عملکرد وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی نشان می دهد که به هیچ وجه در حد و اندازه های این وزارتخانه کلیدی و مهم نیست.

عملکرد وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی نشان می دهد که به هیچ وجه در حد و اندازه های این وزارتخانه کلیدی و مهم نیست. وزیری در این وزارتخانه مشغول شده که بالاترین تجربه کاریش معاونت در کمیته امداد بوده و پس از آن به صورت یکباره و آسانسوری بر قله وزارتخانه ای نشسته است که اگر بگوییم یکی از سه  وزارتخانه اساسی دولت است سخن به گزاف نگفته ایم . یادآوری جلسه رای اعتماد و مصاحبه های بعد ازآن توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی نشان از آن دارد که فضای کلی مجلس در آن روز بر عدم رای اعتماد به ایشان بوده است ، به هر ترتیب آقای عبدالملکی از فیلتر مجلس عبور کرد ولی با توجه به عملکردشان در این مدت نظر موافقان خود را هم تامین نکرده  و نمایندگان مجلس با سوال از ایشان اولین هشدار را به وی داده اند.
حجت الله عبدالملکی وزیر جوان که با هیاهوی بسیار و مانور زیاد دولت با شعار فساد ستیزی سکانداروزارتخانه کار و رفاه اجتماعی شد با انتصابات نابجا  و غیر کارشناسی موجب بروز انتقادات اساسی دراین وزارتخانه شده است. بعنوان نمونه درسازمان تامین اجتماعی با حدود 40 میلیون مستمری بگیرکه یکی از سازمان های عریض و طویل این وزارتخانه و حتی کشور شناخته می شود و دارای هلدینگ های متنوع اقتصادی است و همچنین بخش اعظمی از سرمایه مردم را در خود جای داده است، فردی را بعنوان رئیس این سازمان انتخاب کرده که شاید بیشترین ارتباط وی با این بخش را بتوان تنها عنوان رساله دکتری ایشان دانست. سازمانی مهم با حوزه عملکردی متنوع که در صورت بروز اشتباه مدیریتی و بروز مشکل در آن می تواند حتی باعث بوجود آمدن مسائل امنیتی در کشور شود ، متاسفانه عدم دانش کافی او در مسائل اجتماعی و اقتصادی نامبرده را مدیری ناکارآمد معرفی کرده که با اصرار در عزل و نصب مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره شرکت های این سازمان و شرکت هایی که سازمان تامین اجتماعی سهامدار آن می باشد، به عنوان مثال شرکت های بیمه تابعه باعث بوجود آمدن مشکلات عدیده ای شده است،انتصاباتی که به نظر می رسد کاملا غیر مسئولانه و فقط بر پایه هم حزبی یا هم دانشگاهی بودن است و نقش تخصص در این انتصابات اصلا دیده نمی شود،و متخصصان حوزه های مختلف این سازمان با توجه به فشارها یا مجبور به استعفاء هستند و یا ارائه تقاضا جهت جابجایی آن هم در شرایطی که نه کشور و نه دولت به هزاران دلیل پیدا و پنهان فرصت آزمون و خطای مدیران بی تجربه را ندارد.
 شرکت های سازمان تامین اجتماعی از طیف های مختلفی است که اگر در انتخاب مدیران دقت نظر صورت نپذیرد می تواند پیامد های جبران ناپذیری در بخشهای مختلف داشته باشد که در صورت عدم اصلاح این رویه مجبور به ارائه گزارش های مستدل در این خصوص خواهم بود . همانطور که بارها به آسیب های عدم توجه به تخصص توسط صاحبنظران اشاره شده است ، ولی متاسفانه با طیفی از مدیران خودسر رو به رو هستیم که خود را حق مطلق می دانند و انتقادات مشفقانه دلسوزان نظام را دخالت تلقی کرده و در برابر آن موضع می گیرند ، همین جا باید به این نکته اشاره کنم که اگر دراین خصوص اقدام عاجلی صورت نگیرد این موضوع به پاشنه آشیل دولت رئیسی بدل خواهد شد. البته که یکی از آن موارد انتصاب خود وزیر کار و رفاه اجتماعی و به طریق اولی انتصابات وی در حوزه کاری این وزارتخانه می باشد که زنگ خطر آن مدتی است به صدا در آمده که به نظر می رسد فعلا با لابی دولت با هیئت رئیسه آقای وزیراز گزند استیضاح جهیده باشند ولی دولت با توجه به عدم دستیابی به اهداف تعیین شده خود نیاز به قربانی دارد، و چه کسی بهتراز حجت الله عبدالملکی .