کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

قبل از شلیک آن گلوله توپ

کرم محمدی

3 مهر 1402 ساعت 23:19


معمولا هنگامی که سرآغاز حمله سراسری‌ و تجاوز زمینی‌، هوایی و دریایی رژیم بعث حاکم بر عراق‌ به میهن عزیزمان‌ را در صداوسیما و مدتی است در فضای مجازی به نمایش ‌می‌گذارند، لحظه کشیدن طناب توپ ۱۳۰ میلیمتری و شلیک نمادین آن گلوله توسط صدام حسین در تاریخ ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹‌ زمان شروع جنگ هشت ساله معرفی ‌می‌شود و بینندگان و مخاطبانی که چندان اطلاعی از شروع تجاوزات متعدد ارتش بعث عراق به مرزهای غربی کشور ایران را‌ نداشته‌، سرآغاز جنگ تحمیلی را تنها معطوف به این تاریخ ‌می‌دانند .

البته اگر آغاز رسمی جنگ منظور باشد، این موضوع قابل قبول است اما اگر‌ شروع حملات بعثی‌ها به مرزهای کشورمان مد نظر باشد، بطور حتم چنین نیست و ماه‌ها قبل از این تاریخ و شلیک آن گلوله توپ، مرزهای مشترک با کشور عراق دست‌خوش درگیری‌های نامنظم و حاوی تلاطم بوده‌اند. اگر پای سخن و حکایت و‌ درد دل ساکنان روستاها و شهرهای مرزنشین غرب کشور بنشینیم‌، حتما صدها خاطره تلخ‌، دلهره‌آور و البته غیر قابل باور و سخت و جانکاه و غمناک را برایتان بازگو خواهند نمود.
علاوه بر مرزنشینانی که هم خود مدافع وطن و شاهدان عینی تحرکات و اقدامات تجاوزکارانه رژیم بعث تحت فرمان صدام بوده‌اند، با نگاه و مروری بر آنچه‌ مطبوعات آن زمان بعنوان خبرهای موثق منتشر کرده‌اند، به ما خواهد گفت که‌ حداقل شش ماه قبل از شلیک این گلوله توپ توسط سردار‌ دیوانه قادسیه، اقدامات خصمانه بعثی‌ها علیه مناطق مرزی شروع شده بود.
پرواز مکرر هواپیماهای میگ اهدایی از سوی اتحاد جماهیر شوروی سابق بر فراز روستاها و شهرها و دشت‌ها و کوه‌های مرزی؛ مین‌گذاری‌های متعدد در راه‌های محل تردد نیروهای ژاندارمری و مرزبانان وقت، ارتش و سپاه در مناطق مرزی، حملات متعدد به پاسگاه‌های مرزی، گلوله باران‌های مکرر روستاها و مناطق مسکونی شهرهایی همچون نفت شهر و قصرشیرین و سرپل ذهاب، زدن کمین در جاده‌های مرزی و شهادت و اسارت نیروهای انتظامی(ژاندارمری) و نیروهای نظا‌می‌، نمونه‌های بارز و غیر قابل انکاری هستند تا نسل‌هایی که جنگ را ندیده‌اند در جریان قرار گیرند که اولا ساکنان نقاط مرزی به عنوان اولین مدافعان مظلوم، چه زجرها و رنج‌هایی را تحمل کرده‌اند و ثانیا جنگ حداقل شش ماه قبل از تاریخ ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ در مرز‌های غربی استان کرمانشاه از سوی نیروهای تحت فرماندهی صدام حسین شروع شده بود.
آری‌، بنیان‌ تجاوزات و تحرکات مرزی‌ و اقدامات خصمانه ارتش بعثی در مرزها‌ حداقل از فروردین ماه سال ۱۳۵۹ گذاشته شد. علاوه بر عملیات‌های نظامی علیه مواضع مرزداران کشورمان، غرش توپ‌ها و فرود و انفجار آنها چه بسیار واحدهای مسکونی در روستاها و شهرهای مرزی غرب استان کرمانشاه را منهدم و زنان و کودکان و افراد غیر نظامی را مجروح و شهید و موجبات رعب و وحشت را در میان ساکنان این مناطق فراهم ‌می‌نمود.
