علی اکبر ولایتی، مشاور رهبر انقلاب در امور بینالملل و از افراد دارای نفوذ در تصمیمگیریهای دیپلماتیک است. از این جهت نظرات او را میتوان معیار مناسبی برای آگاهی از سیاستهای رسمی حاکمیت دانست. او در گفتگویی که روز یکشنبه پنجم تیرماه در روزنامه اطلاعات منتشر شده، سخنانی درباره سیاست نگاه به شرق مطرح کرده که بسیار قابل تامل است؛ بویژه از این جهت که نه فقط سیاست خارجی کشور، بلکه اقتصاد و نفت ما هم با پیامدهای چنین رویکردی دست و پنجه نرم میکند. ولایتی گفته: «سیاست خارجی ما در درازمدت همان نگاه به شرق است، از نظر جغرافیایی، نه به معنی نگاه به کمونیسم.
نگاه به شرق یعنی اینکه نباید فکر کنیم دنیا در نیویورک و واشنگتن خلاصه شده است. این به هضمشدن در شرق نمیانجامد. ما با اقتدار با دنیا و دیگران در مسائل بینالمللی مشارکت میکنیم و کارگزارانمان با همتایانشان طوری صحبت میکنند که بیانگر اقتدار واقعی ایران است.» آقای ولایتی! کسی هم نگفته سیاست نگاه به شرق، به معنای نگاه به کمونیسم است. چراکه اصولا در دنیای امروز، دیگر چینیها هم کمونیسم را به عنوان یک اصل، مبنای تعاملات سیاسی و بویژه اقتصادی خود قرار نمیدهند. در واقع آنچه موجب نگرانی است همان هضم شدن در شرق است که در انعقاد قراردادهای بیست ساله و 25 ساله با چین و روسیه شاهد هستیم. در حوزه انرژی، چه در فروش نفت و چه در جذب سرمایهگذاری، نه چین قدم موثری برای مشارکت با ما برداشته و نه روسیه. اما ما همچنان با آنها مشارکت داریم. نگرانی اساسی این است که طوری در شرق هضم شویم که خودمان هم متوجه نشویم! ولایتی همچون برخی دیگر از مسئولان، اقتدار را در قدرت نظامی دیده و اصولا هیچ نگاهی به قدرت اقتصادی ندارد. او میگوید: «ایران امروز مقتدر است، طوریکه پهبادهای آمریکایی که به خاک ایران تجاوز کردهاند را در بالاترین ارتفاع ساقط میکنیم. ما با این قدرت دفاعی نباید نگران باشیم.
دلیل ندارد که یک کارگزار ایرانی، وزیر یا غیر وزیر، نگران باشد کنار رئیس فلان کشور قدرتمند بنشیند. ایران یک ابرقدرت معنوی است و این معنویت اگر در اراده افراد و در پیشرفت مادی تجلی پیدا کند، ما از دنیا چیزی کم نخواهیم داشت.
ما در گذشته بارها جزو چند قدرت اول جهان بودهایم، پس این ظرفیت را داریم که باز هم قدرتمند باشیم.» پرسش اساسی از آقای ولایتی این است که تعریف ابرقدرت معنوی چیست؟ اقتصاد در ابرقدرتی ما چه نقشی دارد؟ اصولا با چنین اقتصادی که جزو 10 کشور دارای بالاترین نرخ تورم یا جزو 10 کشور دارای بالاترین میزان ادراک فساد است، و در شرایطی که تحریم، در واقعیت، بالهای اقتصاد ایران را چیده، میتوانیم ادعای ابرقدرتی، ولو از نوع معنوی داشته باشیم؟ تا چه زمانی میخواهیم به بازی با واژهها ادامه دهیم؟ ادعای بزرگ ولایتی در این گفتگو این است که «ما، چین و روسیه در موضع برابر هستیم و عملکردمان هم همین را نشان میدهد و نیازی نداریم که یک جانبه با قدرتهای بزرگ ارتباط برقرار کنیم. ارتباط ما باید یک تعامل برابر، از موضع برابر و با حقوق برابر باشد.» اتفاقا مشکل اساسی اینجاست که با چین و روسیه در موضع برابر نیستیم و رابطهای یکجانبه با آنها داریم، اما به بهانه استقلال، با غرب، تعاملی برقرار نمیکنیم.
احتمالا شما هم سفرهای برخی مقامات چین و روسیه به ایران یا سفرهای مقامات ایران به این دو کشور را نشانه تعامل برابر میدانید. در حالیکه تعامل برابر به معنای بهرهمندی یکسان از فرصتهای اقتصادی است. در شرایط تحریم، روسیه و چین چه کمکی به ایران کردند؟ چینیها نفت ایران را با تخفیف و تهاتر کالا میخریدند که آن هم کم شده و روسها را جایگزین کردند. جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اروپا رسما اعلام کرده روسها به خاطر فروش نفت خود در دوران تحریم مخالف رفع تحریم ایران بودند و وزیر امور خارجه ایران در کنفرانس خبری با همتای روسی خود، نقش وزیر خارجه روسیه را بازی میکند و میگوید روسیه هم باید از برجام سود ببرد! آقای ولایتی! دقیقا از کدام موضع برابر سخن میگویید؟
منبع: اخبار نفت