در باب اهمیت تاریخ و نقش واسط آن در میان گذشته، حال و آینده بسیار گفته و نوشته شده است همچنین علم جوان سیاستگذاری نیز توانسته در بین علوم به جایگاه و پایگاه محکمی دست یابد سیاستگذاری خود حلقه ارتباطی مابین جامعه و حکومت میباشد و بیشتر بر توزیع عادلانه امکانات و خدمات مادی و معنوی تأکید دارد و سیاستگذاری عمومی هم بیشتر به علم عمل عقلانی دولت معروف بوده و دارای وجوه چندبعدی میباشد و از عوامل متعددی تاثیر میپذیرد ولی در این میان چرخه سیاستگذاری در حوزههای مختلف نیاز به بازنگری داشته و میطلبد با کمک اندیشمندان این حوزه اصلاحاتی انجام پذیرد مهمتر اینکه سیاستگذاری فرهنگی و به ویژه سیاستگذاری تاریخ میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات حال و آینده گردد. دانش تاریخ و متعاقب آن تاریخ کاربردی، ما را به بررسی نتایج و دستاوردها سوق میدهد. نقطه تلاقی دو علم تاریخ و سیاستگذاری در حوزه تاریخ کاربردی به نمایش در میآید بنابراین اساس تاریخ کاربردی، شباهت سنجی و تعقیب پدیدهها و گذشته آنها است. اثر تعقیب بر یک پدیده به معنای شناخت پدیده موجود به روش ریشه شناسی است. به نظر بسیاری از تاریخ اندیشان در کشور ما دانش تاریخ به عنوان زیرساخت اصلی تاریخ کاربردی، توسعه مناسبی پیدا نکرده است. بسیاری از اندیشه ورزان تاریخ اساساً به کاربردی سازی تخصصی و نظاممند دانش تاریخ اعتقادی ندارند و پژوهشهای تاریخی ما هم ظرفیت نه چندان قابل توجهی برای حل مسائل امروزین روی میز سیاستگذاران قرار نمیدهد. وقتی از سیاستگذاری تاریخ بحث میشود به این معنی است که ذهن سیاستگذار از یک بعد اکتشافی به پدیده مینگرد و بیان مینماید که گذشته چگونه بوده است و از طرفی دیگر ذهن سیاستگذار را مهندسی مینماید که در آینده چه کاری باید انجام شود. هرچند نقطه ثقل علم در ایران مهندسی و تاحدودی در حوزه سلامت در حال چرخش است و دست علوم انسانی و به ویژه تاریخ کاملاً تهی میباشد ولی برای غنی تر شدن هرچه بیشتر سیاستگذاری لازم است رویکردهای تفسیری و رویکردهای جامع تلفیقی کمّی و کیفی که در اکثر کشورهای توسعه یافته در حال شکلگیری میباشد در ایران نیز با علم به وجود چالشهایی پیرامون چرخه سیاستگذاری بایستی سیاست پژوهی و سیاست سنجی با جلب نظر اندیشه ورزان سیاستگذاری بیشتر مورد توجه قرار گیرد و چون تاریخ یک دانش عمیق و گسترده محسوب میشود سیاستگذاری در آن نیز مستلزم دید وسیع و نگرشی فراجناحی و فراهویتی و فراملی میباشد. همچنانکه میدانیم بیشتر منابع اصلی تاریخی ما توسط مستشرقین، سیاحان و ایران شناسان خارجی تدوین گردیده است لذا پایههای سیاستگذاری در این حوزه باید تغییر یابد. سیاستگذاری در تاریخ تا بدانجا اهمیت یافته است که گفته میشود کسی که تاریخ نداند محکوم به تکرار آن است.
بدون تاریخ نحوه شکلگیری مساله و سیاستها، شناخت و بررسی راه کارها، اجرا و ارزیابی آنها نیز دچار مشکل میشود.
