تکیه گاه و بستر تمام سازه های عمرانی بشر با اعتماد به استحکام ساختار خاک ساخته شده است. البته این اعتماد باید دوسویه باشد که متاسفانه در کشور ما اینگونه نیست زیرا با جفاکاری که در حق زمین و آبخوان های آن و بهره برداری بیش از حد از منابع آب زیرزمینی شده خواهان حمایت سازه ها و زندگی انسانها از سمت مادر زمین بودن توقع بسیار بزرگی است.
تکیه گاه و بستر تمام سازه های عمرانی بشر با اعتماد به استحکام ساختار خاک ساخته شده است. البته این اعتماد باید دوسویه باشد که متاسفانه در کشور ما اینگونه نیست زیرا با جفاکاری که در حق زمین و آبخوان های آن و بهره برداری بیش از حد از منابع آب زیرزمینی شده خواهان حمایت سازه ها و زندگی انسانها از سمت مادر زمین بودن توقع بسیار بزرگی است. دشت ورامین واقع در استان تهران با مساحت 2431 کیلومتر مربع و جمعیت بالغ بر 283742 نفر در یکی از نواحی جلگه ای کشور است. شهرستان ورامین در جلگه ی صاف و حاصلخیز واقع شده و از جنوب به دریاچه ی نمک، از مغرب به حسن آباد قم و از شمال به شهرستان پاکدشت و از مشرق به گرمسار محدود می شود. ورامین که با عوارض فرونشست شدید زمین مواجه است، نشانگان این تهدیدها را به صورت ترکهایی در ساختمان ها، فروچاله ها، خالی شدن زمین زیر پای ساختمان های بلند و... نشان می دهد که همگی علایمی جدی از بیماری بلند مدت زمین و آبخوان های خالی است. بیماری که در لایه لایه ی زمین لانه کرده و از تیررس دید ما به دور است و به همین دلیل سازمان های مسئول خیلی آن را جدی نمی گیرند. برای جبران این منابع از دست رفته هزاران سال زمان نیاز است و در طول این مدت خطرات بی شماری جامعه انسانی را در این دشت ها تهدید می کند.
این در حالی است که پروژه های عمرانی متعددی در این شهرستان در حال انجام و صورت گرفتن است. به نظر می رسد که با وجود مشکل فرونشست شدید دشت ورامین و مخصوصا سرعت بالای این فرونشست پروژه های عمرانی باید با احتیاط بیشتری صورت بگیرد. به دلیل برداشت های بی رویه از آبهای زیرزمینی و مهار آبهای سطحی (سدسازی) در اطراف شهر که مانع تغذیه طبیعی آبخوان ها می شود، زمین های این مناطق نفوذپذیری خود را از دست داده اند و حتی با ذخیره آب و بارش های جوی متناوب نمی توانند کمبود و خالی شدن این آبخوان ها را در کوتاه مدت جبران کنند و ذخیره آب هم به حالت اولیه خود برنمی گردد و در حقیقت مرگ آبخوان اتفاق افتاده است.
در شهرستان ورامین تمام سازه ها از قبیل واحدهای صنعتی، کانال ها و خطوط لوله ی آب و گاز در معرض خطر هستند و فرونشست می تواند منجر به خسارات و تلفات جانی بسیاری شود حتی اثرات خالی شدن آبخوان ها و افت تراز آب زیرزمینی می تواند خود را به صورت تنش هایی که در گسل ها به وجود می آید و عامل محرک شروع زلزله ای محلی باشد نشان دهد.
یکی ازعلوم زیر مجموعه ی حفاظت از محیط زیست شامل ارزیابی سرزمین است و هنگامی که یک منطقه برای ساخت سازه های مهم از قبیل راه و ترابری ، حمل و نقل، واحد ها و شهرکهای صنعتی، فرودگاه و غیره کاندیدا می شود باید با تهیه ی نقشه های پهنه بندی و تمام فنون مخصوص این رشته مخاطرات ساخت این سازه ها را سنجید که البته این مهم در شرایط عادی و بدون تهدید از نظر مشکلات زیست محیطی انجام می شود و اما اهمیت ارزیابی سرزمین هنگامی بیشتر به چشم می آید که یک منطقه در شرایط شکننده و حتی خطرناکی قرار داشته باشد. زیرا برای ساخت و تجهیز و به کارگیری و تمرکز نیروی کار در این مکان ها از میلیاردها ریال پول و همچنین نیروی انسانی استفاده می شود و عقل سلیم حکم می کند که قبل از اینکه این اقدامات انجام شود میزان استحکام و تاب آوری آن منطقه به طور دقیق سنجیده شود. پس با توضیحات فوق کاملا بدیهی و عقلانی است با وجود فرونشست شدید در دشت ورامین برای انجام هر پروژه ی عمرانی از نیروی متخصص محیط زیست استفاده شود تا ارزیابی های لازم صورت بگیرد.
جان کلام اینکه ایران کشور کم آبی است و تاب جمعیت رو به افزایش و خودکفایی در زمینه ی کشاورزی را ندارد. کشورهایی که منابع طبیعی از جمله نفت و گاز را ندارند مجبور هستند که از کشورهایی که این منابع را دارند انرژی و سوخت خریداری کنند، ایران نیز به دلیل بارش کم و وسعت مناطق بیابانی که در آنها نمی توان به آسانی کشاورزی کرد باید قسمتی از محصولات کشاورزی را وارد کند تا فرونشست زمین، خسارات انسانی و مالی بیشتری به بار نیاورد و تخریب شهرها به همین دلیل اتفاق نیفتد. عواقب خالی کردن آبخوان ها به بهانه ی کشاورزی (و به خصوص نوع سنتی آن) و حفر چاههای غیر مجاز که تقریبا ایران را تبدیل به سرزمینی سوراخ سوراخ کرده است برای جامعه ی انسانی و همچنین تنوع زیستی بسیار شکننده و آسیب پذیر کشور شبیه به یک فاجعه است که در اندک مدتی می تواند شهرها را متروکه و زیستگاههای حیوانات را نابود کند .