حداقل 2 دهه از شروع فرآیند تدوین، بررسی و تصویب طرح "ساماندهی پردیس مرکزی دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران" میگذرد اما همچنان فاز اجرایی این طرح به اتمام نرسیده است. نکتة قابل توجه اینکه این طرح اخیرا مورد بازنگری قرار گرفته و در حال حاضر، طرح جدید در دست بررسی است. این بازنگری بهانهای شد تا به چند و چون این طرح و نکات ابهام و ایراداتی که در خصوص آن وجود دارد، بپردازیم.
حداقل 2 دهه از شروع فرآیند تدوین، بررسی و تصویب طرح "ساماندهی پردیس مرکزی دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران" میگذرد اما همچنان فاز اجرایی این طرح به اتمام نرسیده است. نکتة قابل توجه اینکه این طرح اخیرا مورد بازنگری قرار گرفته و در حال حاضر، طرح جدید در دست بررسی است. این بازنگری بهانهای شد تا به چند و چون این طرح و نکات ابهام و ایراداتی که در خصوص آن وجود دارد، بپردازیم. لازم به توضیح است که با توجه به گستردگی جوانب مختلف موضوع و طرح موردنظر، در این نوشتار به بررسی اجمالی بعضی از محورها خواهیم پرداخت.
ماهیت طرح! کجای شهر تغییر خواهد کرد؟
"طرح ساماندهی پردیس مرکزی دانشگاههای تهران و علوم پزشکی تهران" بر اساس مصوبة کمیسیون مادة 5 شهر تهران در تاریخ 23/5/1396، بالغ بر 32 هکتار اراضی جدید را در بر گرفته و فراتر از محدودة فعلی پردیس مرکزی دانشگاه، به تغییراتی در مرکز شهر دست خواهد زد. در واقع، قرار است در این طرح محدودة کنونی پردیس مرکزی این دانشگاهها، از سمت شمال به بلوار کشاورز، از سمت شرق به خیابان وصال شیرازی و از جهت غرب به خیابان کارگرشمالی توسعه یابد. در نتیجه، چندان عنوان "ساماندهی" برای این طرح مناسب نیست و میبایست عنوان "گسترش" بدان اطلاق گردد. زیرا هماکنون مساحت محدودة پردیس مرکزی دانشگاه، اندکی بیش از 25 هکتار است که در این طرح قرار است اراضی دیگری –حتی بیشتر از مساحت فعلی پردیس مرکزی- به آن اضافه گردد. اما هر مخاطبی با شنیدن خبر چنین طرحی با این پرسشها مواجه میشود که چرا این دخل و تصرف گسترده میبایست در مرکز شهر تهران رخ دهد؟ با اجرایی شدن این پروژه چه مسئله و یا مشکلی از شهر تهران و یا کشور رفع خواهد شد؟ و این پروژه چگونه محقق خواهد شد؟
چرایی این طرح
در زمان شروع پروژة مذکور در دهة 70، هدف "رفع کمبود فضاهای آموزشی و پژوهشی دانشگاه" از سوی مدیران دانشگاه مطرح شد. اما پس از بازنگری اخیر، مدیران دانشگاه با شعار و هدف جدید "شهر دانش، دانشگاه کارآفرین، سبز و هوشمند" به دنبال خودکفایی دانشگاه، اختصاص اراضی جدید به پارک علم و فناوری دانشگاه و استقرار شرکتهای دانشبنیان هستند. به نحوی که آقای دکتر محقر –معاون دانشگاه تهران و رئیس سازمان توسعه و سرمایهگذاری دانشگاه و سرپرست طرح ساماندهی- در جلسة 21 آذرماه 1396 که در دانشگاه برگزار گردید، مدعی شدند که قرار است حداقل 4هزار شرکت دانشبنیان در محدودة طرح مستقر گردند! اما آیا تا کنون ارزیابی دقیقی از روند فعالیتی پارکهای علم و فناوری در کل کشور و شرکتهای دانشبنیان صورت گرفته است؟ آیا پیشبینی استقرار این تعداد شرکت در شرایط اقتصادی کنونی کشور محقق خواهد شد؟ برآورد دقیق استقرار این شرکتها بر اساس چه مطالعاتی صورت گرفته و آیا اساساً چنین تقاضایی وجود دارد؟
