پیشرفت علم و دانش در قرن اخیر، ظهور فناوریهای نوین در حوزههای مختلف و از جمله رسانههای جمعی را به همراه داشته است. طی دهههای اخیر، رسانههای جمعی به مدد این فناوریها و در کنار آن، پیدایش اینترنت، دچار دگرگونیهای ساختاری و محتوایی- بسیار متفاوت از گذشته - شده است. قابلیتهای منحصر به فرد رسانههای اجتماعی جدید از جمله دسترسی پذیری بسیار آسان و ارزان (تنها با داشتن یک تلفن همراه)، حمل راحت و غیره، سبب شده تا دسترسی بخش زیادی از مردم جهان به آن فراهم شود و این روند روز به روز افزایش یابد. به طوری که بنا به آمار سایت بانک مای سل، «تعداد فعلی کاربران گوشیهای هوشمند در جهان امروز، 6 میلیارد و 648 میلیون بوده و این به این معنی است که 83.7 درصد از جمعیت جهان صاحب گوشی هوشمند هستند.» براساس آمار سایت نیوزو درباره کشورهای برتر از نظر کاربران گوشیهای هوشمند در سال 2020، ایران با توجه به جمعیت حدود 85 میلیونی با 53.5 میلیون دارنده تلفن همراه هوشمند، از نظر نفوذ تلفن همراه هوشمند، پانزدهمین کشور جهانی (63 درصد) بوده است.
ظهور پلتفرمهای ارتباطی به ایجاد و گسترش جامعه شبکهای انجامیده و در آن، رویکرد یکطرفه رسانههای سنتی تا حدود زیادی کم رنگ شده است؛ به گونهای که افراد در کنار نقش مصرف کنندگی اطلاعات، خود نیز تولیدکننده شدهاند.
میزان درگیری افراد با انواع و اقسام پلتفرمهای ارتباطی، اطلاع رسانی، آموزشی، سرگرمی و غیره و نیز وابستگی زندگی روزمره به رسانههای نوین چنان گسترده شده که دانشمندان علوم ارتباطی از «رسانهای شدن زندگی روزمره» سخن به میان آوردهاند. زندگی که در آن بسیاری از پدیدههای اجتماعی، رنگ رسانهای به خود گرفته و روابط میان فردی، تا حدود زیادی از محیط فیزیکی به فضای مجازی نقل مکان کرده است.
در این گیر و دار دگرگونیهای حادث شده بر ساختار اجتماعی، مفاهمی همچون افکار عمومی و جامعه مدنی هم از فرآیند رسانهای شدن دور نمانده و در عمل با اشکال جدیدی از دنیای مجازی ظاهر شده است. تقریبا برخلاف گذشته که افکار عمومی، واکنشها و رفتارهای ملموس (فیزیکی) داشت و به عنوان مثال، در تجمعهای فیزیکی در کف خیابانها، مشتها به نشانه اعتراض به عملکرد دولتها با هدف تغییر مسائل مختلف اجتماعی، فرهنگی، هنری، اقتصادی و سیاسی بالا ميرفت، اما امروزه با تمرکز مجازی در یک پلتفرم ارتباطی، انگشتها هستند که روی صفحات لمسی تلفن همراه (و تبلتها یا کلیک روی لبتاب و کامپیوتر)، خواستهها و اعتراضها را مطرح ميکنند.
نمونههای مختلفی از این دست، طی سالهای اخیر در کشور رخ داده و در نتیجه، پیامهای اعتراضی مختلفی نسبت به برخی اقدامات نهادهای قدرت در فضای مجازی منتشر شده و حول آن موضوعها، افکار عمومی شکل گرفته است. در واقع، اعتراضات مجازی به قدری شدت گرفته و همه گیر شده که راهی جز واکنش فوری از سوی دولت یا مسئولان نهادهای کشور باقی نگذاشته است. برای نمونه ميتوان به واکنشهای صورت گرفته در رسانهها نسبت به مواردی همچون مدرک علی کردان، سیلی نماینده مجلس به سرباز راهور، طرح صیانت از فضای مجازی، سفر خانواده قالیباف به ترکیه، ادعای کشف حجاب آزاده نامداری و غیره که هر کدام از اینها به درست یا غلط و البته در برخی موارد با غلو فراوان، در فضای رسانهای، در مدت زمان بسیار کوتاه، سِیلی از افکار عمومی را علیه طرفهای مذکور به راه انداختند، تا جایی که ناچار به عکس العمل شدند. همه اینها در بستر رسانهای رخ داده و فضای مجازی به آن دامن زده است. چرا که بدون وجود رسانههای جدید، چنین اعتراضات وسیعی هرگز رخ نميداد.
