باید یقین داشت که آموزش و پرورش مطلوب و ارزشمند، تنها نهاد برخاسته از جامعه است که میتواند با چارچوبهای برنامهای و عملکردی، سرنوشت توسعهای کشور را بخوبی و درخشان رقم بزند و البته نقطه عکس این تایید هم وجود دارد که آموزش و پرورش ناتوان و ضعیف، میتواند آسیبهای زیادی به پیکره توسعه و پیشرفت جامعه بزند.
باید یقین داشت که آموزش و پرورش مطلوب و ارزشمند، تنها نهاد برخاسته از جامعه است که میتواند با چارچوبهای برنامهای و عملکردی، سرنوشت توسعهای کشور را بخوبی و درخشان رقم بزند و البته نقطه عکس این تایید هم وجود دارد که آموزش و پرورش ناتوان و ضعیف، میتواند آسیبهای زیادی به پیکره توسعه و پیشرفت جامعه بزند.
از دهه 60 میلادی، نظام آموزشی آنقدر در نگاه و نظر صاحبنظران حوزههای مختلف مهم جلوه کرد که با پژوهشهای شناخته شده و شناسنامهدار در یافتههای میدانی نشان داده شد که سرمایهگذاری در آموزش نقش حداکثری را در رشد و توسعه اقتصادی به جای گذاشته است و در نتیجه کشورهایی که طالب ارتقای جامعه در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... بودند، با سیاستگذاری در بخش آموزش به سمت پیشرفت گام برداشتند.
بنابراین مطلوبیت نظام آموزشی کشور شاخص مهمی است که سیاستمداران، تصمیم سازان و تصمیم گیران در آینده پژوهی برنامههای کشور باید آن را مدنظر قرار بدهند. این نظام دارای اجزا و ارکانی است که متشکل از مدیر، معلم، دانش آموز و البته والدین دانش آموز میباشد و در هر کشوری این سیستم، برای پیاده سازی برنامه آموزشی، نظارت بر عملکرد و پشتیبانی موثر از معلمان نیاز به وزارتخانهای دارد که مدیر آن رهبری آموزشی را در سطح کلان برعهده بگیرد. برای رهبری در سطح کلان نظام آموزشی، ویژگیهای کلیدی مدنظر است؛ اول اینکه رهبر آموزشی باید بتواند چشم انداز موفقیت تحصیلی برای همه دانش آموزان را از دو منظر دانشی و مهارتی ایجاد و ترسیم کند و در دوران مدیریتی خود پایبند آن چشمانداز باشد. دوم، رهبر آموزشی باید برای حفظ محیط یادگیری امن، شاد و علمی و همچنین پذیرش آن از سوی دانشآموزان برنامه داشته باشد و پیگیر آن باشد. بدین معنی که محیط مدرسه برای ارائه کلاسهای سالم، راحت، منظم، بانشاط و ساختارمند است. سوم، رهبر آموزشی نحوه اجرایی شدن برنامهها را به دیگران واگذار کند. منظور این است که معلمان، والدین و حتی دانش آموزان توانایی مسئولیتپذیری اجرای برنامهها را در محیط مدارس دارند و از آنان میتوان برای عملیاتی شدن برنامهها نظر و کمک خواست. چهارم، در دوران مدیریتی وی، جایگاه معلمان، میزان رضایتمندی خانوادهها از سیستم آموزشی، روشهای آموزشی و محتوای برنامه درسی به طور مداوم بهبود و ارتقا یابد و پنجم، زمینه آموزش و پرورش که مدارس است ابزار، فرایندها و تکنیکهای آموزش و پرورش نوین را داشته باشد. در کنار این اصول؛ مصر بودن بر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و ارائه برنامهها و آموزشهای آگاهی دهنده به دانش آموزان، آموزش حقوق شهروندی، بهرهگیری بومی از تئوریهای یادگیری روز دنیا، مهارتآموزی، توان افزایی علمی و مهارتی معلمان با دورههای آموزشی هدفمند، پیگیری مطالبات منزلتی و معیشتی معلمان، تاکید بر نشاط و شادابی در مدرسه در میان دانش آموزان و... از دیگر مواردی است که مدیر وزارتخانه (وزیر) باید به آنها دقت داشته باشد و به شکلی اقدام کند که در ارزیابی دوره مدیریتی وی این اصول قابل سنجش در اندازهگیری و قابل دفاع در تداوم باشند.
