سپهر سیاست ایران به گونهای است که هر آن سخنی ناصواب، ماحصلی ناثواب تولید میکند. شدت واکنشهای مردم به چنین کلامات ناپختهای به نوبهی خود امیدوارکننده و قابل تامل است.
; ?>; ?>
آقای مصباحیمقدم؛ شوخی میکنید؟!
سید مسعود آریادوست*
27 اسفند 1397 ساعت 18:55
سپهر سیاست ایران به گونهای است که هر آن سخنی ناصواب، ماحصلی ناثواب تولید میکند. شدت واکنشهای مردم به چنین کلامات ناپختهای به نوبهی خود امیدوارکننده و قابل تامل است.
سپهر سیاست ایران به گونهای است که هر آن سخنی ناصواب، ماحصلی ناثواب تولید میکند. شدت واکنشهای مردم به چنین کلامات ناپختهای به نوبهی خود امیدوارکننده و قابل تامل است. فضای کشور به گونهای است که باید پرسید حامیان دیروز "جمهوریت" را چه شده که امروز بر تار و پود آن میتازند تا فردا را از آن خویش ببینند؟ مردمانی که آرامش، آسایش، رفاه، جان، فرزند و عزیزان خود را تقدیم "جمهوری اسلامی" کردند، تا بهکی باید درد سخنان نسنجیده برخی حضرات را به آب دیده بشویند و کلام اعتراض بر زبان جاری نکنند؟
اخیرا در بیانی دردناک جناب مصباحیمقدم فرمودهاند: "چطور بسیاری از مردم به خودشان اجازه میدهند که به نمایندگان مجلس و اعضای شورای نگهبان یا مجمع تشخیص مصلحت نظام تکلیف کنند که این کار را بکنید یا نکنید؟..." حقیقتا ساعاتی منتظر تکذیبیه ماندیم. اما متاسفانه حجم دردناک کلمات غرورآمیز آقای مصباحیمقدم تایید شد. نقد این سخن اگر ابتدایی دارد، بدون شک انتهایی بر آن تصور نیست. این سخن مصداق توهین به شعور و عقلانیت مردم ایران است.
آقای مصباحیمقدم؛ جایگاه حقالناس را از یاد بردهاید؟ پس مجددا جریان آخرین خطبه حضرت رسولالله(ص) را بخوانید. ایشان در آخرین خطبه از مردم طلب عفو کردند. یکی از صحابه حقی را مطرح کرد که بر نفس رسول الله(ص) داشتند. نبی اکرم(ص)، به جهت ادای آن حق، عبای مبارک بر آورد تا شلاق بر تن مبارکشان نواخته شود. هر چند که آن صحابی قصد دیگری داشت و آن حکم اجرا نشد؛ ولیکن خوب با "دیدگان عقل" نگاه کنید که رحمه للعالمین صل الله علیه وسلم، چه حکمی را پذیرفتند. پرسیدن این سوال کراهت دارد، اما میتوانید جایگاه خودتان را با رسول اکرم(ص) قیاس کنید؟ مگر چه جایگاهی نسبت به مردم دارید؟
آقای مصباحیمقدم؛ این کلام شما حقیقتا دال بر تحقیر مردم است. بارها گفته شده حکومت اسلامی اگر از سوی مردم مورد تایید قرار نگیرد حق حاکمیت از آن سلب میشود. همین موضوع را در خصوص حکومت حضرت علی(ع) بارها تکرار کردهاید. لحظاتی که هجوم مراجعات به حضرت علی(ع) اوج میگیرد؛ آیا جمله ایشان را خاطر دارید؟ این رجوع مردم بود که حضرت علی(ع) را به حکومتداری کشاند. گویا مجالس خبرگان و شورای اسلامی و تشخیص مصلحت از آن جایگاه برترند. این مجالس اگر حق نظارت دارند، به واسطه اجازه مردم است؛ مگر اینکه بگویید ما از حکومت حضرت علی(ع)، بالاتر هستیم.
جناب مصباحیمقدم؛ این روایت به کرات بازگو شده که حضرت علی(ع) در دادگاهی ضمن شکایت از شخصی یهودی، تسلیم حکم دادگاه شد. با آنکه حقانیت با حضرت علی(ع) بود، ولی حاکم خلاف آنرا صادر کرد. البته دیدیم که ایشان هم تسلیم حکم شدند. حضرت علی(ع)، حکم مردی را پذیرفت که مقامات معنوی پایینتری داشت. پس شما با کدام منطق و ادله شرعی میگویید که مردم چگونه به خود اجازه میدهند..هکذا...هکذا؟ به کدامین مدارج از غرور نائل شدهاید که نگاهی بالاتر از حضرت علی(ع)، به مردم دارید؟ پس به مردم بگویید که اشتباه کردید.