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی طی تحقیقی به بررسی پارکهای احداث شده در سالهای گذشته پرداخته است. "نتیجة این پژوهش بیانگر این موضوع است که در حال حاضر، تمرکز و توجه سیاستها و قوانین موجود بیشتر بر روی توسعة کمّی پارکهای علم و فناوری است و این در حالی است که توسعة کیفی و افزایش بازده این مراکز برای تحقق اهداف مورد انتظار از آنها ضروری است. همچنین این مطالعه نشان میدهد که تنها 28 درصد شرکتهای مستقر در پارکهای علم و فناوری، تأییدیة دانشبنیان دارند که این مسئله میتواند منعکسکنندة بیمیلی شرکتهای دانشبنیان برای استقرار در پارکها باشد که شاید بتوان دلیل آن را در عملکرد پارکها و نحوة اجرای سیاستهای حمایتی دانست" (ایرنا، 18/11/1395). تدوین کنندگان گزارش مرکز پژوهشهای مجلس با توجه به آسیبشناسی وضعیت پارکهای علم و فناوری کشور، پیشنهاد میکنند که پارکها با توجه به اولویتهای آمایشی و ظرفیت بومی توسعه پیدا کرده و در شرایطی که پارکهای علم و فناوری موجود در تأمین زیرساختهای اولیه دارای مشکل هستند، ایجاد پارکهای جدید در استانها مشکلات را دو چندان میکند (همان).
از سوی دیگر، استقرار تعداد کثیری شرکت دانشبنیان که سبب ایجاد یک مرکز فعالیتی فرامنطقهای در اراضی پیرامون دانشگاه میشود با راهبردها و سیاستهای طرحهای فرادستی نظیر "طرح حفظ و ساماندهی شهر تهران (مصوب سال 1370)" و "طرح مجموعه شهری تهران (مصوب هیئت دولت در سال 1382) کاملاً در تناقض است. چرا که این طرحها بر موارد ذیل به شدت تأکید داشته است:
- کاهش تمرکز در شهر تهران.
- کاهش سفرهای روزانه به مرکز شهر تهران.
- رفع تمرکز از هستة مرکزی از طریق الزام در تقسیم وظایف و انتقال عملکردهای متمرکز در حوزة مرکزی.
حتی در طرح حفظ و ساماندهی (جامع) شهر تهران (موسوم به طرح آتک-مصوب سال 1371)، صراحتاً به این نکته اشاره شده که میبایست برنامههای عدم تمرکز، عدم توسعة دانشگاهها و ایجاد واحدهای جدید در شهر تهران توجه گردد. در نتیجه، میتوان گفت که هدف اصلی دانشگاه تهران دچار چالش جدی است.
سازوکار مالی اجرای چنین طرح عظیمی چگونه است؟
فاز اجرایی این طرح از اوایل دهة 80 آغاز گردیده و تا کنون دانشگاه با صرف حداقل 200 میلیون دلار وام خارجی، توانسته 64 درصد املاک واقع در طرح را تملک نماید. برای تملک بقیة املاک واقع در طرح، به منابع مالی هنگفتی معادل بودجة صرف شده و حتی بیشتر از آن نیاز است. اما در شرایط کنونی اقتصاد کشور که منابع مالی دولت بسیار محدود گردیده و نهادهایی نظیر وزارتخانههای مختلف با مشکل جذب سرمایههای داخلی و خارجی مواجه هستند، جذب منابع مالی لازم از سوی دانشگاه تهران برای اجرایی شدن چنین طرحی محل مناقشه است. به نحوی که در جلسة مورخ 21 آذرماه آقای دکتر حناچی، معاون وقت فنی و عمرانی شهرداری تهران و آقای دکتر شاهین حیدری، رئیس پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران ناکافی بودن اعتبارات و منابع مالی را از چالشهای مهم این طرح دانستند. بدین ترتیب، میتوان گفت که دانشگاه تهران بدون جلب سرمایهگذاران بخش خصوصی و یا سایر بنگاههای اقتصادی خصوصی-عمومی توان اجرایی شدن چنین طرحی را ندارد. بدیهی است که در چنین شرایطی، این طرح به اتخاذ رویکرد سوداگرانه در بهترین اراضی شهر تهران منجر خواهد شد. همانطور که تجارب پیشین در عرصة شهرسازی کشور نشان دهندة این نکته است.
