جریان دولت سازی مدرن در ایران معاصر با جنبش مشروطه در ۱۲۸۵خورشیدی آغاز و منجر به تغییر در ساختار سیاسی و شکل گیری پارلمان، وضع قانون اساسی و استقرار حکومت مشروطه شد.
درسهای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
عبدالرحمن حسنی فر
27 مرداد 1399 ساعت 17:08
جریان دولت سازی مدرن در ایران معاصر با جنبش مشروطه در ۱۲۸۵خورشیدی آغاز و منجر به تغییر در ساختار سیاسی و شکل گیری پارلمان، وضع قانون اساسی و استقرار حکومت مشروطه شد.
جریان دولت سازی مدرن در ایران معاصر با جنبش مشروطه در ۱۲۸۵خورشیدی آغاز و منجر به تغییر در ساختار سیاسی و شکل گیری پارلمان، وضع قانون اساسی و استقرار حکومت مشروطه شد. هرچند جنبش مشروطه در پیشبرد اهدافش، توفیق حداکثری نداشت اما صورت و ظاهر ساختار دولت مدرن به عنوانیک اصل اساسی پذیرفته شد. حتی با وجود کودتای رضاخان و سید ضیاء در سوم اسفند ۱۲۹۹، جریان دولت سازی مدرن با نوعی از اندیشه که حاصل دیدگاه روشنفکران و چکمه رضاخانی بود، پیش برده شد. این جریان تحت عنوان "تجدد آمرانه" نام گرفته است و در عملکرد حکومت پهلوی(رضاشاه) خود را نمایان کرد. دولت مدرنِ رضاشاهی با ابزار نظامی (ارتش مدرن) و فکر روشنفکران و متجددان داخل حکومت توانست شکل بگیرد. افول قدرت رضاشاه و روی کار آمدن شاه جوان (محمدرضا) اما، فرصتی برای ظهور "ملت" شد که اندیشه آزادی را که از جنبش مشروطه دنبال می کردند، مطالبه کنند. تجربه اندیشه آزادی خواهی همزمان با اشغال داخلی منجر به حوادث ریز و درشت در دهه ۲۰ شد. تجربه دهه ۲۰ تلاش مردم برای احراز هویتی بود که نمودی از ملت باشد. مهمترین تبلور "ملت" در دهه ۲۰، جریان ملی شدن صنعت نفت بود که مردم و سیاسیون، بالاتفاق پشت این مطالبه ضد استعماری قرار گرفتند. دولت ملی ضد استعمار انگلیس (دولت مصدق) که بخاطر ملی کردن نفت در تنگناهای متفاوت قرار گرفته بود با جدالی که با ساختار قدیمی (شاه و دربار) پیدا کرد دچار حمله شدید شد و حاصل این جدال به هم آمدن دو لبه قیچی (توافق و همکاری عوامل داخلی و خارجی) و شکست جنبش ملی گرایی و دولت مصدق بود.
کودتای ۲۸ مرداد علیه دولت ملی وقت با حمایت و اصرار ساختار داخلی و با نقشه و پول خارجی ها (انگلیس و آمریکا) و اجرای عوامل داخلی نشان از ناتوانی و کم تجربگی سازوکارهای مدرن دولت سازی و ملت سازی در مقابل ساختار قدرتمند قدیمی (استعمار و استبداد) بود. این اتفاق در وضعیتی روی داد که تفرقه و منفعت طلبی های شخصی و گروهی بر منافع عمومی ترجیح داده شد. البته ترس از حاکم شدن نگرش های ضد دینی چون مارکسیسم، مزید بر علت شد تا جریان آزادی خواهی و دموکراسی طلبی با شکست مواجهه شود.
دولت سازی و ملت سازی مدرن، هنوز مسئله امروز جامعه ما به حساب می آید. شناسایی آنچه که باعث شکاف و ضعف در آن ها می شود دارای اهمیت است. نکات ذیل از کودتا می تواند قابل توجه باشد:
۱.عامل خارجی نمی تواند تامین کننده اهداف مردم ایران باشد و آنها حتما دنبال منافع خودشان هستند. مراقبت از منافع ملی در تعامل با خارجی ها یک اصل است.
۲.برخی مواقع یک نهاد و اندیشه درست(دین) می تواند در خدمت یک نهاد بد (پادشاهی) قرار بگیرد.
۳.تفرقه، شروع رخنه دشمن است؛ وای به روزی که منافع عوامل داخلی با منافع عوامل خارجی هم مسیر شود که در آن صورت هر هدف خوبی به فنا می رود.
۴.فهم اِشکال مهم است و در وهله اول وجود فضای گفتگو و نقد دارای اهمیت است و اگر این فضا نباشد هیچ راه حل و راهبرد درستی امکان ظهور پیدا نمی کند.
۵.بهره گیری از ابزارها و روش های مناسب و البته به موقع برای کم کردن آسیب های ضربه زننده به منافع عمومی خیلی مهم است و این به نوع سیاستمداران و مدیران مرتبط است؛ در نوع سیاستمداران و مدیران باید مراقبت و دقت کرد.
۶.هدایت افکار عمومی و حفاظت از دستاوردهای جنبشهای مهم، بسیار مهم است. اینکه مردمی در یک روز رنگ عوض کنند(صبح زندهباد مصدق و بعد از ظهر مرده باد مصدق، شعار سر دهند) به نحوه هدایت افکار عمومی و نوع محافظت از دستاوردها بر می گردد.
۷.جنبش ملی شدن صنعت نفت و ماجراهای مرتبط به آن و از جمله کودتای ۲۸ مرداد، سرشار از نکات قابل توجه تاریخی جهت استفاده در زمان اکنون است ولی باید تاریخ را درست و تاریخی خواند و الا فایده مناسب برای امروز در بر نخواهد داشت.
کد مطلب: 134778