; ?>; ?> مردم سالاری آنلاين - اولین بار چه کسی از تهران نام برد؟ - نسخه قابل چاپ

کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

اولین بار چه کسی از تهران نام برد؟

14 مهر 1397 ساعت 14:29

تهران، با تاریخ قاجار برای بسیاری از مردم شناخته شده است. پوشاک آن دوره را لباس محلی‌اش و زبان مردمش را فارسی می‌دانیم و درباره خوراک بومی و سوغاتی تهران هم حداقل اطاعات را داریم. اما بر اساس اطلاعات موجود در برخی منابع، تهران، از زمانی که یک روستای کوچک بوده، ساکنان فرهیخته‌ای داشته، شهری که یک روز در سال ( ۱۴ مهر ماه) را به نامش کرده‌اند.


تهران، با تاریخ قاجار برای بسیاری از مردم شناخته شده است. پوشاک آن دوره را لباس محلی‌اش و زبان مردمش را فارسی می‌دانیم و درباره خوراک بومی و سوغاتی تهران هم حداقل اطاعات را داریم. اما بر اساس اطلاعات موجود در برخی منابع، تهران، از زمانی که یک روستای کوچک بوده، ساکنان فرهیخته‌ای داشته، شهری که یک روز در سال ( ۱۴ مهر ماه) را به نامش کرده‌اند.
به گزارش ایسنا، شاید کمتر کسی تصور می‌کرد، تهران که محلی به عنوان شکارگاه پادشاه صفوی یا روستایی کوچک بود، در مدت زمان کوتاهی به یکی از کلان شهرهای بزرگ دنیا، سومین کلان شهر پرجمعیت خاورمیانه و یکی از محروم‌ترین استان‌های ایران تبدیل شود.
به اعتقاد بسیاری از مسوولان، استان تهران در مقایسه با حجم و گستردگی و امکاناتی که در اختیار دارد و در بخش‌های مختلف از جمله سرانه فضاهای ورزشی، آموزشی و بهداشتی و درمانی یکی از محروم ترین استان های کشور است.
در حال حاضر تهران، روستایی که اسم درخت های انار و چنار آن در بسیاری از کتاب های خاطرات سیاحان خارجی آمده است، در بخش آسیب های اجتماعی، بافت های فرسوده، حاشیه نشینی و همچنین آب و آلودگی هوا زبانزد خاص و عام است.
علیرضا زمانی ـ کارشناس مسائل فرهنگی و اجتماعی ـ درباره تهران قدیم به ایسنا، می گوید: تهران از زمانی که در دوران قاجار به عنوان پایتخت انتخاب می‌شود، اهمیت بسیاری پیدا می‌کند. با آنکه ما از تهران دوره صفوی نیز اطلاعات کمی داریم اما نشان می‌دهد این منطقه فرهنگی و کمی هم مذهبی بوده است.

او با بیان اینکه در منابع مکتوب کمتر درباره فرهنگ، خوراک و پوشاک مردم تهران اشاره شده است، اضافه می‌کند: نام تهران برای نخستین بار در قرن دوم و سوم هجری قمری در کتاب «ابوحماد طهرانی» آمده است. اولین استنادات ما به تاریخ تهران به اطلاعات این عالم دینی برمی‌گردد. شخصی به نام «ابو عبدالله جامورانی» عالم دیگری که اهل منطقه جماران در شمیران بوده است نیز به نام تهران اشاره می‌کند. در تاریخ دولاب نیز قبل از ابوحماد طهرانی، نام بزرگان علمای و فرهنگی بسیاری مثل «ابوبشر دولابی» مورخ ایرانی دیده می شود. نشانه‌های تهران در تاریخ با این افراد مشخص می‌شود و هر چه پیش می رویم این نشانه ها نیز بیشتر می‌شود.
این پژوهشگر به «محمد بن جریر طبری» نیز اشاره می‌کند که در کتاب تاریخ معروف طبری که یکی از مهمترین منابع دوره اسلامی است آمده، در دوره‌ای از منطقه ری به منطقه دولاب می‌آمده تا در کلاس درس برخی استادان علمی آن زمان کسب دانش کند.
زمانی ادامه می‌دهد: همچنین گفته می شود خواجه نظام الملک ـ وزیر دوره سلجوقی ـ هر دو هفته یک بار برای کسب علم به کلاس‌های درس «ابوجعفر دوریستی» می‌آمده است. دوریست که محله طرشت فعلی را در بر می‌گرفته پایگاه فرهنگی ـ علمی مهمی در آن زمان بوده است و ابوجعفر دوریستی نیز از خاندان حذیفه ابن یمان، یکی از یاران سحابی پیامبر بوده است. مقبره شیخ عبدالله طرشتی نیز که از نوادگان اوست در طرشت وجود دارد.


