چند سالی است جمهوری اسلامیایران بر آن شده تا با تبلیغات گسترده و در راستای احساسات مردم دلباخته حسین بن علی و وعده فراهم بودن وسایل سفر و پذیرایی چند روزه در عراق و.... علاقه مندان امام حسین(ع) را ترغیب کند تا برای شرکت در اربعین راهی عراق بشوند. از دیرباز این سنت و رسم در بین مردم عراق وجود داشت که در اربعین امام حسین پیاده و سواره از شهرهای مختلف راهی کربلا بشوند در صورتی که چنین رسمیدر بین ایرانیان وجود نداشت و اگر اشخاصی شرکت میکردند در سفرهای زیارتی شخصی و خانوادگی بود. تبلیغ برای حضور بیشتر ایرانیان در عراق تا چند میلیون نفر در اربعین، این سوال را ایجاد میکند که اصرار بر این راهپیمایی، تنها برای گسترش شعائر دینی است؟
حال که مراسم اربعین به پایان رسیده لازم است نگاهی به حوادث مربوطه انداخته شود:
از این که مردم ایران خالصانه به امام حسین عشق میورزند و در شهادتش سوگمند و عزادار هستند شکی نیست ولی ترغیب مردم به شرکت در مراسمیکه در ایران سابقه نداشته و با این گستردگی جمعیت ضرورت دارد؟
امسال هم مشابه چندین سال گذشته، از ماهها قبل، ستاد مرکزی اربعین تشکیل شد و مردم را ترغیب کرد در مراسم اربعین در عراق شرکت کنند. مردم نیز از شهرهای مختلف عزم را جزم کردند به عراق بروند و خیل عظیم از مردم از نقاط دور و نزدیک، راهی مرزها شدند.
طبق اخبار رسمی از روز جمعه ۱۸ شهریور و یک هفته مانده به اربعین، مسئولین متوجه شدند جمعیت در حال حرکت به سمت عراق با نارسایی و کمبود وسایل حمل و نقل و مخاطراتی روبرو هستند لذا ورق برگشت و همانهایی که در روزهای جلوتر مردم را تشویق میکردند کسب و کار را رها کنند و عازم عراق و کربلا بشوند اعلام کردند حرکتها به سمت عراق باید متوقف بشود و هر شخصی به سمت مرز آمد برگردد و هیچ شخصی از شهر و دیارشان حرکت نکند.
خبرهای منتشره و گفتگو با آنانی که در پشت دروازههای عراق متوقف شدند و اظهارنظر مسئولین مربوطه، حکایت از اوضاع فوق العاده نابسامان و دلخراش داشت. همچنین آمار فوتیها و تعداد مراجعین به مراکز درمانی زیاد شد. مسئولین ایرانی، تقصیر را به گردن مقامات عراقی انداختند و اوضاع پیش آمده را ناشی از کوتاهی و نابسامانی و مشکلات زیرساختی در عراق ارزیابی کردند.
بالفرض که ادعای فوق صحیح باشد از تقصیر مسئولین جمهوری اسلامینمیکاهد زیرا اولا: همگان از نابسامانی سیاسی و امنیتی عراق خصوصا حوادثی که در دو سه هفته قبل اربعین در این کشور رخ داده بود مطلعند تا جائی که مسئولین ایرانی نسبت به اعزام زائرین ابراز تردید کرده بودند؛ اما به ناگاه، با مختصر کاهش تنشها در عراق، بطور شتابزده به تشویق مجدد مردم روی آوردند! آیا به مصلحت بود با اندک کاهش در تنشهای داخلی عراق، تشویق مردم تشدید بشود؟
ثانیا: اعزام جمعیت انبوه به کشوری دیگر کار ساده ای نیست و نیاز به برنامه ریزی دقیق و تهیه تدارکات گسترده دارد و به قول مقامات ایرانی، وجود زیرساخت در کشور مقصد از ضروریات است. در صورتیکه شواهد حکایت از این دارد که زیر ساختها در عراق مهیا نبود و مسئولین ایرانی به سادگی برخورد کردند.