ولادیمیر پوتین روی چشم روسوفیلها یا همان حامیان روسیه در ایران جا دارد؛ به ویژه آنهایی که در صنعت نفت ایران مشغولند! به همین دلیل هر روز یک داستان جدید از فواید دوستی با روسیه مینویسند و خودشان هم این توهم را باور میکنند که تقویت کردن «عالیجناب پوتین» بویژه در حوزه انرژی، برایمان مفید است!
تازهترین داستان همکاری ایران و روسیه، مربوط به انتقال گاز روسیه به پاکستان است. خلاصه ماجرا این است که ایران از بیش از دو دهه پیش بهدنبال صادرات گاز به پاکستان و هند در قالب خط لوله صلح بود. اما تحریم موجب شد ابتدا هند و سپس پاکستان، از دریافت گاز از ایران انصراف دهند. ایران البته خط لوله انتقال گاز به پاکستان را تا نزدیکی مرز احداث کرد اما پاکستان کاری نکرده! برخی هم معتقدند که باید خط لوله در خاک ایران تا نقطه صفر مرزی احداث میشد تا با توجه به اینکه پاکستان در موعد مقرر، خط لوله را در خاک خود تکمیل نکرده، به ایران غرامت بدهد! اینها به این نکته توجه نمیکنند که اولا گرفتن غرامت در عالم همسایگی، آن هم در مورد همسایهای همچون پاکستان که در مرز سیستان و بلوچستان، مستعد ایجاد ناامنی است به همین راحتیها نیست و میتواند پیامد داشته باشد و ثانیا از آن مهمتر، ایران به دلیل کمبود سرمایهگذاری برای افزایش تولید گاز که حاصل تحریم است و البته مصرف بالای داخلی، گاز چندانی برای صادرات ندارد!
حالا همان منتقدان، بهدنبال صادرات گاز روسیه به پاکستان از طریق ایران هستند؛ یعنی گاز را از روسیه وارد کنند و به همان میزان، به پاکستان صادر کنند. اما آن هم مشروط به تکمیل خط لوله انتقال گاز در داخل خاک پاکستان است که به این زودی تکمیل نمیشود. ضمن این که این خط لوله یک رقیب مهم هم دارد: خط لوله تاپی که قرار است گاز ترکمنستان را به افغانستان و پاکستان و هند برساند و حالا با اضافه شدن روسیه، میتواند تقویت شود. چراکه نه یک یا دو کشور، بلکه پنج کشور در آن ذینفع هستند. هرچند امنیت افغانستان، مانع مهمی در تکمیل این خط لوله است اما تجربه نشان داده روسها تخم مرغهایشان را فقط در سبد ایران نمیگذارند!
اما نکته پنهان ماجرا چیست؟ پیش از این ایران برای سوآپ گاز ترکمنستان به آذربایجان هم قرارداد امضا کرده. این قرارداد و توافق برای سوآپ گاز روسیه به پاکستان به این معناست که ایران به عنوان دارنده دومین ذخایر گاز جهان، خودش قبول کرده که به خاطر تحریم، نمیتواند تولید گاز خود را بیشتر کند و در بازار جهانی گاز، نقشی ایفا کند و به همین دلیل دودستی بازار بالقوه گاز خود را به رقبا واگذار میکند؛ یک بار به ترکمنستان و بار دیگر به روسیه! پس از تحریم روسیه، بازار نفت ایران در شرق هم تقدیم روسها شد چون نفت روسها در اروپا خریداری نداشت و با تخفیف بیشتر، بخش زیادی از نفت ایران را از بازار چین هم خارج کردند. خلاصه اینکه روسیه، بازار نفت ما را گرفته و چشمانداز آینده بازار گاز ما را هم تیره کرده، اما همچنان عالیجناب پوتین روی چشم ما –بخوانید روسوفیلها- جا دارد!