آقای مصباحیمقدم؛ در اسلام موکدا بر مشورت تاکید شده است. آیه "و أَمْرُهُمْ شُورى بَيْنَهُمْ" صرفا برای زمان انتخابات نازل نشده که از صدا و سیما پخش شود. این رویهای همیشگی در جوامع مسلمان است. پس به عنوان یک مسلمان حق مشورت با حاکمیت و ابراز نظر در خصوص موارد مختلف را داریم. به چه حقی این امر الهی را از ملت ایران دریغ میکنید؟ مگر رسول الله، از مشورت با دیگران ابا داشت؟ کدام یک از بزرگان دین، مردم را از ابراز نظر منع کرد؟ نمیخواهید طلب عفو کنید؟
در خصوص FATF مردم حق دارند اعمال نظر کنند. صدای مردم هم باید شنیده شود. مردم خواهان شفافسازی هستند. در این خصوص باید شرایطی ایجاد شود که عموم مردم نظر بدهند. پس بهتر است سخن خود را پس بگیرید و از مردم معذرت خواهی کنید.
جناب مصباحیمقدم؛ شاید برای مطالب فوق تبصره قایل شوید. شاید نپذیرید. شاید انکار کنید و بگوید مردم خودشان میخواهند و... اما حداقل به آن جایگاهی که دارید نگاه کنید. شما نماینده هستید. در نهایت طی فرایندی مستقیم یا غیر مستقیم انتخاب میشوید. این مردم هستند که شما و امثال شما را انتخاب میکنند. اکنون میگویید مردم چگونه به خودشان اجازه میدهند...؟ مردم همانگونه که پای صندوق رای آمدهاند و امثال جنابعالی را انتخاب کردهاند، حق دارند مجدد پای صندوق رای بیایند و در خصوص FATF نظر بدهند. همان مردمی که در 22 بهمن، در سرما و گرما، در اوج نداری، در نهایت تنگدستی، خیابانها را مملو از جمعیت میکنند و به شما مشروعیت میبخشند، خواهان این هستند که در خصوص FATF و مواردی از این قبیل رای بدهند و به مسوولان امر و نهی کنند. در میان این مردم کسانی هستند که بیشتر از جنابعالی و هم فکرانتان در خصوص FATF میدانند. شما خودتان اعتراف کردهاید که در این مورد ناآگاه هستید و از کارشناسان طلب یاری کردهاید. چه ایرادی دارد همان کارشناسان هم برای عموم مردم توضیح بدهند و نهایتا آنها مثل شما ابراز نظر کنند؟ چطور است که رای آنها را هنگام انتخابات وارد میدانید، اما در خصوص FATF باطل؟
کلام را با خاطرهای از آقای "لطفالله میثمی" از همراهان مرحوم مهدی بازرگان به پایان میرسانم. آقای میثمی در جلسهای اینگونه تعریف میکردند: "از مهندس بازرگان پرسیدم شما صبغهای مذهبی دارید؛ موقعی که نماز میخوانید لباس سفید تن میکنید. پس چگونه از رهبری مصدق تا این حد حمایت میکنید؟ ایشان پاسخ داد که من در کشورهای راقیه که بودم، مردم مالیات پرداخت میکردند. مملکت از طریق مالیات اداره میشد. زمان مصدق دیدم که آن فرد بازاری که مالیاتگریز بود، در صف ایستاد تا مالیات پرداخت کند. اعتمادی بین ملت و دولت برقرار بود. در سایه این اعتماد بود که در برابر تحریمهای بیسابقه مقاومت کردیم." آقای مصباحی مقدم؛ حال شما که مردمی هستید و خدا ترس؛ شما که معتقدید مردم به چارچوب جاری اعتماد دارند، آیا میتوانید فقط و فقط مشکل فرار از مالیات را حل کنید؟ اختلاس، قاچاق، بیکاری، تورم و ...پیشکش! جناب مصباح؛ مردمی بودن به زبان نیست. به عمل است.
*کارشناس ارشد فلسفه
کد مطلب: 104885