یکی از موضوعات مهمی که اکنون توجه بخشی از جامعه ایرانی و مسئولین حکومتی را به خود جلب کرده و در رسانهها و محافل خصوصی و عمومی مطرح میشود و به آن میپردازند مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور است. در این ارتباط لازم است به نکاتی توجه شود:
۱- مهاجرت فینفسه ناصواب نیست. از ازمنه قدیم انسانها به شکل شخصی و خانوادگی و قبیلهای مهاجرت میکردند و از منطقهای به منطقهای میرفتند که در بسیاری از مواقع با موفقیت و بهروزی همراه بودند. در مورد اسلام گفته میشود اگر حضرت رسول از زادگاهش مکه به مدینه هجرت نمیکرد چه بسا اسلام در محدوده مکه باقی میماند و جهانگستر نمیشد.
۲- در دنیای معاصر، مردم بسیاری از کشورها مهاجرت میکنند و در راس آنها چشم بادامیها خصوصا چینیها و همچنین هندیها هستند. اکنون جمعیت چشم بادامیها و هندیها در کشورهای مهاجرپذیر نظیر کانادا، استرالیا و آمریکا رو به تزاید است. درسال ۲۰۱۹ جمعیت هندیهای کانادا ۱۵ درصد جمعیت این کشور بود و در سال ۲۰۲۲ به ۲۳ درصد افزایش پیدا کرد.
۳- ایرانیها هم از قاعده مهاجرت در ادوار مختلف تاریخ، مستثنی نبودند. در قبل انقلاب به دلایل سیاسی و عقیدتی و... مهاجرت انجام میگرفت و در سالهای اخیر ملاحظاتی دیگر هم تاثیرگذار شده است.
۴- آنچه سبب شد تا مهاجرت ایرانیان مورد توجه محافل سیاسی و اجتماعی داخلی و خارجی قرار گیرد و در مورد مهاجرت مردم سایر کشورها این چنین نباشد به این دلیل است که عامل اصلی مهاجرت ایرانیان ناشی از نارضایتی از اوضاع داخلی در زمینههای اقتصادی، اشتغال، نا امیدی و بیاطمینانی نسبت به آینده، اعتراض به اختلاسهای کلان و فساد اداری و مالی، محدودیتها در موارد تفریحی، فضای بسته برای فعالین اجتماعی، هنری، ورزشی و سیاسی و ... است.
۵-موج جدید مهاجرت ایرانیان از سال ۱۳۸۸ و ۱۳۹۰ دوره دوم ریاست جمهوری آقای «محمود احمدینژاد» شروع شد و در ابتدا بیشتر شامل فارغالتحصیلان رشتههای فنی و صنعتی بود و اکنون دامنه آن به رشتههای پزشکی و احتمالا سایر حرف کشیده شده باشد.
۶- بنده با بسیاری از مهاجران ایرانی در کشورهای مختلف صحبت کردم و دلایلشان برای مهاجرت را جویا شدم. همانهایی بود که در بالا به آنها اشاره شد. البته تفاوتی بین آقایان با خانمها وجود دارد؛ آقایان بیشتر به خاطر مسایل اقتصادی و اشتغال و بیاطمینانی به آینده و یاس و نا امیدی و... مهاجرت میکنند در حالیکه انگیزه خانمها، در محدویت حجاب و فقدان تفریحات مورد علاقه و نظرشان است. بطوریکه اگر آقایان به این جمعبندی برسند که باید چمدانها را ببندند و به ایران برگردند بعید میدانم همسرانشان رضایت بدهند.
۷- وقتی نسل جوان ملاحظه میکند در داخل با محدودیتهایی روبرو است چطور باید توقع داشت مهاجرت نکند؟ مواردی نظیر جلوگیری از بر گزاری کنسرتهای موسیقی مخصوصا در شهرستانها و در مواقعی هم که جواز صادر میشود و بلیت فروخته میشود اجازه اجرا داده نمیشود! ممانعت از ورود خانمها به ورزشگاهها که اگر فشار فیفا نبود خانمها باز هم اجازه ورود به ورزشگاهها را پیدا نمیکردند و دو موردی که اخیرا اجازه داده شد تا خانمها در تهران به ورزشگاه بروند موقت است و هر زمان امکان دارد ورود بانوان به بهانهای ممنوع شود. وقتی دخترهای جوان و بانوان به روسری رضایت دادند برخی ادارات و دانشگاهها از آنان میخواهند هنگام ورود به دانشگاه باید چادر سر کنند و نظایر اینها، حتی اجازه داده نمیشود آلات موسیقی در حین پخش در تلویزیون نمایش داده شود !چنین محدودیتهایی در ظاهر ساده به نظر میرسد اما در نهایت موجب سرخوردگی و مهاجرت میشود.
۸- تاسیس دانشگاهها در هر شهر و استان و افزایش بیرویه فارغالتحصیلان رشتههای مختلف و عدم توازن بین نیاز کشور و فارغالتحصیلان یکی از علل مهمی است که سبب میشود تعداد زیادی به کشورهای خارجی مهاجرت کنند؛ با توجه به این که، کشورهای خارجی در جذب فارغالتحصیلان با سواد و نخبه ایرانی که اکثرشان در رشته خود کاربلد هستند بسیار فعالند.
ظاهر قضیه نشان میدهد آنهایی که رفتند با این که دلشان با ایران است ولی با ملاحظه زندگی در خارج از کشور، بعید است حاضر شوند برگردند. باید سعی کرد نواقص و اشکالات موجود و بر شمرده در فوق مرتفع شود تا از مهاجرت بیشتر هموطنان خصوصا جوانان جلوگیری شود.