نمونه ای از چنارهای تهران
«انار» اولین محصولی که از تهران نام برده شده
او بیان می کند: اولین بار انار تهرانی به عنوان محصولی که خیلی قابل توجه بوده در فارسنامه این بلخی مطرح می‌شود. انار خاصه تهران و ری بسیار مرغوب بوده و محصولی مختص باغ‌های اطراف تهران بوده. البته به انار تهران در منابع دیگر نیز اشاره شده است.
این کارشناس مسائل فرهنگی و اجتماعی می گوید: یکی از هدف های اصلی «پیترو دلاواله» جهانگرد ایتالیای قرن ۱۶ که در دوره صفویه به ایران سفر می‌کند، این بوده که با کمک شاه عباس بتواند علیه عثمانی ها وارد جنگ شوند زیرا آن زمان عثمانی ها مشکلات بسیاری برای مسیحیان به وجود آورده بودند.
جهانگردی که از او در تهران با گوشت اسب پذیرایی می کنند
زمانی ادامه می‌دهد: این جهانگرد در خاطراتش اولین بار از چنار تهران نام می‌برد و می‌گوید تهران چنارهای بسیار بزرگی دارد که دو نفر باید دست‌هایشان را به هم بدهند تا بتوانند یک درخت  چنار را در آغوش بگیرند. این در حالی است که آن زمان چنارهای تهران چندان بزرگ نبوده‌ و قدیمی‌ترین چناری که هشت سال پیش در کتاب «محله ما» معرفی شد، در یکی از باغ‌های کن موجود است و حدود هفت مرد باید دست‌هایشان را بهم بدهند تا بتوانند این درخت را در آغوش بگیرند. دلاواله در خاطراتش از باغ‌های تهران تعریف می‌کند و می‌گوید باید تهران را شهر چنارها نامید.
او همچنین به سیاحان و جهانگردان دیگری که از تهران گذر کرده اند، اشاره و بیان می کند: در دوره‌های قبل‌تر سیاح دیگری به نام «کلاویخو» که سفیر اسپانیا هم بوده است از تهران نام می‌برد و می گوید «این شهر چندان بزرگ نیست و یک مقر حکومتی دارد.» یک شب از او در تهران با گوشت اسب پذیرایی می‌شود. البته گوشت اسب مختص تهران نبوده است. معمولا خان های مغول بنا به رسم خودشان از مهمان‌هایشان با گوشت این حیوان پذیرایی می‌کردند.
این پژوهشگر اظهار می‌کند: درباره فرهنگ، پوشاک و خوراک تهران اطلاعات چندانی در منابع ذکر نشده اما بارها به این موضوع که تهران آب و هوای چندان خوبی نداشته و گرم بوده است اشاره شده که ییلاقات شمیران جبران این آب و هوای بد را می‌کرده است.
زمانی همچنین به ری که یکی از بزرگترین و با عظمت‌ترین شهرهای باستان بوده است، اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: ری در دوره‌های اسلامی حداقل تا قبل از حمله مغول یکی از بی نظیرترین شهرها بوده است. یکی از ویژگی‌های ری این بوده که در مسیر موصلاتی و در گذرگاه فرهنگ‌ها و اقوام مختلف قرار داشته است. بخشی از انتخاب تهران به عنوان پایتخت نیز مربوط به بخش نظامی و بخش دیگر همان نقطه موصلاتی به لحاظ جغرافیایی بوده است.