این طرح چه اثراتی بر محلههای اطراف دانشگاه داشته است؟
اراضی پیرامون دانشگاه تهران از گذشته تا کنون، به واسطة نزدیکی به دانشگاه، بلوار کشاورز، پارک لاله، مراکز فرهنگی-اجتماعی محور انقلاب و همچنین دسترسی به خدمات اداری-تجاری مختلف، از مرغوبیت خاصی برخوردار بوده است. به نحوی که از ابتدای شروع ساخت و ساز در این منطقه در دورة پهلوی، طبقات اقتصادی و اجتماعی خاص و نوعاً اقشار متوسط به بالای جامعة طبقاتی شهر تهران در این محدوده سکونت داشتهاند. اندکی دقت در معماری فاخر بسیاری از ساختمانهای مسکونی واقع در خیابانهای پیرامون دانشگاه مؤید این نکته است که این منطقه از هویت اجتماعی درخور توجهی بهرهمند بوده و هست. هویتی که طی سالهای اخیر، به واسطة طرح دانشگاه دچار خدشه شده است.
با شروع فاز اجرایی این پروژه، دانشگاه تهران اقدام به خرید تعدادی از املاک واقع در محدودة طرح نموده و پس از تخریب بخش اعظم این املاک خریداری شده، پارکینگهایی به جای ساختمانها ایجاد شده است. پارکینگهایی که به بافت کالبدی محلات پیرامون دانشگاه آسیب زده است. جالبتر اینکه در بعضی موارد مشاهده گردیده که دانشگاه با خرید ناقص بعضی از آپارتمانهای واقع در مجتمعهای مسکونی، پارکینگ واحدهای خریداری شده را به اشخاص ثالث اجاره داده که این گونه اقدامات سبب بروز تعارضات اجتماعی بین ساکنان مجتمعهای مسکونی با افراد اجاره کننده شده است. همچنین دانشگاه با اختصاص واحدهای خریداری شده در مجتمعهای مسکونی به خوابگاه دانشجویی یا واحدهای اداری دانشکدههای مختلف، سبب بروز مسائل و مشکلات متعددی برای سایر ساکنان این ساختمانهای مسکونی شده است. به نحوی که مجموعه اقدامات صورت گرفته در جهت تحقق این طرح طی سالهای گذشته، باعث ایجاد نارضایتی در بین ساکنان محلات مسکونی شده است. چرا که علاوه بر آسیب بر ساختار کالبدی محلات، در بعضی موارد زمینهای ناشی از تخریب املاک خریداری شده، از سوی دانشگاه رها شده تا مأمنی برای بروز انواع بزهکاریهای اجتماعی نظیر مصرف و خرید و فروش مواد مخدر، سرقت و ... گردد. هماکنون این طرح بلای جان مردم محلی شده و بسیاری از ایشان که به دلیل قرار گرفتن ملکشان در محدودة طرح از نوسازی و حتی مرمت ملک خود محروم هستند، علیرغم میل باطنی مجبور به ترک محلة خود و مهاجرت به سایر نقاط شهر هستند.
اما این کوچ اجباری ساکنان با خسارت مالی فراوانی برای ایشان همراه است. چون با قرار گرفتن ملک در طرح و ایجاد بورسبازی از سوی برخی افراد سودجو، مالکان مجبور به فروش ملک خود به قیمتی بسیار کمتر از نرخ منطقه هستند.
