پیامدهای خاورمیانه ای شکاف میان آنکارا و واشنگتن موضوعی است که کارشناس بنیاد «کارنگی» شاخه خاورمیانه، آن را با شماری از صاحبنظران مسائل منطقه و ترکیه به بحث و گفت وگو گذاشته است.
نزاع ترامپ و اردوغان به کجا می رسد؟
18 شهريور 1397 ساعت 16:00
پیامدهای خاورمیانه ای شکاف میان آنکارا و واشنگتن موضوعی است که کارشناس بنیاد «کارنگی» شاخه خاورمیانه، آن را با شماری از صاحبنظران مسائل منطقه و ترکیه به بحث و گفت وگو گذاشته است.
پیامدهای خاورمیانه ای شکاف میان آنکارا و واشنگتن موضوعی است که کارشناس بنیاد «کارنگی» شاخه خاورمیانه، آن را با شماری از صاحبنظران مسائل منطقه و ترکیه به بحث و گفت وگو گذاشته است.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری، بروز کودتای نافرجام در ترکیه (اواسط ژوییه 2016- اواخر تیرماه 95) بروز چالش هایی در روابط آنکارا و واشنگتن را به دنبال داشت. ریشه این چالش ها خودداری آمریکا از تحویل افرادی بود که به گفته سران ترکیه از مسببان بروز کودتا محسوب می شدند.
در ادامه اختلافات ترکیه و آمریکا بر سر کُردهای سوریه و بازداشت یک کشیش آمریکایی در ترکیه مزید بر علت شد تا «دونالد ترامپ» عملا جنگی تجاری را علیه ترک ها به راه اندازد. در همین ارتباط، «مایکل یانگ» کارشناس بنیاد کارنگی نظر برخی کارشناسان مسائل خاورمیانه و ترکیه را درباره تبعات این هماوردی در تحولات خاورمیانه جویا شده است.
به گفته «ابراهیم وارده» استاد تجارت بین الملل در دانشگاه «توفتز»، پیروزی بنیادین حزب اسلامی عدالت و توسعه در سال 2002، در شرایطی رخ داد که ترکیه پس از بحران مالی 2001 در حال اجرای اصلاحات مورد نظر صندوق بین المللی پول بود. پس از آن بود که سال ها پایداری مالی و رشد بی وقفه اقتصادی، ناپایداری مالی و دریافت مکرر کمک خارجی را از خاطره ها پاک کرد. زنجیره ای از پیروزی های انتخاباتی، «رجب طیب اردوغان» را در قدرت نگه داشت و به او امکان داد تا با محکم کردن حاکمیتش بر ترکیه، سیاست تهاجمی تری را در امور منطقه ای- اگر نگوییم جهانی- دنبال کند. هم توان نظامی اش را در سوریه و دیگر صحنه ها به کار گرفت و هم قدرت نرم این کشور را در سراسر جهان اسلام. پروژه های بسیار بزرگی به اجرا درآمد تا ترکیه را به دهمین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل کند و بانک های خارجی و سرمایه گذاران بین المللی را به ترکیه سرازیر کرد.
وی افزود: بحران اخیر در روابط ترکیه با آمریکا که پس از ماه ها تنش ها پدیدار شد و شوکی بود که ترکیه را تکان داد. اکنون که اقتصاد ترکیه، افت کرده، سیاست هایی که در دوران شکوفایی اقتصادی به جریان افتاد، احتمالا باید مورد بازنگری قرار گیرد. طوفان های مالی با خود برنده و بازندگانی را به همراه می آورد و بنابراین بر سامانه سیاسی بازتاب دارد. اکنون زمان آزمون «ببرهای آناتولی» یعنی حامیان اقتصادی اردوغان فرارسیده است. در این شرایط است که اقتصادهای غیررسمی و زیرزمینی گسترش می یابند و بدبینی نسبت به طرفداران «فتح الله گولن»، کُردها و دیگر دشمنان مفروض رژیم بیشتر شده، گرایش های مستبدانه هم تشدید می شود.
