امير رضا خادم، رسول خادم، عليرضا دبير؛ هر سه نفر قهرمان جهان و المپيک در رشته پهلواني کشتي آزاد کشورمان هستند و لباس سياستمداري را چند سالي به تن کردهاند.
امير رضا خادم: بعد از دوران قهرماني سرمربي تيم ملي کشتي آزاد شده مدتي نگذشته بود رئيس فدراسيون کشتي کشور شد. با راي مردم تهران به نمايندگي مجلس رسيد و چند سالي هم معاون وزير ورزش شد.او هرگز چهره ورزشياش به خاطر لباس سياستمداري محو نشد. هنوز خاطره کشتي فينال وزن 74 کيلوگرم مسابقات جهاني سال 1991 ميلادي در «وارنا» با کني ماندي کشتيگير سياهپوست آمريکا که با فن قوس دستتو و بارانداز و بالارفتن دستش و کسب مدال طلا و ايستادن روي سکوي نخست دنيا بود فراموش نشده است.
رسول خادم: بعد از دوران قهرماني سرمربي تيم ملي کشتي آزاد شد. چند دوره رئيس فدراسيون کشتي شد. مدتي هم عضو شوراي شهر تهران بود. با راي نمايندگان کشتي جهان عضو هيات رئيسه اتحاديه جهاني کشتي يا فيلا شد. هيچکدام از اين سمتهاي سياسي پوشش مقامهاي ورزشي جهان و المپيک او نشد. هنوز کشتي فينال رسول با «خادار تسف» روس در فينال المپيک 1996 آتلانتا با اجراي فن سر بند پي و بارانداز وکسب مدال طلاي وزن 90 کيلوگرم چون حلواي تر شيرين است.
عليرضا دبير: او بعد از مقام قهرماني المپيک در سال 2000 ميلادي در استراليا و عدم موفقيت در سال 2004 المپيک آتن يونان لباس سياستمداري پوشيد و چند دوره عضو شوراي شهر تهران بود. با مطرح شدن انتخاب شهردار تهران به ديدار مرحوم هاشمي رفسنجاني رفت و رخصت گرفت که براي پست شهرداري تهران به قاليباف راي دهد.
بعدها براي انتخاب در شوراي شهر راي نياورد و به رياست فدراسيون کشتي رسيد. امروز شايد پر بينندهترين رئيس فدراسيون در بين روساي فدراسيونهاي وزارت ورزش باشد. دبير سياستمدار و مدير بيشتر از ورزشکار بودن چهره شده است. شايد سياست بخواهد دبير قهرمان المپيک را سه اخطاره کند در حاليکه روي تشک 10*10 کشتي سه اخطاره نشد!؟
به قول شاعر:
سياست آش و اين کاسه است برادر...
بقيه شعر را سردبير سانسور کرد!؟