ادامه از صفحه 3
یعنی میخواهید بگویید در مجالس ششم و دهم که اصلاحطلبان اکثریت بودند همین وضعیت بود؟
ما فقط در مجلس ششم اکثریت بودیم، لیستی که پنج یا شش نفرشان از جای دیگر آمدند در لیست قرار گرفتند که اکثریت نبوده. در مجلس دهم جریان آقای لاریجانی حدود 70 نفر با نام مستقلین ولایی بودند که در موارد مختلف به سمت یکی از جریانها مایل بودند و در مسائل کشوری بیشتر مایل به اصولگرایان بودند، نباید عملکرد مجلس دهم را به پای اصلاحطلبان نوشت، ما تعداد قابل اعتنایی نماینده در مجلس دهم داشتیم کما این که در مجلس هشتم که من هم بودم ما کلا 40 نفر بودیم و اتفاقا وضع بهتر بود چون میتوانستیم مانع تصویب شویم ولی در مجلس دهم باید مواردی را تصویب میکردیم ولی نمیتوانستیم، این هم مشکلش این است که حزبی نیست مجلس ما، از خیلی افراد میپرسیدیم از کدام حزب هستید، هیچ جوابی نداشتند. تا ما رقابت جدی در انتخابات نداشته باشیم شوخی است که معنای انتخابات را به کار بگیریم و رقابت جدی چیزی است که مفهوم میدهد به انتخابات و اگر انتخابات نباشد دموکراسی یک شوخی است، لازمه دموکراسی انتخابات است و لازمه انتخابات رقابت است و لازمه رقابت حزب است و ما از همین اول کار مشکل داریم، ما طرحی داریم برای اصلاح قانون اساسی که هفت سال است پیگیریم. یکی از مسائل همین مجلس است، اگر مجلس در راس امور هست، به واقع باید باشد، خیلی از این اتفاقات نمیافتد ولی الان اسممان این است که یک مجلسی هم داریم. ارتباط ما با وزارت کشور خوب است اما آنها میگویند قانون این را میگوید یعنی همین چیزی که مجلس یازدهم تصویب کرده است.
آیا مردم تفاوتی بین اصولگرا و اصلاحطلب احساس میکنند؟ آیا مصادیق را متوجه میشوند که اینها چه کسانی هستند و آنها چه کسانی هستند؟
ببینیم ما چه بر سر مردم آوردهایم که برایشان نه اصلاح طلب فرقی میکند و نه اصولگرا، یک زمانی میگفتم این شعار که میگویند «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» ساخته دست اپوزیسیون است که میخواهند جریانات و احزاب را از صحنه به دور کنند بعدا دیدم اصولگرایان هم بدشان نمیآید از این شعار و دلیلش هم این است که مردم خیلی به اصولگرایان رغبت ندارند لذا اگر اصلاح طلبان هم اندکی نفوذ دارند آنها هم از صحنه دور شوند، صحبتی که میکنید درست است، اینکه برای مردم احزاب و شخصیتها و جناحها تفاوتی نکند، باید بدانیم یک جای کار میلنگد، مثلا مشکلات معیشتی باعث شده که بعضیها میگویند اصلا درباره انتخابات صحبت نکنید و حتی مایلند درگیری فیزیکی ایجاد کنند، فکر میکنند داریم به آنها فحش و ناسزا میگوییم، در همین ده روزه هفت الی هشت هزار تومان به قیمت دلار افزوده شده، یعنی ارزش پول ملی کاهش پیدا کرده است، این چه مشوقی است برای مشارکت؟ اعتمادی که به اساس سیستم باید باشد به دهها دلیل کاهش پیدا کرده است و به اشخاص مربوط نیست، مثلا خودِ مجلس یازدهم را ببینید در نظر سنجی ایسپا آمده بیش از هفتاد درصد مردم از عملکرد مجلس ناراضیاند.
آیا مجلس میتواند وضعیت را بهتر کند؟
در یکی از برنامهها دیدم شخصی آمده بود و از ماجرای شاسی بلند حمایت میکرد و میگفت بالاخره نماینده هم خودرو لازم دارد، خب ما هم در مجلس بودهایم. در اول دوره ماشین میدهند بصورت وام و اقساطی، ولی اینها علاوه بر اول دوره چندین مورد هست که خودرو را با حدود هشتصد میلیون تومان گرفتهاند ولی بیرون قیمتش بوده سه میلیارد تومان و جالب است افشاکننده رد صلاحیت شده و آنکه خودرو گرفته تایید صلاحیت شده، عرضم این است که خود عملکردها هم اثر دارد چه در دولت و چه در مجلس، اگر مردم احساس رضایتمندی داشته باشند از جریانی که حاکم است، قطعا در دور بعد هم به همانها رو میآورند ولی این شعاری که مطرح کردید که مردم از اینها عبور کردهاند این اتفاقا خطرناک است، من معتقد نیستم که لیستها باید شخصیتمحور باشند، باید شخصیت حقوقی یعنی احزاب میدانداری کنند و متاسفانه اینطور نیست و ما عادت میکنیم به اشخاص مشخص و همین الان هم میگویند ببینید سرلیست چه کسی است، باید ببینیم برنامه چیست و کدام حزب است. در مورد انتخابات پیشرو معتقدم واقعا دهها دلیل است که چه مجلس، چه دولت و چه قوه قضائیه در این مدت مشوق برای مشارکت حداکثری مردم نبودهاند، چند شب پیش در یک اجلاس اسکودا (کانون وکلا) شرکت کردم، آنها میگویند آقای اژهای در قوه قضائیه کارهای خوبی کرده است اما در همین دوره ما میبینیم بعضی از قضات بعضی احکام صادر میکنند مثلا میگویند فلان خانم مشکل حجاب داشته باید برود در غسالخانه مرده بشورد، یا برود چند بار در نماز جمعه شرکت کند یا پاکبانی کند، خب اینها مشوق مردم برای مشارکت نیست، در همین دوره در همین مجلس سن بازنشستگی را به 65 سال افزایش میدهند خب یک کارگر میگوید پس ما باید تا آخر عمر کار کنیم، اینها مانع تراشی در بحث مشارکت حداکثری است یا مثلا در همین دوره تعرفه اینترنت را افزایش میدهند، در شرایطی که مردم میگویند شما به گردشگر خارجی سیمکارت بدون فیلتر میدهید که هر طور خواست استفاده کند ولی ما مردم هیچ، میلیاردها تومان از جیب مردم صرف فیلترشکن میشود و بعد که دنبال سرنخ بگردیم میبینیم به جاهایی وصل هستند، ما میخواهیم مردم مشارکت کنند ولی مدام سنگاندازی میشود.