قدیمی ترین سنگ قبر امامزاده زید ۹۰۰ سال دارد
او اضافه می‌کند: حتی ری نیز از نظر جامعه‌شناختی، مردم‌شناسی و فرهنگ در منابع تاریخی ما بسیار گم است. دوره صفوی بر خلاف اینکه گفته می‌شود شاه طهماسب شکارگاهی دیده است در تهران حصاری کشیده است اما در نشانه ها دیده می‌شود همان جمعیت محدود تهران افراد خاص و فرهنگی بوده‌اند.
این کارشناس مسائل فرهنگی و اجتماعی می‌افزاید: اگر به قدیمی‌ترین سنگ قبر موجود بازار که در امامزاده زید تهران هست، نگاه کنید، متوجه می‌شوید مربوط به ۹۰۰ سال پیش و مربوط به مولانا فخرالدین مولانا حیدر تهرانی است. آن زمان عنوان مولانا را به هر کسی اطلاق نمی‌کردند و آن شخص باید سلسله مراتبی در حوزه تصوف و ادبیات را طی می کرد تا این عنوان را دریافت کند. این موضوع نشان می‌دهد بارقه‌هایی از فرهنگ در تهرانی که یک روستا بوده، وجود داشته است.
زمانی می‌گوید: اگر نگاهی به افرادی که در تهران زندگی می‌کردند و رد ضعیفی از آنها در تاریخ آمده است، بیندازید، می‌بینیم که فردی مثل  «سام میرزا» برادر شاه طهماسب صفوی که اهل شعر و هنرمند بوده، در تهران زندگی می‌کرده است. او کتابی به نام «تحفه سامی» نوشته که درباره احوالات شاعران دوره شاه طهماسب است. آن زمان حصاری اطراف تهران که روستایی در حال تبدیل به بلدیه بوده، کشیده بودند. او در کتابش اسم بیش از ۲۰ شاعر را می‌آورد که مهمترین او امیدی تهرانی است. اینکه در روستای کوچکی مثل تهران اسم این تعداد شاعر آورده شده، نکته قابل توجه و مهمی است.
او اضافه می‌کند: در دوره شاه تهماسب چهار مدرسه به معنای قدیمش در کنار مسجد در تهران ساخته می‌شود. برای مثال مدرسه و مسجد حکیم هاشمی که همچنان در کوچه تکیه دولت وجود دارد در آن زمان ساخته می‌شود. حکیم هاشمی یکی از شناخته‌ترین پزشکان دوره صفویه است و نویسنده چند کتاب است. اسامی انسان های فرهیخته ای در آن زمان نشان می دهد که تهران یک روستای پرت گمنام نبوده و از قدیم بارقه‌های فرهنگی داشته است.

این پژوهشگر با بیان اینکه تهران در دوره قاجار کم کم پذیرای اقوام مختلف می‌شود، می‌گوید: اما اتفاقاتی می‌افتد که فرهنگ ها یکسان می‌شوند. حتی جعفر شهری به خوراک تهران در کتاب تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم نیز اشاره کرده است اما بسیاری از این خوراک‌ها در شهرهای دیگر ایران هم وجود داشته‌اند و نمی‌توان بگوییم مختص تهران بوده اند. ما در حوزه شمیرانات هم درباره اینکه چه خوراک خاصی داشته‌اند، پژوهش کردیم اما موردی پیدا نکردیم.  
زمانی بیان می کند: هر چیزی از دوران قبل از مشروطه اول وارد تهران در ایران می‌شود و سپس به شهرهای دیگر ورود پیدا می کند و این موضوع که یکی از مهمترین نمادهای تهران است در حال حاضر نیز غالب شده. برای نخستین بار فست فودها در تهران راه اندازی شدند و پس از آن به شهرهای دیگر هم ورود پیدا کردند.
در معماری‌ نیز همین اتفاق می‌افتد معماری قاجار در تهران گسترش پیدا می‌کند. همان طور که در دهه ۴۰ از معماری‌های سنتی فاصله می‌گیریم و حتی این‌ اتفاق به شهرهای دیگر نیز گسترش پیدا می‌کند. حتی نوع خانه‌سازی‌های تهران برخلاف قرن ۶ یا ۷ است که مدعی هستند زیرزمین بوده و در سال های بعد و در دوره قاجار از سیستم خانه های متمرکز با حیاط مرکزی تبعیت می کند.


کد مطلب: 95233

آدرس مطلب :
https://www.mardomsalari.ir/news/95233/اولین-بار-کسی-تهران-نام-برد

مردم سالاری آنلاين
  https://www.mardomsalari.ir