حیات بشری در عصر حاضر به اقتضای وضعیت زمانی شرایط تازه و متفاوتی برای خود مهیا ساخته است . اگر در روزگاری ساختار محدود و خُرد یک مجموعه انسانی اجازه میداد تا یک فرد یا یک کانون کوچک بینیاز از اجزای آن گروه یا جمعیت در مقام هدایتگر محض و مطلق برآید پیچیدگیهای خاص زمان حاضر جوابگوئی چنین مدل و الگوئی را مختل نموده است .
امروزه این فرض عمومیت جدی یافته که تنها حکومتی میتواند جوابگوی همه ضرورتهای اجتماعی باشد که همه افراد با آن مشارکت داشته باشند. مشارکت میتواند درجات و اشکال گوناگونی را در برگرفته باشد از همکاری و همیاری گرفته تا همبستگی و انطباق، سازگاری و پذیرش و شیفتگی . همه این اشکال مشارکت در قوام و دوام حیات اجتماعی نقش آفرینی مثبت و مؤثری داشتهاند به این سبب تشویق و ترغیب به مشارکت و تشکیل در فرایند تحقیق آن همواره مورد توجه مصلحان اجتماعی بوده است.
مشارکت سیاسی به عنوان امروزی ترین و توسعه یافته ترین مدل مشارکت جمعی به معنای مساعی سازمان یافته شهروندان برای انتخاب حاکمان خویش، شرکت مؤثر در فعالیتها و امور اجتماعی و سیاسی و تاثیر گذاشتن بر ترکیب هدایت سیاسی دولت است . پس مشارکت سیاسی را میتوان کوشش سازمان یافته مردم درباره حکومت و سیاست دانست .
در این فرایند مردم در انتخاب حکمرانان سیاسی و سیاستگذاریها فعالانه حضور داشته و خود را نسبت به حکومت و سیاستهای آن بیگانه احساس نمیکنند به عبارت دیگر مردم با انتخاب دولتمردان و تأیید سیاست دولت هدایت آن را بر عهده میگیرند.
تدقیق و توجه به تاریخ اهمیت مشارکت سیاسی مردم در تعیین سرنوشت حکومتها و ملتها را گواهی میدهد. صرف نظر از تاریخ سایر ملل برگ برگ تاریخ این سرزمین گویای رخدادهای بزرگی است که در سایه مشارکت سیاسی مردم یا عدم آن شکل واقعیت به خود گرفته است . بزرگ ترین قیام های ملی و جنگ های تاریخی در ایران به واسطه مشارکت مردم معنا یافته و تلخ و شیرین و ناگوار ترین شکستها در سایه عدم مشارکت به وقوع پیوسته است . در تاریخ معاصر از نهضت بزرگ مشروطه که رقم زننده صفحهای نو بوده است گرفته تا قیام ملی شدن صنعت نفت که استعمار را از گردن این ملت برشکست تا انقلاب شکوهمند اسلامی که پیام آور آزادی و رهایی از ننگ استبداد بوده تا دفاع افتخار آمیز و مقدس هشت ساله در برابر تجاوز وحشیانه دشمن بعثی که شرف و عزت و آبروی دوبارهای به ایران و ایرانی هدیه کرد همه در سایه مشارکت سیاسی مردم تبلور و عینیت یافته است. از آن سو بازنده میدان کسانی بودهاند که به این اصل مهم و اساسی اعتنا نورزیده و اگر مشارکت مردم و حضور شهروندان در عرصه های سیاسی و اجتماعی به تیغی تشبیه شود که لبهای از آن تیزی همیشگی و برندهای برای
آخرین انتخابات ریاست جمهوری گرچه باحرف ها و حدیث های فراوانی همراه بود اما حضور مثال زدنی و کم نظیر مردم در صحنه انتخابات مؤید این مهم بود که زمینه های خوبی برای مشارکت حداکثری مردم در این مواقع موجود است. از جمله مهمترین عوامل مشارکت پر شور و گسترده در عرصه انتخابات وجود رقابتی جدی سالم و همه جانبه و برابراست
کوتاه کردن دست یغما گران و پای اشغال گران دارد ، لبه دیگر آن مراقبت و مواظبت ویژهای مییابد .
مشارکت در امور سیاسی و اجتماعی اگر جنبه توده ای و پوپولیستی بیاید به خطر استبداد اکثریتی منجر خواهد شد که تصویر روشنی از مطالبات خود نداشته و استواری جدی بر باورهای خود ندارند ضرورت توجه به عرضه آگاهی و مقوله آموزشی در اینجا معنا مییابد. همان اندازه که مشارکت آگاهانه و پرشور ایمنی میآورد و صلابت میبخشد، مشارکت بی هدف و حرکتهای کور جمعی میتواند آفات جدی در بر داشته باشد. به یقین خواص اجتماع چه آنانی که بتوان به عنوان کشگران اجتماعی و روشنفکران واقعی دانست و چه عقلایی که در دستگاه های سیاسی حاکم، نقش آفرین و عهده دار مسئولیتند از چنین مشارکتی استقبال نخواهند کرد. شاید بهترین تعریف از مشارکت سیاسی تقبل آگاهانه انجام بخشی از امور در شکل همکاری از روی رغبت به قصد بهبود و بهسازی زندگی جمعی باشد. آفات مشارکت سیاسی و اجتماعی عمومی اگر بهره کافی از آگاهی نبرده باشند در مقابل آثار عظیمی که در هر جا به همراه دارد ناچیز و صرفنظر کردنی است . مشارکت عمومی امکان استفاده بهتر از منابع را فراهم میآورد و عامل مهمی در کار آیی مدیریت خواهد بود و موجب وفاق اجتماعی و سهیم شدن در سرنوشت عمومی خواهد شد و از همه مهمتر ایمنی ویژهای در مقابل تهدیدات بیگانگان و طمع پیشگان به آن ملت و سرزمین خواهد بخشید. در شرایط کنونی کشور توجه ویژه به همه عناصری که همبستگی اجتماعی و فرمان ملی میآفرینند بیش از پیش ضروری به نظر میآید . فراهم ساختن شرایط برای مشارکت هر چه بیشتر مردم در صحنه های سیاسی و اجتماعی بی تردید در همین راستا میباشد.
کمتر از هشت ماه تا وقوع انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی باقی مانده است . در طول ده دوره انتخابات ریاست جمهوری خواه ناخواه این صحنه به یک رفراندوم ملی و جدی ترین عرصه نمایش مشارکت عمومی تبدیل شده است. آخرین انتخابات ریاست جمهوری گرچه باحرف ها و حدیث های فراوانی همراه بود اما حضور مثال زدنی و کم نظیر مردم در صحنه انتخابات مؤید این مهم بود که زمینه های خوبی برای مشارکت حداکثری مردم در این مواقع موجود است. از جمله مهمترین عوامل مشارکت پر شور و گسترده در عرصه انتخابات وجود رقابتی جدی سالم و همه جانبه و برابراست. توجه به همه نقاط روشن و تاریک تجربیات گذشته و فراهم سازی لوازم اولیه رقابت میتواند زمینه ساز شرایطی باشد که در صحنه تعیین کننده پیش رو (انتخابات دوره یازدهم )، به واسطه حضور چشمگیر و مؤثر مردم بیشترین برگهای برنده از آن نظام سیاسی ای باشد که سخت ترین و دشوارترین گردنه ها را با تمسک به همراهی و دلبستگی ملت خود به سلامت گذرانده است.