این طرح در صورت اجرایی شدن چه تبعاتی برای شهر تهران به همراه دارد؟
علاوه بر مشکلات اجتماعی و فرهنگی که به دلیل جابهجایی ساکنان اصلی، متوجه شهر گردیده و با تکمیل عملیات اجرایی طرح، تبعات آن صدچندان خواهد شد، اما این طرح دارای اثرات مخرب دیگری بر شهر تهران است که هر یک در جایگاه خود میبایست مورد توجه قرار گیرد. زیرا با توجه به اهمیت محدودة مورد بحث در منطقة مرکزی شهر و نزدیکی آن به معابری شریانی، تبعات منفی این طرح سالها گریبانگیر شهر تهران و شهروندانش خواهد بود. از جمله، مسائل و مشکلاتی که به تبع این پروژه حاصل میشود، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- کالبدی
با فرض اینکه این طرح پس از سالهای متمادی اجرایی شود، میتواند سبب بروز مشکلات کالبدی گستردهای در محدودة مرکزی شهر تهران شود. زیرا همانطور که در نظریة کارگروه فنی کمیسیون مادة پنج شهر تهران ذکر گردیده، این طرح موجب تخریب بخشی از بافت کالبدی و اجتماعی ارزشمند مرکز شهر تهران در مقیاسی وسیع میگردد. در حالی که این اراضی جزء اراضی فرسودة شهر نیست که مستلزم نوسازی باشد.
از سوی دیگر، تجارب تخریب و نوسازی و یا بازسازی بافتهای شهری در ایران نظیر پروژههای بزرگ مقیاس احداث بزرگراههای امام علی (ع) و شهید نواب صفوی در تهران و توسعة حرم امام رضا (ع) در مشهد مقدس نشان میدهد که عملیات اجرایی چنین طرحهایی به دلایل مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، حقوقی-قانونی، اداری و حتی سیاسی در مدت زمان مشخص شده انجام نشده و در نهایت، بافت اجتماعی این مناطق از بین میرود. زیرا مردم محلی ساکن در این محلات به تدریج منازل مسکونی خود را ترک کرده و این محلات که دارای سابقة طولانی سکونت بوده است، هویت اجتماعی خود را از دست میدهند. همچنین فرآیند درنظر گرفته شده در این طرح، سبب مرگ حیات شبانة منطقة مرکزی شهر تهران و افزایش فضاهای بی دفاع شهری به واسطة استقرار کاربریهای اداری نظیر شرکتهای دانشبنیان میگردد. چرا که این کاربریهای اداری در شبها فاقد جمعیت و فعالیت هستند که سبب خلوت شدن معابر پیرامون دانشگاه در ساعات غیر کاری میشود. آیا این روند، مطابق با اصول بهروز و علمی جامعهشناسانه و شهرسازانة جهانی نظیر استفاده از کاربریهای مختلط و متنوع (mixed use) است؟ آیا با این طرح عدالت اجتماعی و از آنره عدالت فضایی در شهر تهران مورد خدشه و آسیب بیشتری قرار نخواهد گرفت؟ جالب اینکه در طرح تفصیلی منطقة 6 یکی از نقاط ضعف و تهدید برای این منطقة شهر تهران، تغییر کاربری اراضی مسکونی به مراکز فعالیتی و خدماتی عنوان شده که متأسفانه در این پروژه، این ضعف در اراضی پیرامون دانشگاه با شدت هرچه تمامتر افزایش خواهد یافت.
جالبتر اینکه بدانید قرار است بر اساس این طرح، برجهای تجاری-اداری 20 طبقه در اراضی الحاقی به پردیس مرکزی دانشگاه احداث گردد. بر اساس اعلام نظر کمیسیون مادة 5 شهر تهران، در وضع موجود تراکم نسبی دانشگاه تهران در محدودة فعلی پردیس مرکزی 100 درصد و در اراضی پیرامون آن، تراکم ساختمانی به صورت متوسط 300 درصد است. اما در طرح پیشنهادی قرار است درصد تراکم به عدد 400 برسد. در واقع، این طرح چالشی بزرگ برای منطقة مرکزی شهر به وجود خواهد آورد. در حالی که معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران –آقای دکتر حجت- در مصاحبهای در تاریخ 13 آذرماه 1396 تشریح کرده که "در شهر تهران بیش از حد تصور، ساختمان احداث شده و دیگر این شهر ظرفیتی برای ساخت و ساز ندارد" که احداث این ساختمانهای جدید آن هم در مرکز شهر، سبب افزایش بیش از پیش تراکم ساختمانی و جمعیتی در مرکز شهر تهران میشود.
