این روزها که فشار ناشی از تحریم و بحران اقتصادی سفرههای مردم را کوچکتر کرده و مشکلات معیشتی روز به روز مردم را غمگین و رنجور ساخته است، انتظار این است که در این شرایط سخت مسئولان با پرداختن به ریشه مشکلات و اجرای دستورالعملهای هوشمند و سریع، بخشی از آلام و رنج مردم را کاهش دهند. ولی گفتار درمانی و سخنان بیقاعده و خارج از موضوع حاکمان بر رنج و سختی مردم سیاست زده و مهجور میافزاید.
در روزهای اخیر آقای روحانی در جمع اصحاب رسانه گفتهاند شخصا هنگام تردد در شهرها از درون خودرو با نظر به چهره افراد شرایط را نظرسنجی میکنند و از رنج و غم مردم آگاهاند و از رسانهها گلایه دارند و معتقدند بجای پرداختن به قیمت کالاها و اقلام مصرفی به خدمت رسانی دولت در تامین برق و گاز در روستاها متمرکز شوند. سخنانی که این روزها با واکنش طنز بسیاری از رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی روبه رو شده است. سوال اینجاست که واقعا درد و رنج مردم چیست؟ حاکمان و دولتمردان چه میزان از فشار و سختی مردم آگاهاند و چگونه میتوانند از رنج و درد مردم بکاهند؟
در این چند سالی که کشور ما با تحریمهای سخت روبرو بوده است همگان به این موضوع پی بردهاند که دولتی بزرگ و پرخرج داریم و حیات و ممات ما به فروش نفت و کسب درآمد ناشی از آن وابسته است و از سویی همه ملت و دولت باید تاوان تصمیمات و سیاستهایی که در موضوعات کلان دفاعی و نظامی توسط حاکمیت گرفته میشود را در اقتصاد و زندگی روزمره خود بپردازند و بیشترین فشار بر روی قشر پایین و مزد بگیر جامعه است. در موضوع تحریمها نیز مشخصا عامل اصلی خارجی بوده و تاثیر نیروی داخلی یعنی دولتها به نسبت یکسان است. همه مردم کوچه و بازار شرایط را درک میکنند ولی انتظار مردم این است رئیس جمهوری که دو دوره با رای مردم انتخاب شده اگر چه تلاش لازم را برای اجرای معاهده برجام و تقلیل فشارها کرده است ولی نهایت همدلی و صداقت را در گفتار با مردم و رسانهها داشته باشد و چنانچه در سیاست خارجی در یک جبر و پدیده ماجراجویی چون ترامپ گرفتار آمده است و چارهای جز اتحاد و همکاری همگان در گذار از روزهای سخت نیست ولی نباید نمک به زخم مردم بپاشند و به گفتار درمانی بپردازند.
حداقل اموری که از رنج مردم میکاهد و شایسته است دولتمردان در این ایام سخت انجام دهند ارایه گزارش عملکرد دولت در اموری چون مدیریت، کنترل و تلاش در ساماندهی شبکه توزیع کالاهای اساسی، رفع تبعیض و اجرای عدالت، توزیع یکسان فرصتها و امتیازات و مبارزه با رانت خواری،کاستن هزینههای سرسامآور تشریفاتی و نزدیک کردن دخل و خرج خود با مردم است. یکی از مواردی که بر رنج مردم میافزاید افشای فسادهای مالی و رانتخواری نزدیکان دولت است. اگر دولتمردان واقعا به کاهش درد و رنج مردم اعتقاد دارند ابتدا باید با شبکههای هزار فامیل در حاکمیت و مفسدههای مالی نزدیکان کابینه دولت بشدت برخورد شود و وزیران مرتبط استعفا دهند. در صورتیکه اینک با افشای مفاسد نه تنها کسی از مردم عذرخواهی نمیکند و وزیری استعفا نمیدهد بلکه انتصابات و مسئولیتها در دایره تعدادی افراد سالخورده بسته شده است و وزیر استیضاح شده مجددا به جایگاه سخنگوی دولت منصوب میشود.
موضوع دیگر اینکه در این شرایط سخت، تبلیغ و تاکید بر عملکرد عمرانی دولت از نظر روانی دردی از مردم دوا نخواهد کرد بلکه وظیفه ذاتی و عادی دولت را نشان میدهد که با اجرای طرحها به وظیفه قانونی خود عمل میکند. برجسته کردن خدماتی که بابت آن منابع و ردیف بودجه مشخص شده و موجودیت و هویت بخشی از نهادهای دولتی به آن گره خورده است نیاز به
هیاهو ندارد.
بنابراین برای کاهش رنج مردم و گذر از شرایط نامطلوب کنونی ابتدا اصلاح ساختارهای سیاسی و اقتصادی که دارای آسیبهای بنیادیاند ضروری و حیاتی است. سپس با توجه وضعیت اضطرار انتظار حداقلی اینست دولتمردان به دور از منافع گروهی و شخصی از سخنانی که شانیت ندارد و مردم را در این اوضاع بحرانی عصبانی میکند پرهیز کنند.