خبر مهم چند روز اخیر صحبت های پرویز فتاح، رئیس بنیاد مستضعفان در مورد برخی سوء استفادههای افراد سرشناس و نهادها از اموال بنیاد بود.
فتاح و سیاست ورزی در ایران امروز
عبدالرحمن حسنی فر
21 مرداد 1399 ساعت 16:59
خبر مهم چند روز اخیر صحبت های پرویز فتاح، رئیس بنیاد مستضعفان در مورد برخی سوء استفادههای افراد سرشناس و نهادها از اموال بنیاد بود.
خبر مهم چند روز اخیر صحبت های پرویز فتاح، رئیس بنیاد مستضعفان در مورد برخی سوء استفادههای افراد سرشناس و نهادها از اموال بنیاد بود. به نظر می آید مطلع و شاه بیت فعالیت فتاح در این نوع از سیاست ورزی، "مبارزه با رانت و فساد" باشد. شعاری که در سرلوحه خیلی از فعالیتهای افراد و نهادهای به اصطلاح راست مثل آقای رئیسی و قوه قضائیه تحت امرشان و الان آقای فتاح قرار گرفته است. هر چند این جریانسازی را با اموال مورد سوء استفاده شده از بنیاد مستضعفان آغاز کردند اما نشانی از به معرکه رقابت ریاست جمهوری آمدن ایشان دارد.
"مبارزه با رانت و فساد"، شعار خوبی است که البتهظاهرا در حال حاضر در ید قدرت جریان راست سیاسی است و دیگر جریانها توان لازم را در طرح و پیگیری ندارند. ولی در این شعار، مشکلی جدی وجود دارد و آن اینکه کار انگار صرفا در مرحله شعار است و نتیجه اینگونه شعارها در عمل، معلوم نمی شود و ثمره آن برای عموم مردم به طور دقیق، مشخص نیست؛ به عبارت دیگر مردم نفع خود را عینا در اینگونه شعارها نمیبینند. وضع به گونهای شده که تلقی تخصصی و حتی عمومی این است که این شعار، بیشتر جنبه ویترینی و عوام گرایی دارد. در راستای این ادعا می توان مطرح کرد که هدف "کم کردن فاصله فقیر و غنی" که از شعارهای انقلاب ۵۷ بود در حال حاضر بجای اینکه کمتر شود در سنوات اخیر افزایش بیشتری یافته است و این افراد داخل سیستم هستند که باید پاسخ دهند و جالب اینجاست این افراد، دیگران را متهم و خود را مبرا میکنند. حال آنکه مردم به فرایندها و عملکردها آگاه هستند و قضاوت خود را خواهند داشت.
نظام جمهوری اسلامی ایران که با شعارِ محوریِ "مبارزه با ظلم و فساد" شکل گرفته است قاعدتا خود نمیتواند به آنچه با آن مبارزه کرده آلوده باشد و این را فتاح خوب فهمیده است. ولی باید دید این شعار، دیگر جواب میدهد یا خیر. البته سیاستمدار داخل گفتمانی سیستم، امیدوار به تحقق شعارهایش است ولی در وضعیتی که مردم با انتخابات، قهر کردهاند و امید چندانی به بهبودی از کانال صندوق ندارند، همراه کردنشان، کار سختی است و کسانی که به جرگه مبارزه انتخاباتی میآیند نقش سرنوشتسازی در بقا و موجودیت خیلی چیزها دارند.
فتاح از جنس سیاستمداران پرورشیافته نظام جمهوری اسلامی ایران است؛ این عبارت نه در رد و نه در تایید ایشان است اما طبعا شروع بحث دقیقا این است که جمهوری اسلامی تولیدات زیادی داشته است و طبعا سیاستمداران و فرهنگ خاص خود را نیز تولید کرده است. در محیطی که سیستمش تنوعپرور است و منطق گستردهای دارد و البته طرفداران صفر و صدی زیادی هم دارد، امیدوار بودن به تولید در آن امیدبخش است. هر چند در حال حاضر اعتماد اجتماعی دچار خدشه شده، داشتن امید می تواند اثرات مفیدی در بر داشته باشد. فتاح فردی به ظاهر مثبت و دنبال تحقق آرمان های انقلاب است؛ وی طرفدار مردم محروم و مستضعف است اما کارشدر این وضعیت سخت و پیچیده است و در اول کار است. راه طی شده احمدی نژاد که انگار روش فتاح شبیه او است و راه های طی شده دیگران را با همه سختیهایش دارد ولی سیاستورزی امثال ایشان در حال حاضر با چالش نوعی از سیاستمدار که مطلوب مردم و حکومت باشد، مواجه است و این دوگانهای سخت برای همه سیاستورزان کنونی ایران است که اگر بتوانند بین آنها جمع ببندند می توانند خود و جامعه را حفظ کنند.
با فرض امید به کنش سیاستمداران و سیستم مستقر، کسی مثل آقای فتاح به عنوان یک سیاستمدار باید معلوم کند نگاهش به طور کلان به سیستم سیاسی و اجتماعی از منظر "منافع مردم" و "خیر عمومی" چیست و این نگاه را باید در ابتدا در مورد دو نهادی که اخیرا در اختیار داشته (کمیته امداد و بنیاد مستضعفان) شفاف سازی کند. عملکرد این دو سازمان (کمیته امداد و بنیاد)، علی الخصوص در "مبارزه با محرومیت و فقر" باید معلوم شود. هرچند در فعالیت کردن این دو سازمان در فقرزدایی و کم کردن محرومیت، تردیدی نیست اما از آنجا که در جامعه ایران، نهادهای موازی زیادی وجود دارد و این نهادها، موازیکاری داشتهاند در خیلی جاها این موازی کاری، باعث اشکالاتی شده است. شاید شفاف سازی "عملکرد و راهبردها" بتواند در تبیین "عملکرد"، "نوع مدیریت" و "سیاست ورزی" آقای فتاح موثر باشد.
کد مطلب: 134433