در واقع، ميتوان گفت که گرچه پایههای جامعه مدنی شامل مطبوعات، نهادهای مدنی، احزاب و تشکلهای مردمی در کشور ضعیف به نظر ميرسد، اما نميتوان گفت که افکار عمومی در ایران زمین گیر شده و از قدرت لازم برای ایجاد تغییرات برخوردار نیست. چرا که جای همه اینها را عاملی به نام رسانههای مجازی گرفته و این انگشتهای لمس کننده صفحات هوشمند هستند که تا حدی قابل توجه-و نه به طور کامل- قدرت تاثیرگذاری یافتهاند. تا جایی که همین انگشتها در مواردی چنان قدرتمند – باز هم تاکید ميکنم برخی جاها به غلط آن هم تحت تاثیر سناریوهای خارجی- عمل ميکنند که طرفهای مقابل را به افسردگی و خودکشی رهنمون کردهاند.
نمونهای از تاثیر جریان افکار عمومی در رسانههای دیجیتال
آنچه در ادامه مورد بررسی قرار خواهد گرفت، موضوعی اجتماعی- فرهنگی تحت عنوان «حذف تصویر دختران از جلد کتاب ریاضی سوم دبستان در سال ۹۹» است که نمونهای از موضوع تشکیل دهنده افکار عمومی حول آن در فضای مجازی به شمار ميرود.
کشیده شدن موضوع جلد ریاضی سوم به رسانهها و در کنار آن، حمایت تعدادی از سلبریتیها و مسئولان سابق دولتی، سبب دست به دست شدن و انتشار وسیع آن در فضای مجازی شد.
پیامی که با انتشار مطلب مذکور مطرح و القا شد، این بود که نظام جمهوری اسلامی در راستای سیاست کمرنگ کردن حضور زنان در جامعه گام بر ميدارد.
بدین ترتیب، بخشی از صاحبان رسانههای سنتی داخلی (شامل روزنامه اعتماد، باشگاه خبرنگاران جوان، صبح قزوین، فردای کرمان، خبرگزاری شبستان، آفتاب، ایسنا، دنیای اقتصاد و غیره) و رسانههای بینالمللی فارسی زبان (همچون بی بی سی، العربیه، ایران اینترنشنال، یورونیوز و اسپوتنیک) با انتشار یادداشتها و گزارشهای اختصاصی یا بازنشر پیامهای سلبریتیها و مسئولان، به این موضوع پرداختند و در گسترده شدن افکار عمومی این جریان، نقش ایفا کردند.
در این راستا، تصویرسازیهایی طنزآمیز با رویکرد انتقادی در مورد این مساله، طراحی و منتشر شد. برخی تصویرگران با اضافه کردن تصویر مریم میرزاخانی، ریاضیدان برجسته جهانی به جلد این کتاب، آن را در شبکههای اجتماعی بازنشر و به این حرکت آموزش و پرورش اعتراض کردند.
سلبریتیها، به عنوان بخشی از لیدرهای افکار عمومی، نیز به میدان آمدند و با بازنشر تصاویر طراحی شده یا انتشار پیامهایی حاکی از خدشه به موقعیت زنان در اینستاگرام یا توییتر، وارد میدان شدند و درنتیجه، جریان اعتراضها شدت بیشتری به خود گرفت؛ به طوری که بازنشر پیامهای مذکور با سرعت زیاد از سوی مخاطبان، شبکههای مجازی را در تسخیر خود قرار داد. در این میان، برخی مسئولان سابق و وقت نیز نسبت به این امر واکنش نشان دادند و همین واکنشها، پایههای افکار عمومی شکل گرفته پیرامون تصویر ریاضی سوم دبستان را مستحکمتر کرد.