حملات بی وقفه‌ و ویرانگر بعثی‌ها در چند هفته تا قبل از‌ ۳۱ شهریور‌، کماکان ادامه یافت و کار بجایی رسید که ‌می‌بایست افراد غیر نظامی به مناطق امن‌تر و دورتر از مرز مهاجرت نمایند.
در هفته آخر شهریور ماه سال ۵۹ که وحشی گری نیروهای تحت فرمان صدام حسین به اوج خود نزدیک ‌می‌شد، مناطق مسکونی و مملو از جمعیت قصرشیرین، نفت شهر، سومار‌ و روستاهای مرزی شاهد صدای انفجارهای مهیب ناشی از فرود گلوله‌های توپ بود.
آن زمان از امکانات ترابری و لجستیکی امروزی و به ویژه در زمینه دسترسی به ماشین خبری نبود. گاها چندین روستا دارای یک ماشین شورلت باری و یا خاور بودند و ظرفیت اینها هم کاملا محدود بود. لذا زنان و کودکان و پیرمردان و در یک کلمه افراد غیر نظامی به ناچار با پای پیاده و از دل دره‌ها و از جوار کوه‌ها و ارتفاعات راه شهرهای اسلام‌آباد غرب و کرمانشاه و ... را در پیش گرفتند. آنانی که در آن دوران با لب‌های خشکیده و پاهای تاول زده و بغضی در گلو و چشمانی اشکبار این مسیر را در زیر آتش توپخانه دشمن طی ‌می‌کردند، در نتیجه این تجاوزات ددمنشانه دشمن بعثی دست رنج و سرمایه چندین ده ساله خویش را در میان آتش و دود و انفجار‌های پی درپی جا گذاشته بودند.
مهم‌تر از اینها، فرزندان و برادران و پدران خویش را با پیش پا افتاده‌ترین سلاح‌ها مانند برنو و حتی سلاح‌های شکاری در برابر ارتشی تا بن دندان مسلح که از ماه‌ها قبل آماده حمله شده بود‌، جا گذاشته بودند. تقریبا ‌می‌توان گفت که گردان‌های تیپ ۳ زرهی پادگان ابوذر سرپل ذهاب، توپخانه لشکر ۸۱ زرهی ارتش جمهوری اسلامی ایران، نیروهای نو پای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستانهای قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلانغرب و نیروهای ژاندارمری و شهربانی وقت قصرشیرین که استعداد تمامی آنها به دو تیپ نمی‌رسید، با حمایت تیزپروازان هوانیروز و سپس نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی، در مقابل ۵ لشگر زرهی و تیپ‌های مستقل و توپخانه مجهز ارتش عراق که از ماه‌ها قبل سازماندهی شده و بصورت صددرصد آماده حمله به خاک کشورمان شده بودند، شجاعانه و با حماسه سازی‌های متعدد وظیفه دفاع را‌ در ۱۸۰ کیلومتر مرز مشترک با عراق برعهده داشتند.
روزهای منتهی به ۳۱ شهریور سال ۵۹‌، روزهای مقاومت و پایمردی مردان مرد و بی ادعایی است که تاریخ این مرز و بوم تا به ابد مدیون آنهاست. خیابان به خیابان‌، کوچه به کوچه‌، نخل‌های سوخته، کوهها و دره‌های مناطق مرزی شاهد فداکاری‌های کسانی است که در اوج مظلومیت و گمنا‌می‌، حماسه‌هایی جاویدان و ماندگار از رشادت وپایمردی را در این خطه از میهن اسلامی خلق نمودند.