مثلا شما به عنوان حزب مردمسالاری مردم را دعوت میکنید به انتخابات، آیا برنامه دارید؟
حتما برنامه داریم، ما یکی از برنامههای مهممان این است که مجلس را از این حالت در بیاوریم و به مجلس واقعی که در راس امور باشد برسانیم که آن سه وظیفه را انجام دهد یعنی وظیفه قانون گذاری، وظیفه نظارتی و وظیفه نمایندگی ملت را داشتن، یعنی نماینده مردم باشند، هر کسی در هر شهرستانی هم نماینده باشد نماینده کل مردم ایران است و آن فریادی که باید از طرف ملت بکشد و جلو خطرها را بگیرد و هشدار بدهد را پیگیری کند.
ما معتقدیم اگر قدرت دست ما میافتاد یکی از وظایفمان رفع بنبستهای قانون اساسی است، نه اینکه الان بگوییم، هفت سال است که پیگیریم، حتی خواهش کردیم از مقام معظم رهبری که در زمان حیات شریف خودشان اجازه این کار را بدهند تا موانع رفع شود، اما بعضیها میگویند اینها وابسته به خارجاند در صورتیکه ما دلسوزانه میگوییم، اتفاقا اپوزیسیون به ما میگوید اینها سوپاپ اطمینان نظامند و برای ماندن نظام این حرفها را میزنند. میگویند این حرفها را نزنید تا نظام دچار خودفروپاشی شود. ما حتما برنامه داریم مثلا در روابط خارجی، دو شب قبل آمریکاییها در سوریه و عراق چند جا را زدند و خیلی راحت میگویند وابسته به ایران بودند در صورتیکه هیچ سندی هم ندارند، چرا ما در عرصه دیپلماسی طوری عمل کنیم که هرجا در دنیا اتفاقی میافتد بگویند پای جمهوری اسلامی درمیان است. غیر از برنامه یک سابقهای هم هست، بعضی مردم میگویند هر کسی یک ادعایی میکند ولی مخالف ادعایش وجود دارد، شما میگویید در سیاست خارجی بنبستها را خارج میکنیم، خب در مجلس دهم خانم موگرینی آمدند، برجام را هم تصویب کردید و کارهای دیگری هم کردید ولی باز هم گشایشی حاصل نشد این را چه بکنیم؟ واقعا الان مجلس فعلی افتخارش این است که قانون راهبردی را تصویب کردیم و همان باعث شد ما خیلی پیشرفت کردیم، بیاییم بحث کنیم در موضوعات هستهای و تکنولوژیکی چقدر پیشرفت کردیم، خب دو شب پیش آقای گروسی گفت ایران پذیرفته 60 درصد غنیسازی را کاهش دهد، خب این مفهومش چیست؟ این پیشرفت است؟ اگر قرار است بحث کنیم باید خیلی درباره این موضوعات بحث کنیم، خارج از این بحثها بپذیریم بهتر از اینها میشد مردم را پای صندوقهای رای بیاوریم. کواکبیان در پاسخ به سوال پایانی مجری برنامه مبنی بر اینکه الان راه حل چیست؟ اظهار داشت: در اسرع وقت شورای محترم نگهبان بپذیرد اگر میخواهد رقابت انتخاباتی بین دو جناح اصلی شکل بگیرد راهش این نیست که افراد بیخاصیت و کم تاثیر را تایید کنند و افراد شاخص را تایید نکنند، بنده مدتی قبل 35 پرونده بردم برای آقای شاهچراغی در ستاد انتخابات، میگویند تا نوزدهم صبر کنیم ببینیم چه میشود. رهبری تاکید کردند که آقای پزشکیان برگردد، مثال پزشکیان را میزنم چون ایشان خودش صاحب رای است در تبریز، خب این را هم رد میکنید و با تاکید رهبری باید برگردد آیا این درست است؟ این را هم بگویم که حزب مردم سالاری در هر جایی که عضو تایید شده داشته باشد یا اصلاح طلب شناخته شده رایآور داشته باشد حتما محکم از او حمایت میکند بهرغم اینکه من دلخوشی از امثال این مجلس ندارم ولی حمایت میکنیم.