- ترافیکی و حملونقلی
از دیگر تهدیدهایی که طرح ساماندهی و یا توسعة دانشگاههای تهران و علوم پزشکی شهر تهران برای منطقة مرکزی شهر پدید میآورد میتوان به افزایش ترافیک این منطقه به واسطة کاربریهای درنظر گرفته شده در طرح اشاره کرد. زیرا با استقرار شرکتهای دانشبنیان به میزان تصاعدی سفرهای شهری به این قسمت از مرکز شهر افزایش خواهد یافت. این افزایش سفر از این جهت است که کاربریهای اداری، خدماتی و تجاری نسبت به کاربری مسکونی به میزان بسیار بیشتری جاذب سفر هستند. این در حالی است که در اسناد توسعهای شهر تهران نظیر طرح تفصیلی منطقه ذکر شده که در وضع موجود، معابری نظیر خیابان انقلاب اسلامی، بلوار کشاورز و خیابان کارگر شمالی به دلیل حجم بالای ترافیک و عدم تناسب ترافیک با ظرفیت معبر دچار مشکلات حادی است. این مسئله در خیابان انقلاب اسلامی به حدی است که حتی ظرفیت پیادهروهای این خیابان از حجم تردد تکمیل گردیده است. در نتیجه، هرگونه افزایش بار ترافیکی برای معابر پیرامون دانشگاه نظیر بلوار کشاورز، خیابانهای انقلاب اسلامی، دکتر فاطمی، حجاب، جمهوری اسلامی، ولیعصر و ... استهلاک این معابر را افزایش داده و هزینة بیشتری بر دوش شهرداریهای مناطق خواهد گذاشت. همچنین در طرح مذکور عنوان شده که محدودة میدان انقلاب اسلامی و میدان ولی عصر (عج) و محور شریانی انقلاب به دلیل نزدیکی بهعنوان مفصل ارتباطی بین شبکههای حملونقل عمومی شهر عمل کرده که در سالهای گذشته تا کنون، دچار ازدحام شدید مسافران تاکسی، اتوبوس و مترو است. از همین جهت، شهرداری تهران در مصوبة جلسة مورخ 16/6/1394 شورای عالی شهرسازی و معماری ایران موظف گردیده که مطالعات ویژهای برای این محدوده از جهت حملونقل عمومی انجام داده و به تصویب شورای عالی هماهنگی ترافیک شهرهای کشور برساند. بدین ترتیب، میتوان مشاهده کرد که طرح توسعة پردیس مرکزی دانشگاه به سبب استقرار کاربریهای جاذب جمعیت به شدت بر ترافیک شخصی و عمومی منطقة مرکزی شهر تأثیر گذارده و سبب افزایش آلودگیهای آب، خاک، هوا و صوت در مرکز شهر میشود.
از نکات قابل توجه اینکه در طرح موردنظر پیشنهاد گردیده که تونل زیرگذر سواره از خیابان طالقانی (سمت شرقی دانشگاه) به خیابان ادوارد براون (واقع در غرب دانشگاه) و زیرگذر پیاده از دانشگاه تهران به پارک لاله احداث گردد! در حالی که شهروندان تهرانی و صاحبنظران همچنان در خصوص تأثیرگذاری پروژههایی نظیر دو طبقه کردن بزرگراه شهید صدر، تونل توحید و ... بر کاهش معضل ترافیک شهر تهران ابهام دارند. زیرا این پروژههای عظیم باعث تحمیل هزینههای هنگفت برای شهر تهران شده و این سوال وجود دارد که به نسبت هزینة مصرف شده، توانسته گرهای از شهر بگشاید؟! آیا ارزیابی دقیقی از این پروژهها صورت گرفته که در حال حاضر به دنبال احداث معبری از زیر پردیس مرکزی دانشگاه تهران هستیم؟
پر واضح است که دانشگاه تهران حتی برای تأمین هزینة تملک اراضی واقع در طرح میبایست به دنبال سرمایهگذاری با توان مالی قابل توجه باشد و در نتیجه، تأمین مالی احداث چنین زیرگذری از عهدة این نهاد خارج است. بنابراین شهرداری میبایست برای جلوگیری از تشدید معضلات ترافیکی این محدوده از مرکز شهر این پروژههای زیرگذر سواره و پیاده را اجرایی کند. حال این پرسش مطرح میشود که چرا شهروندان تهرانی باید هزینة چنین پروژههایی را در قالب فروش تراکم، عوارض ساختمانی و ... در سایر نقاط شهر تأمین نمایند؟ پروژههایی که در مصلحت آنها برای کل شهروندان و ساکنان شهر تشکیک وجود دارد. به طوری که برخی کارشناسان و صاحبنظران در جلسات و نشستهای علمی-تخصصی به نقد و طرح ایراد در خصوص این طرح و یا طرحهایی نظیر آن پرداختهاند.
