اصلاحطلبان سراسر کشور، ۱۹ آبان در همایش ملی «تبیین طرح مناسک» (مجمع نخبگان اصلاحطلب سراسر کشور) گرد هم آمدند و پیرامون چرایی و چگونگی حضور یا عدم حضورشان در انتخاباتهای پیش روی، یعنی انتخابات یازدهم ریاست جمهوری و انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا به گفتوگو نشستند. در این همایش ۱۲ نفر از چهرههای سرشناس، مطرح اصلاحطلب، دبیران کل احزاب یا اعضای شوراهای مرکزی احزاب یا اعضای برجسته و شخصیتهای مستقل و مشهور به سخنرانی پرداختند و به همین تعداد هم چهرههایی مشابه که در همایش حضور یافته بودند، برای سخنرانی اعلام آمادگی کردند که زمان در نظر گرفته شده برای همایش امکان سخنرانی برای آنان نداشت. این همایش با یک قطعنامه که به طور واقعی برگرفته شده از محتوای سخنان ایراد شده بود تکلیف را مشخص کرد.
آنچه که در سخنان و قطعنامه همایش برجسته بود، این بود که اولا اصلاحطلبان از هیچ اصولگرا حمایت نخواهند کرد، ثانیا در انتخاباتهای ذکر شده فوق، حضور فعال خواهند داشت، ثالثا اگر خاتمی برای نامزدی اعلام آمادگی نماید، اجماع اصلاحطلبان بر او قطعی است و اگر به هر علت این مورد محقق نشود با روشی دموکراتیک که در طرح مناسک پیشنهاد شده است، با نظر و رای مجمعی به نام مجمع نخبگان سراسر کشور به اجماع خواهند رسید و بر یک نامزد متمرکز خواهند شد.
در این همایش ۳۰ حزب از ۳۵ حزب اصلاحطلب بعلاوه جمعی گسترده از اصلاحطلبان مستقل از سراسر کشور، حضور در انتخابات و معرفی نامزدی که مقبولیت بیشتری نزد اصلاحطلبان دارد را یک رسالت اجتماعی و یک ضرورت و اقدامی برای خدمت به مردم و همراهی با آنان در تغییر شرایط و برونرفت از وضعیت موجود و یک وظیفه، تکلیف در حراست و صیانت از امانت امام(ره) و شهیدان بر شمردند.
حاضرین در این همایش بر تلاش برای حضور خاتمی تاکید داشتند، و معتقد بودند در صورت محقق نشدن این مهم، باید با روشی دموکراتیک متکی برخرد جمعی به اجماع رسید. جز یکی از سخنرانان که معتقد بود یا خاتمی خود بیاید و یا شخصی را تایید کند و همه بر آن شخص مورد تایید خاتمی، اجماع کنند.
بعد از این رویداد در فضای یخزده که اصلاحطلبان خود، برای خود تصمیم گرفتند و فضای جدیدی را برای ایفای نقش موثر و قرار گرفتن در کنار مردم خلق کردند، اکنون نوبت خاتمی است که اولا بر تردیدها فائق آید و برای حضور در انتخابات اعلام آمادگی کند تا فرصت فضاسازی و به وجود آوردن جریان اجتماعی قوی از دست نرود. زیرا برای کنارهگیری، چنانچه شرایط حداقلی حاصل نشود تا یک روز قبل از روز انتخابات هم فرصت هست، اما برای ایجاد یک جریان فعال آگاهیبخش و ایجاد انگیزه برای همراهی در علاقمندان بالقوه و بالفعل در آوردن استعدادهای مورد اتکا به زمانی حداقل یک ساله نیاز است بنابراین حتی اگر از هم اکنون در صحنه حاضر شویم، باز هم دیر است، پس لازم است بر تردیدها فائق آییم و به قول خودتان با نگاه به آینده بدون پشیمانی از گذشته باید تکلیف را روشن کرد. ثانیا چنانچه به هر علت تصمیم بر عدم حضور دارند، صحنهگردانی موضوع را در دست گیرند و فرآیند اجماع در یک اقدام دموکراتیک را هدایت کنند. این معنا مسلم است که خاتمی بنا بر سیره و روش گذشته و مخالفتی که با قهرمانسازی داشته و دارد، هرگز بدون نظر مجموعه اصلاحطلبان، فردی خاص را تایید نخواهد کرد و اصولا خاتمی با این هویت خاتمی است که اهل تحمیل نبوده و نیست، بنابراین موضوع را به فرآیندی دموکراتیک محول خواهد نمود. این فرآیند نمیتواند از دل این جبهه یا آن جبهه که بخشی از اصلاحطلبان را نمایندگی میکنند، بیرون نخواهد آمد، باید به فرآیندی فراگیر آن طور که طرح مناسک تبیین شده در همایش اخیر پیشنهاد داده است چنین امری محقق شود.