کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

طالبان و چالش حکومتداری

علی اکبر مختاری 

30 مرداد 1400 ساعت 16:34

پیشروی شتابان گروه طالبان و فتح تمامی شهرهای افغانستان در زمانی اندک، موجب بهت و حیرت همگان شد بخصوص اشغال سریع پایتخت، نقشه نیروهای بیگانه و دولت مرکزی را برای خروج برنامه ریزی شده به هم ریخت.


پیشروی شتابان گروه طالبان و فتح تمامی شهرهای افغانستان در زمانی اندک، موجب بهت و حیرت همگان شد بخصوص اشغال سریع پایتخت، نقشه نیروهای بیگانه و دولت مرکزی را برای خروج برنامه ریزی شده به هم ریخت. سیل مردم بی پناه در فرودگاه کابل و صحنه های دلخراشی که در رسانه ها از سقوط از هواپیما منتشر میشود معلول بدعهدی و شتابزدگی دولتمردان آمریکا در حل بحران خروج از افغانستان است. رویه ای که نیروهای طالبان از فتح و تصاحب شهرهای افغانستان به نمایش گذاشته اند شبیه به تهاجم و لشگرکشی ها در دوران گذشته استبدادی در این منطقه است و تصاحب قدرت سیاسی با زور عریان و سرنگونی ساختار سیاسی حاکم با تاکید بر اعتقادات شخصی و قومی بدون توجه به نظر یا خواست جامعه ویژگی این فتح الفتوح است. اگرچه خشونت و کشتار طالبان در این تهاجم بنا به مصلحتی کاهش یافته و به همین لحاظ عده ای معتقدند طالبان (طلبه های علوم دینی) دچار تغییر معرفتی و رفتاری شده اند و نسبت به گذشته خود رویه صلح جویانه ای دارند و مورد مقبولیت قرار میگیرند ولی پرسشی که به جا می ماند این است که گروهی متشکل از ملاها و نیروهای رزمنده و مجاهد که هیچ سابقه حکومتداری پایدار و اصول مملکتداری و حکمرانی مشخصی ندارد چگونه میتواند به رشد و آبادانی و امنیت افغانستان کمک کند و جهانگیری بدون تجربه و تفکر جهانداری به چه فرجامی می انجامد؟
 برخی شیوه انتقال قدرت و سقوط دولت در افغانستان و تفکر احیای اسلام یا برپایی حکومت اسلامی توسط طالبان در کنار تصاویری از انقلاب سال 57 در ایران قرار داده و این دو پدیده را شبیه به هم قلمداد میکنند. مسلما ایران و افغانستان زمینه های فرهنگی و تمدنی مشترکی دارند و آسیبها و چالشهای مشترکی را تجربه کرده اند ولی انقلاب مردمی و همه جانبه با جنگ داخلی و تسلط گروهی پشتون تبار با دغدغه صرف تشکیل امارت اسلامی قابل مقایسه نیست ولی نکته قابل تامل این است که حوزه های اجتماعی و شکاف اعتقادی و قومی قبیله ای در هر دو کشور مشترک است و گروه طالبان برای ادامه حیات خود یا باید دست به مصلحت سازی و مصلحت اندیشی بزند و در بنیانهای فکری و معرفتی خود تقلیل گرایی پیشه کند یا مجددا به خشونت و ظلم و هراس اجتماعی برای پیشبرد اهداف خود متوسل شود. در این خصوص تجربه های جمهوری اسلامی می تواند برای این گروه راهگشا باشد و به همین سبب عده ای سکوت و حمایت ضمنی دولت ایران از طالبان در وقایع اخیر را همراهی و تبعیت این گروه از جمهوری اسلامی ایران قلمداد میکنند.      
کشور افغانستان در دو دهه گذشته پس از حمله آمریکا و تشکیل دولت ملی سیر تکامل تاریخی خود را طی کرد و شکل گیری قانون اساسی پیشرفته، نهادهای دولتی، بروکراسی، تفکیک قوا و نظام انتخابات یا شیوه نرم انتقال قدرت از پدیده ها و ارزشهای حقوقی و سیاسی بوده که در این سالها برای اولین بار رسمیت یافته است. لذا خراب کردن این پل ها و راه طی شده، افغانستان را از یکی دو مسئله ای همچون فساد و ناکارآمدی دولت به هزاران مسئله لاینحل و سرزمین بحرانها تبدیل خواهد کرد بدون ملت سازی و همبستگی ملی و فقدان ابزار های دولت مدرن هر نوع حکمرانی موفق و پایدار نیست و آینده مبهمی در پیش روی مردم افغانستان وجود دارد.   
همه دولتها و مردم افغانستان منتظر آغاز و نحوه حکومتداری طالبان هستند. درحوزه سیاست، فرهنگ و اقتصاد هیچ برنامه مشخصی از این گروه ارایه نشده است و صرفا بر برقراری امارت اسلامی تاکید میشود. قریب به 70 درصد مردم افغانستان روستانشین هستند و شاید با شیوه حکومتداری سنتی و برقراری اسلام و رفع فساد موافقت و همراهی کنند. مشکل اساسی طالبان با اهالی شهرهاست و نخبگانی که حداقل دو دهه طعم آزادی، دموکراسی نیم بند و تکثر را چشیده اند و چنانچه گروه شبه نظامی طالبان با این عده از جامعه تعامل سازنده نداشته باشد ثبات و آینده پایداری را تجربه نخواهد کرد.،


کد مطلب: 154966

آدرس مطلب :
https://www.mardomsalari.ir/note/154966/طالبان-چالش-حکومتداری

مردم سالاری آنلاين
  https://www.mardomsalari.ir