این جو حاکم شده بر فضای مجازی، مسئولان وزارت آموزش و پرورش را به واکنش واداشت. سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به این موضوع طی اطلاعیهای آورد: «از آنجا که تصویر قبلی بسیار شلوغ بود و تعداد مفاهیم ریاضی مطرح شده در آن تصویر بسیار زیاد بود، پیشنهاد دوستانی که از منظرهای هنری، زیباشناسی و روانشناسی، بخشهای مختلف کتاب را بررسی میکنند بر این بوده است که تصویر خلوتتر شود. از حذف تصویر دو دانشآموز دختر که برخی شکلهای هندسی در دستان آنهاست؛ برداشتهایی از قبیل حذف دستوری تصاویر دختران شده است. با بررسی صفحات دیگر کتاب و نیز جلد سایر کتابهای ریاضی مشاهده میشود که تصاویر متعددی از دختران دانشآموز در کتابهای ریاضی استفاده شده است و بنابراین موضوع حذف دستوری تصاویر دختران نمیتواند مدنظر باشد».
پاسخ سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش برای افکار عمومی قانع کننده نبود و اعتراضها نه تنها کاهش نیافت بلکه پاسخ ارائه شده نیز «عذر بدتر از گناه» تلقی شد و واکنشهای شدیدتری نسبت به آن در رسانههای سنتی و فضای مجازی ادامه پیدا کرد. در واقع، افکار عمومی شکل گرفته نسبت به این موضوع، فراتر از یک تصویر ساده تلقی و به حرکتی علیه سیاست نظام تبدیل شد.
حتی پیام توییتری معصومه ابتکار، به عنوان یک شخصیت اصلاح طلب با این مضمون که «اگر چه دو جلد کتاب ریاضی و علوم سال تحصیلی جدید را باید کنار هم دید، وزیر آموزش و پرورش بررسی و اصلاح کتابهای درسی از زوایای مختلف از جمله عدالت_جنسیتی را در دستور کار دارند. در هر صورت حساسیت مردم بجاست. دختران را نمیتوان نادیده گرفت.»، کارگر نشد و اعتراضها تداوم یافت.
این واکنشهای اعتراضیِ رسانهای پایانی نداشت و افکار عمومی نیازمند یک پاسخ مناسب بود تا جریان ایجاد شده، فروکش کند تا اینکه محسن حاجی میرزایی، وزیر آموزش و پرورش در پیام توییتری به اعتراضات مذکور واکنش نشان داد: «به رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی مأموریت دادم تغییرات در شکل و محتوای کتابهای درسی را با حساسیت کامل رصد، اصلاح و گزارش نماید. تغییرات در کتابهای درسی همه ساله بر اساس ارزیابی و از سوی مولفین انجام میشود.» وزیر آموزش و پرورش در این پیام توییتری تصریح کرد: «به دغدغههای مردم اهمیت میدهم و دختران میهن شایسته احتراماند.»
از زمان ورود پلتفرمهای ارتباطی و گسترش تلفنهای همراه در کشور (دهه 80)، افکار عمومی در برخی زمینههای حساس شکل گرفته و بر روند موجود، تاثیرات خود را گذاشته است. بنابراین به رغم ادعای کم تحرکی افکار عمومی به دلیل ضعیف شدن نقش نهادهای اجتماعی و مطبوعات، اما همواره دیدهایم که رسانههای جدید – که با زندگی روزمره بخش زیادی از مردم آمیخته شده- در بزنگاهها، تاثیر همه جانبه خود را بر رویدادها و مسائل تخالف انگیز گذاشتهاند. نکته مهم در این روند اینکه، رسانههای جدید (پلتفرمهای ارتباطی)، یک تنه نقش عوامل اصلی شکل دهنده جامعه مدنی (نهادهای مدنی، تشکلها) را بر عهده گرفتهاند.
به هر تقدیر، چنین مواجهههایی در دنیای رسانهای بین افکار عمومی و سیاسیون، موجب ميشود تا سیاستگذاران در فرآیند سیاستگذاریهای خود با احتیاط بیشتری اقدام کنند و نظرات مردم را در تصمیمها لحاظ کنند. در نهایت نقش رسانه به عنوان رکن چهارم دموکراسی هر چند کم رنگ اما قابل توجه به نظر ميرسد.
