ملی کردن نفت در تاریخ معاصر ایران که برخی آن را در راستای "ملت سازی مدرن" تعبیر میکنند یک واقعه مهم محسوب میشود. ملی کردن صنعتی که به نام بریتانیا بود از نظر بحث وطن دوستی و استقلال، مطمئنا اقدام درستی بوده است.
تحلیل ملی شدن صنعت نفت از نظر مطالبه ملی و نیروهای دخیل
عبدالرحمن حسنیفر*
27 اسفند 1399 ساعت 15:32
ملی کردن نفت در تاریخ معاصر ایران که برخی آن را در راستای "ملت سازی مدرن" تعبیر میکنند یک واقعه مهم محسوب میشود. ملی کردن صنعتی که به نام بریتانیا بود از نظر بحث وطن دوستی و استقلال، مطمئنا اقدام درستی بوده است.
ملی کردن نفت در تاریخ معاصر ایران که برخی آن را در راستای "ملت سازی مدرن" تعبیر میکنند یک واقعه مهم محسوب میشود. ملی کردن صنعتی که به نام بریتانیا بود از نظر بحث وطن دوستی و استقلال، مطمئنا اقدام درستی بوده است.
این حرکت، حاصل یک مطالبه و خواست ملی بود. اما همانطوری که تاریخ این واقعه نشان داده، بعد از واقعه ملی شدن در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ بخاطر مخالفت طرف دعوا (بریتانیا) و نحوه کنشگری نیروهای داخلی و تحرکات عوامل بیرونی دیگر و نتایجی که بعد از این اقدام در جامعه ایرانی روی داد، این جنبش فقط در سطح مطالبه موفق بود اما در بقاء و استمرار آن با بحرانهای عدیدهای مواجه شد؛ بحرانهایی که به اندیشهی ملی گرایی، نیروهای کارگزار و سیاست ورزی و سیاستمداری ایرانیان بر میگشت.
در جنبش ملی شدن نفت، کارگزاران سیاسی و مذهبی متنوعی درگیر و دخیل بودند و همه جز معدودی از قبیل رزم آرا، نخست وزیر در تحقق این خواست و مطالبه ملی هم نظر بودند و این از مزیتهای این واقعه است. اما بعد بخاطر اختلاف در روش و دیدگاه و بروز مشکلات متفاوت، این اتفاق نظر به هم خورد و در نتیجه جنبش، با ناکامی و حتی شکست همراه شد.
اندیشه ملی گرایی، اندیشه مهمی است که مسئله همهی زمانها بوده و هست اما تحقق آن مستلزم دانش و تعهد است. ملی گرایی یعنی حرکت در راستای استقلال و منافع ملی. محتوای این دیدگاه باید معلوم شود تا بتوان در مورد آن نظر داد. اما مشکل اینجاست که دیدگاهها با هم به مناظره و گفتگو نمیپردازند تا بر هم تاثیر بگذارند. دیدگاهها معمولا از منطق قدرت و زور بهره میگیرند و از روش جدل بجای برهان استفاده میکنند نتیجه هم میشود سلطه ایدئولوژیک یا هژمونیک علم. این یعنی عدم شکل گیری اندیشهمناسب یا فقدان انباشت علمی.
مشکل دیگر در ارتباط با مطالبات ملی این است که همه نیروها و عوامل درگیر باید در راستای آن حرکت کنند که مع الاسف نیروها معمولا تحلیل کننده انرژیها و توان یکدیگر هستند تا اینکه هم افزایی داشته باشند و یک مطالبه ملی را محقق کنند و این اشکال بزرگ در عدم تحقق یک مطالبه ملی از جانب نیروها است.
حرکت در راستای یک مطالبه ملی به معنی فقدان تضارب آراء نیست بلکه اتفاقا باید همه نظرات مطرح شود تا نظر قوی تری شکل بگیرد. همچنین تحقق یک مطالبه ملی به معنی انجام آن توسط یک گروه محدود نیست بلکه مشارکت حداکثری نیروها با طراحی سازوکارهای ملی است.
با عطف توجه به واقعه ملی شدن صنعت نفت، اندیشه ورزی در باب مطالبات ملی و نقش نیروهای دخیل در تحقق آن مهم و جدی است.
*عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
کد مطلب: 146616