هفته گذشته، خبري در رسانهها و نيز فضاهاي مجازي منتشر شد که نه تنها تمامي اخبار داخلي و خارجي را تحتالشعاع قرار داد بلکه دلها را آزرد و نشان داد که آنچه جامعه ما را مثل خوره میخورد تنها فساد فراگير و حکايات آقازادهها نيست بلکه...
نوکيسههاي جهش يافته با فرهنگ بدلي
منصور فرزامی
6 خرداد 1398 ساعت 19:50
هفته گذشته، خبري در رسانهها و نيز فضاهاي مجازي منتشر شد که نه تنها تمامي اخبار داخلي و خارجي را تحتالشعاع قرار داد بلکه دلها را آزرد و نشان داد که آنچه جامعه ما را مثل خوره میخورد تنها فساد فراگير و حکايات آقازادهها نيست بلکه...
هفته گذشته، خبري در رسانهها و نيز فضاهاي مجازي منتشر شد که نه تنها تمامي اخبار داخلي و خارجي را تحتالشعاع قرار داد بلکه دلها را آزرد و نشان داد که آنچه جامعه ما را مثل خوره میخورد تنها فساد فراگير و حکايات آقازادهها نيست بلکه اقتصاد بيمار جامعه ما شرايطي پيش آورده که نوکيسههاي جهش کرده از طبقه پست، با اداهاي اشرافي، بدون آن که نشانههايي از اشرافيت سنتي و شناخته شده را داشته باشند، عرصه اجتماع را جولانگاه بيفرهنگيهاي خود قرار دادهاند و با ادعاي ژن برتر که آن هم از بيمارگونگي فرهنگي جامعه ماست به آدم و عالم فخر میفروشند و نه تنها فاقد ابتداييترين رفتار و ادب اجتماعياند بلکه جان انسانها را هم به چيزي نمیگيرند مثل آن دخترک پورشه سوار اصفهاني که باعث مرگ جواني شد و گفت: «کشتم که کشتم، ديهاش را میدهم اما چرا ماشينم را میبريد، میدانيد اين ماشين چند است؟» اين جسارتها که از دهاني برآمده بايد به عنوان معلولي زشت، ناروا و توهينآميز، هم از نظر روانشناختي و هم از حيث حقوقي ريشهيابي و جواب داده شود که از کجا به کجا رسيدهايم. چنين از دهان بيرون آمدههايي بيشک از نازلترين طبقه فرهنگي و اجتماعي جامعه نشأت گرفته است بدون آن که نشاني از اشرافيت اصيل در آن باشد. چون آن اشرافيتي که در جامعه ما شناسنامه سنتي داشت، سفرهاش به روي نيازمندان، هميشه باز بود، فرزندانش تحصيلات عالي داشتند و خود از غناي علمي و فرهنگي برخوردار بود و با آن که با داشتن مال و منال شهره بود با تواضع خاصي به سنتهاي جامعه احترام میگذاشت، فرزندان اين اشرافيت، تحصيلکرده و موقر بودند و هستند.
ناگفته نماند که بسياري از بيمارستانها، درمانگاهها، مدارس، خيريهها، مساجد و... ساخته و اهدايي آن اشرافيت شناسنامهدار بود و هست؛ فکر میکنيد که مسجد اعظم قم و اهداي فرش و وسايل آن، جز از همان اشرافيت از کجا آمد؟ بدون آن که خودنمايي و تظاهري در میان بوده باشد نمونههاي ديگر اين آب و خاک هم چنين بوده است حتي پيش از اسلام هم طبقه اشراف و نجبا را با ويژگيهاي مثبت بسيار داشتهايم و نيز از قديم، منطق و عرف جامعه اجازه نمیداده است که کسي با يک پرش، از طبقه پست و با فرهنگ نازل، در طبقهاي که متعلق به او نيست جاخوش کند که دو نمونهاش را در شاهنامه استاد توس محفوظ است اول سلطان محمودي که در تبارش بزرگي نبود و بزرگاني چون فردوسي و بوعلي سينا و... را نتوانست تحمل کند:
چو اندر تبارش بزرگي نبود
نيارست نام بزرگان شنود
و دوم، آن داستان انوشيروان و کفشگر است که اين مرد حاضر شد کسر بودجه سپاه ايران را جبران کند و سيصد هزار کيسه پول نقره را هم به سپاه مستقر در حلب فرستاد اما چون تقاضا کرده بود که پسرش از طبقه پايين اجتماع، پرش کند و در طبقه «دبيران» قرار بگيرد، انوشيروان که خود از حکمت عملي بيبهره نبود و بايستگيهاي هر طبقهاي را میدانست و از عوارض اين پرشها بدون آن که زمينه آن فراهم باشد خبر داشت، نپذيرفت و دستور داد که کيسههاي پول را که در آن موقعيت خطير سخت به کار سپاه ايران میآمد، بازگردانند. يعني سنتها و اصالتها را در جامعه نبايد فداي پول کرد تا گداها بيهيچ رنجي و بدون آن که شرايط فرهنگياش را داشته باشند، معتبر شوند و فخر ژن خوب به ما بفروشند.
بايد دانست که ادعاي ژن خوب و آقازادگيهاي تازه به ظهور رسيده و سوار بر پورشه و مازراتي که هيچ ارزشي براي جان و اصالت و فرهنگ و ارزشهاي اصيل ايراني و اسلامي قايل نيستند، بيش از فسادهاي زنجيرهاي که خود حلقههاي اين زنجيرند، با جريحهدار کردن احساس و عواطف انساني، دارد به ما آسيب میرساند و موجب آن غلياني میشود که مردم آسيب ديده و با صبر لبريز شده واکنشي نشان بدهند که در زي و شأن فرهنگ قانونمدار ايراني و اسلامي نيست بنابراين قانون و ضابطان آن هرگز نبايد اجازه بدهند که چنين سنت ناروايي به عامليت عزيزکردههاي بيريشه، شکل بگيرد و رشد کند و دوام يابد.
بايد در اين موقعيت بسيار خطير و حساس اين نکته را دانسته باشيم که بيش از تهديدهاي آمريکا و اذناب منطقهاياش، اين فرهنگ و اشرافيت بدلي که راه هموار کن تمدن آمريکايي است، ما را نا اميد میکند و زانوان ما را میلرزاند.
قواي سه گانه کشور براي حفظ کيان ايران و ايراني، بايد هرچه زودتر تا چنين آسيبها و جسارتهايي از تهران و اصفهان به ديگر مناطق سرايت نکرده و اوضاع حساس کشور را تحت تاثير قرار نداده، براي هميشه تصميمي قاطع بگيرند آن چنان که جامعه ديگر چنين فجايعي را نبيند و نشنود.
کد مطلب: 108412