بمباران خبری جنگ اوکراین در رسانه های جهان ادامه دارد. فارغ از همه تحلیلها ، بنیان جنگ اوکراین ریشه در ژئوپلیتیک این کشور در میان لایههای تمدنی شرقی و غربی اروپا دارد.
بلای ژئوپلیتیک اوکراین بر سر کی یف
علی ودایع
13 اسفند 1400 ساعت 17:59
بمباران خبری جنگ اوکراین در رسانه های جهان ادامه دارد. فارغ از همه تحلیلها ، بنیان جنگ اوکراین ریشه در ژئوپلیتیک این کشور در میان لایههای تمدنی شرقی و غربی اروپا دارد.
بمباران خبری جنگ اوکراین در رسانه های جهان ادامه دارد. فارغ از همه تحلیلها ، بنیان جنگ اوکراین ریشه در ژئوپلیتیک این کشور در میان لایههای تمدنی شرقی و غربی اروپا دارد.
«مکیندر» ژئوپلیتیسین بریتانیایی در قرن نوزدهم ، اوکراین را هارتلند قلب زمین نامید. سرزمینی که هرکس بر آن حاکم باشد ؛ حاکم سرزمینی جهان می شود.
نکته اینجاست که اوکراین از قرن شانزدهم میلادی و حکمرانی «پترکبیر» مورد توجه روسیه بوده است. فراتر از همه اینها ، روسیه به لحاظ هویتی ، تاریخی و مذهبی بدون اوکراین به شدت آسیب پذیر می شود.
حداقل در طول ۲ قرن اخیر ، اوکراین محل کش مکش غرب و شرق بوده است.
در جریان انقلاب صنعتی و پس از آن با پایان جنگ جهانی اول ، تمامدغدغه بریتانیا این بود که روسیه بر هارتلند حاکم نشود.
در جریان جنگ جهانی دوم ، ادولف هیتلر تمام عزم خود را برای رسیدن به اوکراین گذاشت.
پس از جنگ جهانی دوم ، این اتحادیه جماهیر شوروی بود که راهبرد منطقه حایل بریتانیا را کنار زد و حاکم بلامنازع اوکراین شد.
اسپایکمن با طراحی «ریملند» تلاش کرد امنیت بلوک غرب در برابر بلوک شرق در جنگسرد را تضمین کند.استراتژی «کانتین منت» بر اساس جنگدر سرزمین های میانی همانند برلین غربی و برلین شرقی برهمین اساس توسط « ژرژ کنان» ارایه شد.
با فروپاشی شوروی ، موضوع حاکمیت روسیه بر اقمار قدیمی کرملین دچار چالش شد. از حوالی سال 1997 کشورهایی که روزگاری مطیع کرملین بودند به عضویت ناتو در آمدند.
مساله اینجاست که روسیه همیشه در فکر امپراتوری تزاری با اقتدار شورویایی است. روسیه برای دو دهه صبر کرد تا اشتباه گذشته را تکرار نکند. پیگیری برنامههای نوسازی نظامی، تشکیل پیمان شانگهای و پیگیری سیاست انرژی از جمله اقدامات شاخصهای دوره صبر استراتژیک کرملین است. پوتین بین سالهای 2000 تا 2010 هژمونی انرژی کرملین در اروپا را بنیان نهاد اما نکته اینجا بود که ژئوپلیتیک اوکراین برای روسیه اهمیت مضاعف پیدا کرد.
پوتین با این آگاهی که برای تغییر منزلت روسیه در عرصه بینالمللی باید هم به امکانات داخلی، هم به محدودیتهای محیط خارجی توجه داشت، در رساله دکترایش مینویسد؛ «منابع طبیعی نه تنها توسعه اقتصادی کشور را تضمین میکند، بلکه ضمانتی برای کسب موقعیت بینالمللی نیز میباشد. مهمترین منابع، هیدروکربن است. اینها مهمترین ابزارها در دست ما، و قویترین اهرم ژئوپلیتیک ماست.»
شاید باورش امروز سخت باشد که کرملین با خودخوری انقلاب نارنجی ۲۰۰۵ را تحمل کرد اما پس از انقلاب آبی ۲۰۱۴ بازی فرق کرد. روسیه در مواجهه با انقلاب غربگرایان کییف و در ماجرای شبه جزیره کریمه نشان داد که برای به چنگ آوردن اوکراین حاضر به جنگ اتمی با جهان غرب است.
امروز، نگاه روسیه این است که سکوت در برابر گسترش ناتو در اوکراین فردا منجر به حضور غرب در نزدیکی استالینگراد خواهد شد. روسیه ناچار است هزینههای سنگین جنگ متحمل شود تا برای مرزهای غربی کرملین یک حاشیه امن در اوکراین شرقی ایجاد کند. جالب ترین اتفاق این است که آمریکا هم از ایجاد منطقه ریملند در اوکراین غربی به شکل پنهان حمایت می کند.
نکتهای که در تمام معادلات شرق و غرب ناگفته میماند این است که بلای ژئوپلیتیک اوکراین بر سر کی یف به خونبهای مردم این کشور تمام میشود.
کد مطلب: 161627