با توجه به شواهد، تحرک سیاسی اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو با رویکردی جدید همراه است. با وضعیت شناسی سیاسی ، اجتماعی جامعه ایران، بر اصلاح طلبان است که به سمت تفوق و تعقل گام برداشته و با اتخاذ تصمیمات عقلانی سعی کنند روی کاندیدایی که هم توانائی جلب و جذب آرای بیشتری را داشته باشد و هم شرایط ذکر شده در قانون اساسی را دارا باشد تا بتواند بر مشکلات موجود فائق آید اجماع کنند، در غیر این صورت وضعیت سال ۸۴ و ۸۸ دوباره تکرار خواهد شد.
اگر اصلاح طلبان نتوانند به اجماع رسیده و با تعدد کاندیدا بخواهند در انتخابات حضور یابند مشخص و مبرهن است که این دوره هم به راحتی بازی را به رقیب واگذار خواهند کرد و اگر به دلیل تضییقات رسانهای یا محدودیتهای ایجاد شده از سوی جریانات رقیب یا هر علت دیگری اصلاح طلبان نتوانند برنده انتخابات ریاست جمهوری در سطح ملی و شوراهای چهارم در سطح منطقهای شوند این فرصت را دارند تا با جامعه سخن بگویند و جامعه را از اندیشه های سیاسی ، راهبردها و برنامه های خود و نقد سیاستها و برنامه های جناح رقیب و خواسته های خود آگاه ساخته و حداقل از ایجاد شکاف و فاصله بین خود و نیروهای اجتماعی جلوگیری کنند.
چنین حضوری اگر به پیروزی اصلاح طلبان منجر نشود شرایطی را باز میشناساند که اصلاح طلبان را قادر میسازد احتمال بازیابی و برون رفت از وضعیت فعلی را به توزیع قدرت نسبت دهند. حضور فعال در انتخابات ریاست جمهوری و شوراها و تلاش برای رسیدن به اجماع و راهبرد اصولی و اساسی و مبتنی بر عقلانیت سیاسی است که اصلاح طلبان را همچنان بر حرکت اصلاح طلبانه حفظ خواهد کرد. رفتار سیاسی درست و با تدبیر قادر خواهد بود صاحبان قدرت را پاسخگو کند و بر عکس رفتارهای احساسی و فرد محور و لجوجانه فرصت فرار از پاسخگوئی برای اقتدار گرایان را فراهم خواهد ساخت زیرا جریان اصولگرا با تمام تشتت و انشقاق درونی که دارند فقط خود را ذیحق دانسته و بعضی از تندروترین آنها حتی حق حضور در انتخابات را برای اصلاح طلبان به طور کلی قائل نیستند ، تا جائیکه آقای شجونی در مصاحبه ای گفتهاند: اصلاح طلبان غلط میکنند در انتخابات شرکت کنند. بنابراین باید گفت اصولگرایان نگاه صاحبخانهای دارند و بر خی از آنها گمان میکنند از دیگران صاحبخانه ترند و در حوزه های مختلفی این دیدگاه وجود دارد و این نگاهها را به اعتلای ملی میرساند ولی باید این را بدانند که بر اساس نص صریح قانون اساسی همه برابرند و هیچ کس بر دیگری برتری ندارد بنابراین همه صاحبخانهاند و کسی صاحبخانه تر نیست. همه حق دارند که در توسعه و اعتلای کشور ایفای نقش کنند هرچند آشتی ملی به صورت صددرصدی و مطلق به دست نمیآید اما دلیلی هم ندارد که تعهداً آن را تخریب کنیم.
باید اذعان داشت که گرفتاریهای امروز کشور به خاطر همین نگاه است. اگر کسی خود را بیشتر صاحبخانه میداند عقل حکم میکند بایستی نسبت به آبادانی کشور دلسوزی بیشتری کرده و تلاش نماید و نفس حضور حداکثری مردم باید اولویت اولشان بوده و فرد منتخب را در اولویت بعدی قرار دهند. به این جماعت که خود را از دیگران ذی حق تر تلقی میکنند باید گفت کمی به عقب برگشته و در خصوص کارنامه عملکرد چند ساله شان قضاوت کنند این جریان یا دسته و گروه را باید به این بیت شعر حواله داد تا فکر نکنند در همیشه بر یک پا شنه میچرخد.
روزگار است آنکه گه عزت دهد گه خوار دارد چرخ با زیگر از این بازیچه ها بسیار دارد
مهر اگر دارد بسی بی جا و بی هنگام آرد قهراگر آرد بسی ناساز و نا هنجار آرد
فلذا باید اذعان داشت که تمامی گروههای شناسنامه دار درون نظام برابرند و حق استفاده مساوی و برابر از تمامی امکانات را دارند و با امعان نظر در شعر پیش گفته هیچ کس نباید فقط به امروزش مغرور باشد بلکه باید بداند که در پس امروز فردایی هم هست .