ما در کشور باید به دنبال یک سیستم آموزشی باشیم که در حوزههای مختلف آموزشی، پرورشی و پژوهشی نتایج عادلانه و عالی را ارائه میدهد. باتوجه به اینکه در حال حاضر کارآمدی و عملکرد وزارت آموزش و پرورش و در پی آن مدارس، مطلوب و قابل حمایت از سوی ذی نفعان نیست و برای همسو شدن با نظامهای آموزشی نوین زمان زیادی در اختیار نیست، وزیر بعدی آموزش و پرورش باید دست به اجرای ملی برنامهها و طرحهایی بزند که در سطح پایلوت موفق و دارای کارنامه کارکردی درخشان هستند. نتایج آزمونهای پرلز و تیمز، آمار آسیبهای اجتماعی در حوزههای مختلف، کنشهای رفتاری دانش آموزان در اجتماع، عدم انگیزه در معلمان و... نشان میدهد که وقت گذشته است و باید سریع تر در آموزش و پرورش اقدام به اصلاح و برنامهریزی کرد.
سیدجواد حسینی؛ فردی که از سوی رئیسجمهور به عنوان سرپرست آموزش و پرورش منصوب شده است در کارنامه کاری خود در حوزه تعلیم و تربیت دارای طرحها و برنامههای به عمل نشستهای است که نشان از آشنایی وی با بدنه و چارچوبهای آموزشی است. صرف نظر از اینکه روحانی وی را به عنوان وزیر آموزش و پرورش به مجلس شورای اسلامی معرفی میکند یا نه؛ در همین دوران سرپرستی میتواند با توجه به نتایج طرحهایی که در اداره کل استان خراسان رضوی – طرحهایی همچون پارلمان معلمان، صد مدرسه صد دبیرخانه، پژوهش خوانی، طرح مدام، توزیع مطلوب نیروی انسانی و فعالیتهای پرورشی - به اجرا درآورده است، اقدامات و فعالیتهایی را باز تعریف کند که خاطرات خوشی را در ذهن فرهنگیان و دانش آموزان بر جای
گذارد.
وزیر بعدی آموزش و پرورش وقت آن را نخواهد داشت که به دنبال کسب محبوبیت دروغین از طریق فضای مجازی، پروپاگاندای واهی، وعده دادنهای بیاساس و صد البته سخنرانیهای مکرر و رسانهای شدنها باشد. آموزش و پرورش به وزیری نیاز دارد که حامی و مدافع حقوق فرهنگیان در مباحث بودجهای و پرداختی در هیات دولت باشد، آزادی بیان و نقد اندیشه را قبول داشته باشد و از آنها برای پیشبرد اهداف استفاده کند، با حضور معلمان که عاملان اصلی و کلیدی تحول هستند خرد جمعی را در برنامهریزیها و تعیین اهداف به کار بگیرد و تحول در محتوای آموزشی و فعالیتهای پرورشی را در دستور کار قرار دهد. باتوجه به فصل تابستان که اوج فعالیتهای آموزش و پرورش اعم از ثبت نام دانش آموزان، بهسازی ساختمان مدارس، ساماندهی فضاهای آموزشی، ساماندهی نیروی انسانی و... در آن رقم میخورد، انتظار میرود رئیسجمهور هرچه زودتر گزینه نهایی خود را به مجلس معرفی کند تا آموزش و پرورش سال تحصیلی آینده را با افقی روشن و اراده ای مصمم آغاز کند.