بدون تردید «ترور» مذموم ترین حرکت امنیتی -سیاسی است. ترور شهید فخری زاده دانشمند هسته ای ایران روح و روان هر ایرانی شریف را آزرده کرده است.
ترور، تله ای برای ترورِ دیپلماسی
سید قائم موسوی
8 آذر 1399 ساعت 13:15
بدون تردید «ترور» مذموم ترین حرکت امنیتی -سیاسی است. ترور شهید فخری زاده دانشمند هسته ای ایران روح و روان هر ایرانی شریف را آزرده کرده است.
بدون تردید «ترور» مذموم ترین حرکت امنیتی -سیاسی است. ترور شهید فخری زاده دانشمند هسته ای ایران روح و روان هر ایرانی شریف را آزرده کرده است. ترور فی النفسه اقدامی غیرانسانی و رذیلانه است و توسل به آن برای حذف نیروهای علمی به مراتب رذل تر است.
مادامیکه رژیم اسرائیل با کمک فرانسوی ها صاحب فناوری هسته ای شد، مهمترین استراتژی اش حفظ انحصاریِ موقعیتِ هژمونیک هسته ای خود در منطقه بوده است. ترور دانشمندان هسته ای رفتار مرسوم آنها با سایر کشورهایی بوده که اهداف هسته ای داشته اند. ترور دانشمندان هسته ای مصر، عراق و حتی مشاوران خارجی آنها، بمباران تاسیسات هسته ای اوسیراک عراق و سوریه از همین سیاست نشات گرفته است.
اسرائیل تاکنون موفق شده تعدادی از نیروهای کیفی هسته ای ایران را نیز به همان سیاق سابق ترور کند. این اقدام، جدا از اهداف هسته ای-فنی برای حفظ همان برتری انحصاری، در برهه ی کنونی به شدت اهداف سیاسی داشته است. شاید بتوان گفت که ماهیت سیاسی آن به مراتب بر سایر جنبه های آن می چربد.
ایده آل نخست وزیر اسرائیل استمرار ریاست جمهوری ترامپ بود. با شکست این آرزو و احتمال روی کار آمدن بایدن، پروژه های نتانیاهو و رفقای جدیدش (امارات و عربستان) علیه ایران با احتمالِ اعاده ی برجام، ناکام ماندند. بدون شک برجام با تمام نواقصی که داشت از نگاه کشورهای عربی و بالاخص اسرائیل موجب قدرتمند شدن ایران شده است. اکنون نیز امکان برگشت بایدن به برجام را به معنی احیاء مجدد قدرت ایران ارزیابی می کنند. بر همین اساس ترور آقای فخری زاده بیشتر از آنکه ماهیت فنی داشته باشد، منبعث از اهداف سیاسی اتخاذ شده است.
در واقع اسرائیل با این ترور(اقدامی در این سطح زمانبر و نیازمند کار مداوم اطلاعاتی و رصد حرفه ای است) اهداف چندگانه ای را توامان دنبال کرده است. تعیین زمان اقدام خود نشانگر کیفیت ماجرا است. خارج کردن تدریجی نیروهای آمریکایی از عراق و افغانستان و سوریه، انتقال بمب افکن های B52 به منطقه، دیدار غیرمترقبه پمپئو، نتانیاهو و بن سلمان و زمزمه های حمایت بین المللی از برجام زمینه ساز این ترور بوده است. تمامی این تحرکات پیامهای مبرهن و مستتری در خود داشته است که در ایران نسبت به آن اهمال و اغفال صورت گرفته است.
از جمله پیام های این ترور آشکار شدن ضررهای ناشی از ائتلاف عبری-عربی علیه ایران، پیام به بایدن برای تفهیم زیان های احتمالی ناشی از بازگشت به برجام، ایجاد چالش داخلی در ایران در پرتو دوگانه ی مذاکره-مقاومت [تقویت نیروهای مخالف مذاکره و عقب راندن نیروهای حامی مذاکره] و از همه مهمتر بازی با اعصاب و روان ایران برای کشاندن آن به فاز نظامی است. این ائتلاف، پاسخ غیرکارشناسی و فاقد ملاحظات استراتژیک ایران را ورود به تله ای می داند که برای آن گسترانیده اند. هرگونه واکنش غیر حساب شده توسط ایران می تواند شرایط را به سود حریف تغییر دهد. در واقع خروجیِ این ترور قصد دارد از ورود ایران به مدار دیپلماسی ممانعت و همچنان ایران را در سیکل وضعیت امنیتی و تشدید تحریم ها حفظ کند. به نظر می رسد بستر برای تغییر ریلِ فرمول اسرائیل - اعراب به اسرائیل ایران فراهم شده است.
ایران باید ضمن تجدیدنظر جدی در پروتکل های حفاظتی نیروهای استراتژیک اش و از بین بردن حفره های امنیتی، با خویشتن داری لازم بازیِ ائتلاف شومِ عبری-عربی –ترامپی را قیچی کرده و با طمانینه، به صورت حرفه ای اقدام به پاسخ منعطف، متناسب و همسطح نماید.
کد مطلب: 140545