در پاسخ به بيش از هفت دهه اشغالگري و ستم رژيم صهيونيستي عليه فلسطينيها، نيروهاي مقاومت فلسطين 15 مهرماه برابر با هفتم اکتبر 2023، عمليات غافلگيرکنندهاي با نام «طوفان الاقصي» را از غزه (جنوب فلسطين) عليه مواضع رژيم اشغالگر قدس آغاز کردند و اين رژيم براي تلافي و جبران شکست خود و توقف عمليات مقاومت، تمام گذرگاههاي نوار غزه را بسته و همچنان در حال بمباران اين منطقه و قتل عام زنان و کودکان و ديگر غيرنظاميان است.
عمليات طوفان الاقصي نه تنها به خاطر ابعاد نظاميآن بلکه به خاطر ابعاد امنيتي آن، يک شکست بزرگ اطلاعاتي براي رژيم صهيونيستي محسوب ميشود.
با توجه به عملياتي شدن طوفان الاقصي در روز شنبه 7 اکتبر، بسياري تحليلگران نظامي به درستي شکست در رهگيري و جلوگيري از حمله را «شکست اطلاعاتي اسرائيل» ميدانند. بسياري از آنها به ويژه با توجه به سسيستم عملياتي تحسينبرانگيز و افسانهاي سازمان امنيت و اطلاعات اسرائيل که زبانزد جهاني داشت از اين حمله شگفتزده شدهاند.
در اين کارزار ميتوان تحليل کرد که جمهوري اسلامي ايران در جنگ سايبري برعليه اسرائيل و آمريکا برنده است. نميتوان به سادگي تحليل کرد که طوفان الاقصي صرفا يک «شکست اطلاعاتي اسرائيل» بود، بلکه ميتوان گفت که جمهوري اسلاميايران از طريق مرکز مطالعات امنيت سايبري که مدتي است در پيشبرد امکانات جنگ سايبري با روسيه همکاري نزديکي داشته، در برنامهريزي حمله حماس به اسرائيل مؤثر و موفق بوده است.
جنگ سايبري را ميتوان چنين تعريف کرد «استفاده از حملات ديجيتال براي حمله به يک ملت که باعث آسيب قابل مقايسه با جنگ واقعي و يا برهم زدن سيستمهاي کامپيوتري در ساختارهاي حياتي مانند نيروگاه اتمي، پالايشگاههاي نفت و گاز، بانکها، سيستمهاي حمل و نقل و غيره شود».
ديدگاه ديگري هم هست که ميگويد اصطلاح «جنگ سايبري» يک اشتباه است، چرا که هيچ اقدام سايبري را نميتوان به عنوان «جنگ» توصيف کرد. اما در دنياي امروزي و با پيشرفت تکنولوژي، «جنگ سايبري» ميتواند مانند جنگ واقعي آسيب فيزيکي به مردم و تاسيسات حساس در دنياي واقعي برساند. گفته شده است که کشورهايي از جمله ايالات متحده آمريکا، بريتانيا، روسيه، هند، پاکستان، چين، اسرائيل، ايران، و کره شمالي توانايي جنگ سايبري فعالي براي پيکار تهاجمي و دفاعي دارند. نمونه پيکار يا جنگ سايبري، حمله شنبه 7 اکتبر 2023 است که توانسته سيستم اطلاعاتي و حفاظتي اسرائيل را قبل از حمله خنثي کند.
با اين حال، پيتر هوکسترا ديپلمات و نماينده پيشين کنگره آمريکا در مقالهاي که در رسانه اينترنتي گيت استون به چاپ رساند، تهديد شکست اطلاعاتي يا شکست رهبران سياسي را مقوله نوظهوري ارزيابي نميکند. اين گزارش که به بررسي شکست اطلاعاتي ايالات متحده و سازماندهي مجدد پس از حملات تروريستي 11 سپتامبر سال 2001 عليه آمريکا پرداخته است، ميگويد از منتخبان و کارشناسان امنيت ملي گرفته تا شهروندان عادي يک سوال دارند و آن اينکه؛ چگونه ممکن است براي ملتي با ساختار نظاميو اطلاعاتي عظيم و پرهزينه چنين اتفاقي بيفتد؟ همين سئوال را اکنون مردم اسرائيل از دولت دستراستي نتانياهو دارند.
موسسه بروکينز بررسي کرده عليرغم هشدارهاي جامعه اطلاعاتي ايالات متحده، دولت بايدن نتوانست خروج نيروهاي آمريکايي از افغانستان را درست برنامهريزي کند، تا از خروج فاجعهبار آمريکا از افغانستان جلوگيري شود. از ديگر شکستهاي اطلاعاتي اخير حمله روسيه به اوکراين است.