تاریخ چه از نوع شفاهی و چه از نوع کاربردی آن به لحاظ برنامهریزی و سیاستگذاری حائز اهمیت است و میتواند خوانش جدیدی از یک رویداد تاریخی ارائه دهد.
به گفته کارشناسان، تاریخ برای سیاستگذاران یک کشور یک منبع مهم برای آینده پژوهی دولت محسوب میگردد تدوین استراتژی برای آینده خود مستلزم مطالعه روندها و فرایندهای گذشته میباشد.
گفته میشود که خود تاریخ با قدرت سیاسی کاری ندارد و این قدرت سیاسی است که به شدت به تاریخ نیاز دارد و حتی قدرت سیاسی اگر بتواند تاریخ را میبلعد و این وظیفه پژوهشگر تاریخ است که برای خوش آمد و یا بدآمد قدرت سیاسی اقدامی صورت ندهد بلکه فارغ از آن به تاریخ اندیشی و تاریخ پژوهی بپردازد.
در باب اهمیت تاریخ در ایران میتوان به خاطرات کنت گوبینو دیپلمات فرانسوی که از سال ۱۸۵۵ تا ۱۸۵۸ در زمان سلطنت ناصرالدین شاه به ایران سفر کرده در کتابی بنام سه سال در آسیا میگوید: ایرانیها معتقدند که کهنسالترین ملت جهان هستند و حکومت منظمی روی زمین داشتند این واقعیت در روحیه هر خانواده ایرانی وجود دارد از باسوادها گرفته تا عامیترین طبقات نیز همواره آن را در نظر دارد ملت ایران عاشق تاریخ کشور خود است....
در این کشور تاریخ جالب ترین موضوع است و یک ایرانی واقعی بی اندازه کنجکاوتر است بداند جمشید یا کوروش چه میکردهاند و با خواندن زندگانی پیامبران اخلاق خود را تهذیب میکنند...
در ایران هرگز کسی را ندیدم که در پستترین شرایط اجتماعی باشد و کلیات تاریخی را که با آفرینش جهان شروع میشود و به سلطنت پادشاه فعلی خاتمه مییابد، نداند.
بارها اجتماعاتی را دیدم که گوینده و شنونده به طور یکسان در پست ترین شرایط اجتماعی قرار داشتند... این جلسات در کنار یک دیوار خرابه یا یک قنات تشکیل میشد همه روی زمین چمباتمه میزدند ولی چنان سکوت و دقتی بر آنان حاکم بود که گویی در یک سالن رسمی در صندلیهای راحتی پیرامون میزی با روکش ماهوت سبز نشستهاند....
اهمیت حوادث تاریخی بدانجاست که تورق حوادث تاریخی و تأمل در تداوم و پیوستگی حوادث تاریخی انسان را به فلسفه خلقت عالم بیشتر آشنا خواهد نمود.
اندیشیدن در زمان و مکان وقوع رویدادهای تاریخی میتواند رشتههای پیوند با قهرمانان تاریخی را محکمتر نماید. به عبارتی دیگر فهم تاریخ یعنی تداوم میان گذشته و آینده و فهم تاریخی نیز نیازمند تلاش حکومت و جامعه میباشد.
شیوه آموزش تاریخ تأثیرات غیر قابل انکاری از سیاستگذاری کلان کشور میپذیرد که میتوان به این عوامل اشاره کرد: عدم ترویج تاریخ اندیشی و تأکید بر تاریخ خوانی، عدم برقراری ارتباط مابین مسائل تاریخی و مسائل روز، وجود پس زمینههای فکری و ایدئولوژیکی، عدم وجود نخبگان سیاستگذار در برنامهریزی و سیاستگذاری فرهنگی. پس میطلبد مینای تاریخ و آبگینه آن هر روز با عشق به این سرزمین جلای بیشتری یافته و در شأن تاریخ این مرزو بوم سیقل یابد. (ادامه دارد)
دانشآموخته دکتری سیاستگذاری عمومی