- تاریخی و میراث فرهنگی
با توجه به حجم بالای عملیات عمرانی به واسطة احداث زیرگذر فوقالذکر، بناهای با ارزش و تاریخی پردیسهای مختلف دانشگاه نظیر پردیس هنرهای زیبا، پردیس علوم، پردیس حقوق و علوم سیاسی و ... آسیب خواهد دید. از جمله پروژههای شهری مشابه طی سالهای اخیر میتوان به احداث مترو شهر اصفهان اشاره کرد. بسیاری از کارشناسان، احداث خطوط مترو شهر اصفهان در زیر آثار تاریخی با ارزشی همچون پلهای خواجو و سیوسه پل را برای چنین بناهایی مضر قلداد کرده و نسبت به احداث آن هشدار داده بودند.
هماکنون، پروندة ثبت جهانی دانشگاه تهران بهعنوان یک میراث تاریخی-فرهنگی کشور ایران از سوی کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در دست تدوین و اقدامات اولیه در خصوص آن انجام شده است. چه کسی است که نداند احداث این زیرگذرها و نیز ساختمانهای بلندمرتبة 20 طبقه با خدشه در حریم منظری دانشگاه، چه اثرات زیانباری برای پروندة ثبت جهانی دانشگاه تهران به همراه دارد؟ به نحوی که اساساً این پرونده کأنلم یکن تلقی گردد.
نتیجهگیری
بررسی تبعات طرح "ساماندهی پردیس مرکزی دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران" از جوانب مختلف اجتماعی، فرهنگی، کالبدی، اقتصادی، ترافیکی، تاریخی و ... نشان میدهد که این طرح دارای اثرات به شدت منفی برای شهر تهران است.
سفرهای ورودی به این محدوده و خروجی از آن به شدت افزایش می یابد که به دنبال آن، اثرات زیست محیطی بسیاری نظیر آلودگیهای هوا و صوت با افزایش قابل تأملی، دامنگیر محدودة مرکزی شهر خواهد شد. در حالی که محدودة مرکزی شهر تهران هماکنون نیز با معضل ترافیک و ازدحام شبکههای حمل و نقل عمومی مواجه است. احداث برجهای بلندمرتبه طبق طرح پیشنهادی مشاور سبب آسیبهای کالبدی جدی برای این بخش از شهر خواهد شد و حریم منظری دانشگاه تهران که پروندة ثبت جهانی آن در دست تهیه است، خدشهدار میگردد.
اما فاجعهبارترین اثر این طرح، از بین رفتن بافت اجتماعی و فرهنگی فاخر محلات پیرامون دانشگاه است. چرا که شهر به مردمانش تعلق دارد و غایت نهایی در هر طرح و برنامة شهری، ارتقای کیفیت زندگی شهروندان است. اما با تغییر کاربری بخش عمدة اراضی واقع در محدودة طرح از مسکونی و تجاری مقیاس محلهای به اداری-تجاری در مقیاس منطقهای و فرامنطقهای سبب میگردد که اساساً هویت اجتماعی و فرهنگی این منطقه تغییر یابد. در حالی که شهرداری تهران طی سالهای اخیر چندین میلیارد تومان صرف نموده تا هویت اجتماعی بسیاری از محلات تاریخی شهر نظیر هرندی، عودلاجان، محور لالهزار و ... را به آنها بازگرداند، این پروژه یک تنه و به تنهایی در پی هویتزدایی در بخش مهمی از منطقة مرکزی شهر تهران است. چرا کسانی که دههها در محلات پیرامون دانشگاه ساکن بودهاند به بهانة طرح توسعه یا ساماندهی باید از محل زندگی خود آواره شوند؟ محلههایی که به واسطة حضور و مواظبت ساکنان، به یکی از نقاط ارزشمند شهر تهران تبدیل شده و همیشه از انسجام اجتماعی قابل توجهی برخوردار بوده است. اما طی دو دهة گذشته، به واسطة اقدامات دانشگاه که شرح آن در سطرهای فوق ذکر شد، برخی از ایشان مجبور به ترک منزل خود شده و ناچار به مهاجرت به سایر نقاط شهر شدهاند. کسانی هم که تا کنون در محله باقی ماندهاند، مجبورند که کمبود منابع مالی دانشگاه را تحمل کرده تا مسئولان دانشگاه هر موقع که صلاح دانستند برای خرید املاک ایشان، آن هم به قیمت موردنظر خود و نه قیمت روز منطقه اقدام کنند. نتیجة چنین فرآیندی از بین رفتن سرمایة اقتصادی یک خانواده و در مقیاسی بزرگتر، اضمحلال سرمایة اجتماعی شهر است. آیا دیگر مردم میتوانند به دانشگاه و دانشگاهیان بهعنوان سرمایههای انسانی جامعه بنگرند؟ آیا اعتماد این شهروندان به نهادهای مدیریت شهری نظیر شهرداری بیش از پیش آسیب نخواهد دید؟
با توجه به مجموعه موارد و ایرادات فوقالذکر که بر این طرح وارد است، میتوان محورهای پیشنهادی ذیل را برای بهبود هرچه بیشتر طرح و تأمین حقوق شهروندان مورد توجه قرار داد:
- با توجه به اینکه دانشگاه تهران بهعنوان نماد آموزش عالی کشور تلقی میگردد، میبایست طرح موسوم به ساماندهی پردیس مرکزی آن نیز بهعنوان نماد طرحها و برنامههای تهیه شده در نظام برنامهریزی شهری کشور، در یک فرآیند کاملاً شفاف و با مشارکت واقعی کلیة گروههای ذی نفع و دی نفوذ نظیر ساکنان (حتی افراد مستأجر) و مالکان اراضی واقع در محدودة طرح، اساتید و دانشجویان و نیز اعضای شورای اسلامی شهر تهران با عنایت به احراز مصلحت عمومی جامعه، مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
همچنین اطلاعات و گزینههای پیشنهادی این طرح بهعنوان اولین پروژه در تاریخ برنامهریزی شهری ایران، میبایست از طریق نشریات کثیرالانتشار و وبسایت دانشگاه در اختیار عموم شهروندان قرار گیرد. چرا که هرگونه فرآیند غیرشفاف نظیر توجیهپذیری اقتصادی طرح، چگونگی تأمین مالی آن و ... میتواند سبب ایجاد رانت برای گروههایی خاص گردد. از سویی دیگر، دانشگاه تهران بهعنوان سرمایة ملی متعلق به همة ایرانیان است و در نتیجه، اطلاعات مربوط به طرح ساماندهی آن به همة ایرانیان به ویژه شهروندان تهرانی مرتبط است. در این خصوص، مقررات و بخشنامههای دقیق و قابل توجهی به تصویب رسیده که در فرصت دیگری بدان پرداخته خواهد شد.
رویکرد این طرح از یک فرآیند آمرانة بالا به پایین و دستوری تغییر کرده و تا تأمین نظرات اکثریت قریب به اتفاق همة گروههای محقّ در طرح، نهادهای قانونی ذیصلاح از تصویب آن پرهیز کنند. اعضای شورای شهر بهعنوان نمایندگان مردم میبایست بر اجرای دقیق فرآیند برنامهریزی و طراحی مشارکتی نظارت داشته باشند.
این طرح از آن جهت که به کارفرمایی یک نهاد علمی مهم در کشور در دست تهیه و اجرا است، میبایست نظرات کارشناسی صاحبنظران و اساتید شهرسازی، معماری، اقتصاد، علوم اجتماعی، محیط زیست و عمران را تأمین نموده و از عیبها و نواقصی که سایر برنامههای توسعهای در کشور دارند، مبرا گردد. از جمله اینکه رویکرد غالب کالبدی و کمیّ گرایانة طرح اساساً تغییر یابد، و نیز اثرات زیست محیطی این طرح در مقیاس شهر تهران و حتی منطقة مرکزی شهر مورد بررسی قرار گیرد.
*پژوهشگر شهری، مشاور کمیته های شهرسازی و بافت فرسودة شورای اسلامی شهر تهران