برخی واکنشهای ایجاد شده
در ادامه برخی از واکنشهای ایجاد شده از سوی سلبریتیها و مسئولان قبلی و وقت مورد اشاره قرار ميگیرد:
سلبریتیها
برخی سلبریتیها به عنوان بخشی از رهبران افکار عمومی، در اینستاگرام و توییتر نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند. از جمله سلبریتیهای اعتراض کننده، علیرضا جهانبخش، ملی پوش ایرانی باشگاه برایتون (بیان عبارت «مغزهای کوچک زنگ زده» در پیام خود)، محسن تنابنده (انتشار تصویری از کتاب اول دبستان با 2 مرد سبیل کلفت)، الهام پاوهنژاد، بازیگر تلویزیون (اشاره به عبارت «خطاهای فاحش نظام آموزش و پرورش»)، سحر ذکریا، بازیگر (اشاره به اینکه «هر روز پس رفت ميکنیم»)، شیلا خداداد، بازیگر سینما (بیان این عبارت «مریم میرزاخانی، برنده ایرانی مدال فیلدز در چند دهه اخیر»)، تهمینه میلانی، کارگردان سینما (بیان «یک فصل از دروس ریاضی مدارس آمریکا درباره مریم میرزاخانی» در پیام خود)، فرشته حسینی (درج «زیستن در حال مطلق» در پیام خود)، علیرام نورایی (انتشار عکس)، فقیه سلطانی (درج عبارت «دستی که ترا حذف کند، قطع بادا!» در پیام خود»)، فاطمه گودرزی (عبارت «شرم آور») و ریحانه پارسا (اشاره به آیه «اهدِنَا الصِّراطَ المُستَقِیمَ») بودند.
واکنش مسئولان
سید محمد موحد، نماینده کهگیلویه در توئیتر نوشت: «دختران گلهای زیبای آفرینش و ریحانههای بهشتی هستند که در تمدن نوین اسلامی عزت آفرین و با تکیه بر دانش افزایی و پژوهش بالندگی ایران عزیز را رقم خواهند زد. غرور و هویت والای دختران و زنان اسلامی برای ایفای نقش تمدن ساز، نباید با کج سلیقگی، همچون حذف تصاویر از کتب درسی دچار آسیب شوند.»
حیدر تورانی در برنامه تلویزیونی پرسشگر با موضوع «تببین و عملیاتی شدن سندتحول بنیادین در مدارس» اظهار کرد: «من اگر مسئولیت داشتم، به خاطر حواشی درستشده بر سر تغییرات جلد کتاب ریاضی سوم دبستان عذرخواهی ميکردم. الان هم حاضرم از طرف آنها عذرخواهی کنم. همه ما که در ستاد هستیم مقصر هستیم چه وزیری که ناکارآمد، خودمحور و خودشیفته بوده و درست عمل نکرده و چه ما که بله قربان گو بودیم و معترض نشدیم.»
حسن ملکی، رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی درباره حذف تصویر دختران از روی جلد کتاب ریاضی پایه سوم دبستان و حواشی ایجاد شده گفت: «نباید تصویر دختران از روی جلد کتاب ریاضی برداشته میشد. اصل کار را نمیپسندیم و از اینکه این کار باعث تاثر بخشی از جامعه ما شده، متاثرم.»
علی جنتی وزیر اسبق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و فرزند آیت الله جنتی در واکنش به این اقدام در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: «وقتی افراد نادانی را مسئول تدوین کتابهای درسی میکنند و بر کار آنان نیز نظارتی نمیشود نتیجهاش بار کردن هزینه سنگین بر دوش نظام و مسأله دار کردن نیمی از جمعیت کشور خواهد بود. زنان و دخترانی که بیشترین افتخارات را در صحنههای علمی فناوری و ورزشی آفریدهاند شایسته ستایشاند.»
محمدرضا زائری در حساب کاربریاش در توییتر نوشت: «از لحظهای که تغییرات تصاویر کتابهای درسی را دیدهام، تا حالا ذهنم درگیر است. آدم هر چه هم ساده و نادان باشد باید بفهمد که این کارها نه تنها فایدهای برای دینداری مخاطب ندارد بلکه شکاف اجتماعی را عمیقتر ميکند. راستش هر چه فکر ميکنم باورم نميشود که قضیه فقط نفهمی و حماقت باشد!»
حمید رسایی در سایت خود نسبت به این موضوع واکنش نشان داد و نوشت: «اگر تصویر شلوغ بود، چرا تصویر دو پسر یا تصویر یک دختر یک پسر حذف نشده؟! فریب نخوریم، آنچه حذف شده تصویر حجاب است و نه تصویر دختر.»
دکتر رضا اجتهادی، رئیس انجمن فیزیک ایران: «.... اگر ميخواهید اصلاحی کنید مدیرانتان را عوض کنید، معیارهایتان را برای مدیریت آموزش پرورش کشور عوض کنید، خودتان را عوض کنید. تا آن موقع اجازه دهید این جلد همین گونه برای یادآوری به تاریخ بماند....»