در آن ایام و روزهای سرنوشت‌ساز در تاریخ دفاع مقدس‌ دلاوران‌ شیعه‌، سنی و اهل حق در یک جبهه و سنگر و در کنار هم به زیباترین وجه ممکن وطن دوستی، عشق به اسلام و انقلاب اسلامی، تمامیت ارضی و استقلال کشور را در مرزهای مشترک استان کرمانشاه با عراق به نمایش گذاشتند.
حماسه مردمان شجاع غرب کشور خصوصا شهرستان‌های قصرشیرین؛ گیلانغرب و سرپل ذهاب در ماه‌ها قبل از شروع رسمی جنگ هشت ساله آنچنان قهرمانانه و با خود گذشتگی همراه بود که به عنوان افتخاری بزرگ و برگ زرینی در تاریخ دفاع مقدس ثبت و ضبط است. آنان در‌ رزم بی‌امان خود با سلاح شهادت و معامله با خدای خویش و با کمترین و ابتدایی‌ترین سلاح‌ها جگیدند و خون‌های آنها؛ خاک تیره را سرخ فام کرد
به راستی آن دوران پر محنت اما در عین حال پر افتخار یکی از فرازهای ماندگار تاریخ معاصر کشورمان است که حکایتگر رشادت‌ انسان‌های پاک پاخته‌ای است که آیندگانی که نسل اندر نسل پای به عرصه زندگی در این آب و خاک خواهند گذاشت باید به آن مباهات کنند و از آن الگو بگیرند. صدام حسین خواب‌های نامیمونی‌ برای ایران زمین دیده بود. او همزمان از حمایت بلوک‌های غرب به رهبری آمریکا و شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی و بخش اعظم کشورهای عربی برخوردار بود. به نحوی که پیشرفته‌ترین تانک‌ها و میگ‌های وقت را از شوروی، میراژهای پیشرفته را از فرانسه، سلاح‌های شیمیایی را از آلمان، سوپراتاندارد‌ها را از انگلستان، جدیدترین اطلاعات جبهه را از آواکس‌های آمریکایی مستقر در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و هزینه آنها را از دلارهای نفتی‌ کشورهای عرب دریافت ‌می‌کرد، آمده بود تا یک هفته‌ای تهران را تصرف‌، جمهوری اسلامی را نابود و اروند را به خاک کشورش ضمیمه نماید. اما قهرمانان غرب کشور بعنوان بخشی از رزمندگان دوران دفاع مقدس همراه با سایر همرزمان خویش در جبهه‌های میانی، جنوب و شمال‌غرب کشور بودند که اجازه ندادند تا نیات پلید دیوانه بغداد، به منصه ظهور برسد. در طلیعه هفته دفاع مقدس در برابر از خودگذشتگی و خون‌های سرخ شهدای والامقام که تا آخرین نفس‌ها ایستادند، فداکاری رزمندگان قهرمانی که تا آخرین روزهای جنگ جانانه دفاع نمودند، صبر آزادگانی که سخت‌ترین شکنجه‌های روحی و جسمی را تحمل کردند اما هرگز از آرمان‌های ملت خویش کوتاه نیامدند و ایثار مثال زدنی‌ جانبازان راست قامت‌ سر تعظیم فرود آورده ویاد نام شان وخاطرات ماندگارشان را گرامی ‌می‌داریم‌.
هرگاه از جنگ هشت ساله و دفاع جانانه سخنی بیان و مطلب نوشته شود، نمی‌توان نقش بی بدیل و تاریخی و ماندگار پدران و مادران و همسران شهدا، آزادگان، رزمندگان و جانبازان را یادآوری ننمود و به نیکی از آنان یاد نشود. اینان بحق اسوه‌های صبر و شکیبایی و نمادهای بی‌بدیل شکوه و عظمت تاريخ سراسر حماسه و جهاد دوران پر افتخار دفاع مقدس ‌می‌باشند.


کد مطلب: 203459

آدرس مطلب :
https://www.mardomsalari.ir/note/203459/قبل-شلیک-گلوله-توپ

مردم سالاری آنلاين
  https://www.mardomsalari.ir