهاند. قطب اول را طيف اصولگرايان به نام(نه به مرام) ميشناسيم و قطب دوم را اصلاحطلبان در نام و مرام ميدانيم. در يک کلام فقرسازان و فقرستيزان. اصولگرايان اگر هزار دسته شوند و با هزار صدا و هزار غوغا خود را مخالف دولت و جناح وابسته به آن بدانند، هيچ عاقلي از آنها نميپذيرد. وزرا و کارگزاران ديروز و امروز دولت در وزارت اقتصاد، بانکمرکزي، نظام بانکي وابسته به دولت، نفت، بازرگاني، صنعت، رفاه و تاميناجتماعي، استانداران و... کيانند؟ همه پائي در دولت و پائي ديگر
جامعه آدرسها را ميداند و به همين علت هم است که عدهاي در اردوگاه فقرسازان هم اتهام ميزنند و هم حکم صادر ميکنند. هم به جاي دادستان و قاضي مينشينند و هم از جانب شوراي نگهبان کارت سفيد و زرد و قرمز ميدهند
در يکي از گروههاي اصولگرا داشته و دارند. جالب است که براي رهايي از کشته خود در نشريات و سايتها به دنبال اثبات اين معنا هستند که عناصر دولت و اصلاحطلبان هماهنگي پشت پردهدارند، ادعايي که مرغ پخته را به خنده وا ميدارد. واقعيت اجتماعي دو وجهي است: وجهي از آن به چهره ثابت و ماندگار متعلق است و وجهي ديگر به چهره متغير و دگرگون پذير. واقعيت اجتماعي انقلاب، استکبار ستيزي و فقرگريزي است و چهره متغير آن فقرسازي و استکبار پروري است. وجه اول خط امام(ره)، دغدغه رهبري نظام و آرمان اصلاحطلبان و وجه دوم خط انحصارطلبان، قيم مابان و اقتدارگرايان است. به پرسشهاي اجتماعي، پاسخ سياسي نميتوان داد. گراني، بيکاري، تورم، فقر، ناهنجاريهاي فرهنگي و اجتماعي واقعيتهاي اجتماعي است و عواملي که آن را به کشور تحميل کردند، بايد پاسخ دهند.
نگارنده معتقد است، جامعه و مردم در نهايت نامزدهاي نهايي را به دو دسته تقسيم خواهند کرد: آنها که فقر سازند و آنها که فقر ستيزند و در نگاه مردم انتخابات عليرغم کشمکشها و جناحبنديها و ائتلافها دوقطبي است. آنها که تلاش دارند انتخابات را سهقطبي و ۴ قطبي کنند، ميخواهند آدرس عوضي بدهند، اما جامعه آدرسها را ميداند و به همين علت هم است که عدهاي در اردوگاه فقرسازان هم اتهام ميزنند و هم حکم صادر ميکنند. هم به جاي دادستان و قاضي مينشينند و هم از جانب شوراي نگهبان کارت سفيد و زرد و قرمز ميدهند. فصل، فصل کيل است در ترازوي عدالت ملت، انتخابات دوقطبي است، راهي جز اين را مردم نخواهند پيمود. خدا نکند که دستهايي فقرستيزان را از نگاه تيزبين مردم دور نگه دارند تا فقرسازان با دعواي زرگري حفظ موقعيت کنند که در آن صورت راه دشوارتر و فقر گستردهتر خواهد شد. مردم اقتضائات کشور را از ديدگاهها و دغدغههاي رهبري نظام شنيدهاند و ميشنوند و نيازي نيست ديگران اقتضاسازي کنند. مگر ميشود طلايهداران فقر و فساد و تبعيض با شعار مقابله با دولتي که خود آن را ساختهاند، مردم را همراه خود کنند؟
هر تلاشي که کنند اگر در قطب فقرسازانند، نزد مردم بياعتبارند. آينده از آن قطب فقرستيزان شجاع و سرافراز است که به موقع و بجا تاريخيترين تصميم را براي همراهي با مردم اتخاذ خواهند کرد.