جامعه اطلاعاتي آمريکا به درستي و علناً در مورد حمله قريبالوقوع روسيه به اوکراين هشدار داد، ولي دستگاه اطلاعات روسيه نتوانست سرسختي جنگجويان اوکرايني در دفاع از ميهن خود را پيشبيني کند و تصورشان اين بود که ظرف 72 ساعت کيف تسليم خواهد شد. ژنرال مک ميلي رئيس ستاد مشترک ارتش وقت آمريکا هم همينطور پيشبيني ميکرد و حتي به قانونگذاران آمريکا هشدار داد که تهاجم تمام عيار روسيه به اوکراين ميتواند منجر به سقوط کيف ظرف 72 ساعت شود. ولي شاهد آن بودهايم که اينگونه نشد.
با توجه به موارد ذکر شده هنوز اين سئوال پا برجا است که چرا سيستم امنيت و اطلاعات اسرائيل نتوانست حمله غافلگيرانه 7 اکتبر 2023 را پيشبيني کند؟ درحالي که تجربه گذشته ميبايست آنها را مجاب ميکرد تا پيشبيني لازم را داشته باشند!! براي مثال تجربه موفقيتآميز اطلاعاتي اسرائيل در حمله سال 1973 مصر به اسرائيل (يوم کيپور)، کافي نبود؟
آيا ميتوان اين شکست را دليل ضعف سياست داخلي اسرائيل و سياست خارجي دولت آقاي بايدن در خاورميانه دانست؟ اين در حالي است که مشاور امنيت ملي دولت بايدن جيک ساليوان بيش از يک هفته قبل از حمله حماس به اسرائيل، درباره موفقيتهاي بدست آمده در خاورميانه صحبت ميکرد! نتيجهگيري ساليوان در آن زمان اين بود که «منطقه خاورميانه امروز ساکتتر از دو دهه گذشته است!!».
با توجه به اينکه اسرائيل بهطور مداوم مدعي بوده است تهديدهاي شبهنظاميان غزه، کرانه باختري، ايران، سوريه و حزبالله لبنان را رصد و خنثي کرده است، چگونه ميتوان طوفان الاقصي را توجيه کرد؟ آيا ميتوان آن را ناش از غفلت مسئولان سيستمهاي اطلاعاتي-حفاظتي اسرائيل دانست و يا پيشرفت مرکز مطالعات امنيت سايبري جمهوري اسلامي در ايران باعث موفقيتآميز بودن اين حمله بود که توانست سيستمهاي جمعآوري و شنود اطلاعاتي اسرائيل و آمريکا را براي مدتي مختل کند. در غير اينصورت چگونه امکانپذير بود که صدها دوربينهاي امنيتي مرزي را از کار انداخته و از 25 نقطه مرزي با بولدوزر که سرعت زيادي هم براي رسيدن به ديوار مرزي بين اسرائيل و غزه ندارد برسد، ديوار بتوني را منهدم کند و سيستم اطلاعاتي اسرائيل از آن بيخبر باقي بمانند؟
حمايت غرب از رژيم صهيونيستي به بهانه دفاع از خود، عملا چراغ سبز و مجوزي براي تل آويو در ادامه کشتار بيرحمانه کودکان و زنان فلسطيني است. همچنين شکنندگي رژيم صهيونيستي در مقابل موج حملات سايبري به حدي بوده که حتي حساسترين سايتهاي آن از جمله سايتهاي سازمان اطلاعات و عمليات ويژه رژيم صهيونيستي موسوم به موساد و همچنين کِنست (پارلمان) و شبکه حمل و نقل اين رژيم نيز تاکنون هک شدند.
با وجود حملات گسترده عليه رژيم صهيونيستي در زمينه سايبري اما اين رژيم همواره بسياري از اطلاعات مربوط به ماهيت اين حملات را پنهان و همزمان تلاش ميکند که خود را برخوردار از توانمندي دفاعي سايبري معرفي کند تا از اين طريق از يک سو جلوي حملات مشابه به خود را گرفته و از سوي ديگر وجهه خود را به عنوان يک رژيم توانمند در منطقه نشان دهد.
با اين حال، گستره حملات اخير و تاثير آن در محافل داخلي رژيم صهيونيستي نشان از ميزان دغدغه و نگرانيهاي شديدي دارد که مسوولان رژيم صهيونيستي در سايه ناتواني خود با آن روبرو هستند و هر روز نيز بر دامنه اين حملات و به تبع آن نگرانيها افزوده ميشود.