به گفته وارده «این آشفتگی، اکنون ارتعاشاتی را در سراسر منطقه به جریان انداخته است. تنش های خاورمیانه را تندتر کرده و آب های جنگ داخلی سوریه را گل آلودتر. مناسبات با عربستان، مصر و امارات که از پیش هم تیره بود، وخیم تر شده و در نتیجه دولت ترکیه به قطر و ایران نزدیک تر شده است.»
کارشناس کارنگی نظر «استیون کوک» از شورای روابط خارجی آمریکا را نیز جویا شده است. به گفته کوک، از ماه جولای که ایالات متحده، تحریم هایی را متوجه وزیر ترک ساخت، شکاف میان آمریکا و ترکیه به آرامی بیشتر شد. ترامپ تعرفه واردات آلومینیوم و فولاد از ترکیه را دوبرابر کرد و مشاورانش هشدار دادند که تحریم های بیشتری هم در راه است. اردوغان آمریکا را متهم به «جنگ اقتصادی» با ترکیه می کند. همه اینها، نگرانی ها در محافل سیاست گذاری آمریکا را نسبت به آینده سیاست خارجی ترکیه به ویژه در خاورمیانه بیشتر کرده است. «منتقدان ترامپ هراس دارند که وی ترکیه را از اجماع پیمان آتلانتیک شمالی دور می کند اما ترکیه مدت ها است که در حال فاصله گرفتن از متحدان سنتی خود است. ترکیه در خاورمیانه اهدافی در مقابل مقاصد آمریکا در سوریه، ایران، فلسطین و مصر را دنبال می کند. احتمالا ماجرای کشیش برونسون در هیچ یک از این سیاست ها دگرشی بوجود نمی آورد.»
کوک می افزاید: برخی تحلیلگران هراس دارند که ترکیه اگر «بیرون خیمه» باشد، به چالش بزرگتری تبدیل می شود. ترکیه می توادند مناسباتش را با گروهی از کشورها تقویت کند که دشمن آمریکا به حساب می آیند اما این هم درجاتی دارد. آنکارا در گذشته به ایران یاری رسانده تا از تحریم ها فرار کند، جنگ علیه داعش در سوریه را با پیچیدگی هایی مواجه کرد، به حامی حماس تبدیل شد و با حمایت از اخوان المسلمین، در پی سلب مشروعیت از دولت مصر بر آمد.
«مارک پیرینی» از کارنگی اروپا در بروکسل، هم بر این باور است «شکاف میان ترامپ و همتای ترک او توجه زیادی را در رسانه ها جلب کرده چرا که یک هماوردی نادر میان رهبران کشورهای متحد است و از آنجا که هر دو نفر مشتاقند که هیجانات شخصی شان را آشکار سازند، آتش این هماوردی به سرعت شعله ور شد. با این همه، واقعیت های خاورمیانه و منافع راهبردی دو طرف بسیار عمیق تر از هیجانات و احساسات این دو است.»
به گفته پیرینی، سیاست ترکیه در سوریه، سرانجام در راستای سیاست روسیه در کمک به اسد برای کنترل تمام کشور تعریف خواهد شد. در شرایطی که کنترل نظامی ترکیه بر عفرین، موقتا از جانب مسکو پذیرفته شده، نبرد بر سر حاکمیت بر ادلب، آزمون بعدی است. سپس نوبت به جنگ برای کنترل سرزمین های شمال شرق فرات می رسد که هماوردی نهایی میان ائتلاف دمشق- مسکو- تهران را با ائتلاف ضدداعش به رهبری آمریکا – از جمله کردهای سوریه- شکل خواهد داد. اینکه ترکیه طرف کدامیک از این دو ائتلاف را بگیرد، هنوز یک پرسش باز به حساب می آید.
از نگاه وی در جبهه راهبردی، عنصر دشواری آفرین عدم سازگاری میان دو دسته تصمیمات نظامی ترکیه است؛ خریداری سامانه موشکی اس- چهارصد روسیه یا جنگنده های اف 35 رادارگریز آمریکا. این دو برنامه نمی تواند بدون ایجاد تهدیدی بزرگ برای ناتو، به پیش رود و نیازمند تصمیم گیری هایی بارز است.
کد مطلب: 93662