برخی از نمایندگان مجلس فعلی پای شرافت، آزادگی و مردمدوستی ایستادهاند و حقایقی را پیرامون معضلات، بنبستها، بحرانها و ناکارآمدیها به زبان میآورند. برخی دیگر سکوت میکنند و با سکوت، رضایت خود را از وضعیت موجود اعلام میکنند. برخیها نیز نگران رد صلاحیت در انتخابات بعدی هستند، اما در گفتگوهای خصوصی، با روشی نفاقآلود، به وضعیت موجود اعتراض میکنند.
وضعیت کنونی بسیار بغرنج است و برای برون رفتن از آن هرگز نباید دچار احساسات انقلابی و براندازانه شد. این وضعیت را میتوان «وضعیت انباشت بحران و ناکارآمدی نهادی» نام گذاشت. همان وضعیتی که برخی از نمایندگان با شرافت مجلس از آن به ویران بودن پایبست و ناتوانی دولت و مجلس در حل معضلات تعبیر میکنند.
همان وضعیتی که جریان قدرتطلب و فاقد اصول گمان میبرد با تغییر آدمها یک شبه آن را دگرگون و ایران را به بهشت برین تبدیل خواهد کرد. اکنون مجلس رو به پایان است و دولت هم وارد سال دوم خود شده است، اما نه تنها هیچ تغییر محسوسی در وضعیت زندگی مردم رخ نداده، بلکه فقر، فلاکت، ناکارآمدی و نارضایتی بیشتر هم شده است. به رغم یاوهسراییها و تبلیغات فریبکارانه بوقچیهای مکار و چندچهره، به احتمال بسیار زیاد در سه سال آینده هم هیچ تغییر محسوس و دندانگیری در وضعیت زیستی مردم رخ ندهد. چرا؟ برخی از نمایندگان در پاسخ به این چراها پایبست خانه را نشان میدهند، اما پایبست خانه کجاست؟ کجا را باید اصلاح کرد تا خانه ایران ما آباد گردد؟ سخن این نماینده، سخن سالیان پیش ماست. سالهاست که میگوییم با تغییر دولت و مجلس فقط ممکن است روزنههای کوچکی برای تنفس باز شود، اما حل معضلات کنونی و بحرانهای رنگارنگ فعلی نیاز به بازآرایی قدرت و تجدید نظر در ساختارها و آیینهای حکمرانی و بازنگری قانون اساسی براساس اصل 177 دارد. اگر این بازنگری انجام نشود، چهل سال دیگر وضعیت فلاکتبار فعلی تغییر نخواهد کرد. تغییر، شجاعت، شرافت و آگاهی میخواهد.
حقوقدان و استاد دانشگاه