این روزها بسیار به روزهایی که طرح هدفمندی یارانههای محمود احمدینژاد استارت خورد شباهت دارد. آن ایام دولت وقت با حمایت و پشتیبانی تمام عناصر نظام این طرح اقتصادی را شروع نمود و مدعی بود که طرح مذکور سبب رفع شکاف طبقاتی و بهبود وضعیت معیشتی جامعه میشود. طرح هدفمندی یارانهها اما ناقص و پر ابهام اجرا شد و نه تنها رهیافت اقتصادی نداشت بلکه در ادامه هم بحران مالی به دنبال خود داشت و هم بحران امنیتی. جالب آنکه آن زمان به این دلیل که رئیس جمهور وقت مورد وثوق و اعتماد تمام ارکانهای نظام بود تقریبا هیچ منتقد و رسانهای حق نقد طرح مورد اشاره را نداشت و بنا بود صرفا از ایده دولت حمایت شود. حتی قوه نظارتی مجلس نیز هیچ انگاشته شد و اندک نمایندگانی هم که اعتراض داشتند صدایشان به جایی نرسید.
اکنون و در دولت سیزدهم باز هم طرحی اقتصادی استارت خورده که تشابهات فراوانی با طرح قبلی دارد. نظام به نیکی دریافته که اقتصاد کشورمان به جراحی عمیق نیاز دارد تا بتواند قد راست کند. اما مشکل اصلی و مهم اینجاست که چنین طرحهایی که حساس و پیچیده نیز هستند توسط مجریانی اجرا میشود که کاربلد نیستند. یعنی چه احمدینژاد و تیم اقتصادیاش و چه ابراهیم رئیسی و تیم اقتصادیاش قابلیت اجرای چنین جراحی عمیقی را ندارند. به عبارت ساده، تصمیمی درست با فرمولهای اجرایی غلط توسط مجریان آماتور اجرا میشود که این موضوع خطرناک و دلهره آور است.
شاید عنوان شود این وجیزه سیاه نمایی و ارتباط دادن عوامل بی ارتباط به یکدیگر است. لیکن نشانههای ابتدایی اجرای جراحی اقتصادی توسط دولت ابراهیم رئیسی گواه میدهد انتهای مسیر کجاست. برای نمونه دولت مدعی بود صرفا افزایش قیمتها شامل 4 کالای اساسی میشود. خب سوال اینجاست در حال حاضر چنین شده است؟ نگارنده آمار جزئی ندارد ولی مبرهن است که رشد قیمتها شامل بسیاری از کالاها شده و موج گرانی آغاز شده کماکان ادامه دارد. به طوریکه به صورت ساعتی قیمت موارد خوراکی افزایش مییابد. روزگاری نه چندان دور برای خرید سکه و دلار، فروشنده تلفنی قیمت را چک مینمود اما در حال حاضر قیمت پفک هم نیازمند چک کردن شده که مایه تاسف است!
متاسفانه به نظر میرسد در چنین شرایطی دولت محترم با علم به اینکه میدانسته موج گرانی شامل فقط 4 قلم کالا نمیشود کاملا در این زمینه سکوت اختیار کرده و در این خصوص دم نمیزند. این موضوع بدین معنی است که این دولت هم مجری مناسبی برای این جراحی دردناک نیست و هم بعضا صداقت لازم را در این مورد ندارد. در غیر اینصورت لازم بود و هست رئیس جمهور محترم در یک ارتباط مستقیم به مردم اعلام نماید که پیشبینیها درست نبوده و در همین ابتدا مشکلاتی ایجاد شده است. این سکوت به معنی تایید موج جدید گرانی و خلاف گوییهای ابتدایی است.