گسترش روزافزون دنیای ارتباطات و تولید برنامههای مدرن با ساختارهای جدید و متنوع در شبکههای جهانی، تا حدودی باعث افزایش سطح سلیقه مخاطبان کشورمان نیز شده است؛ مخاطبانی که دیگر نمیتوانند به همین سادگی با برنامههای تلویزیونی صداوسیما با همان ساختارهای قدیمی و تکراری ارتباط برقرار کنند؛ موضوعی که به نظر میرسد چندان هم دغدغه مدیران سیما نباشد.
گسترش روزافزون دنیای ارتباطات و تولید برنامههای مدرن با ساختارهای جدید و متنوع در شبکههای جهانی، تا حدودی باعث افزایش سطح سلیقه مخاطبان کشورمان نیز شده است؛ مخاطبانی که دیگر نمیتوانند به همین سادگی با برنامههای تلویزیونی صداوسیما با همان ساختارهای قدیمی و تکراری ارتباط برقرار کنند؛ موضوعی که به نظر میرسد چندان هم دغدغه مدیران سیما نباشد.
در همین راستا جبار آذین ـ منتقد و مدرس دانشگاه ـ در گفتوگویی با ایسنا درباره تولید برنامههای تلویزیونی با ساختار تکراری به ویژه در حوزه دین و مذهب با بیان اینکه «ساختار برنامههای تلویزیون در دهه ۶۰ درجا میزند»، اظهار کرد: برنامههایی که امروز راهی آنتن میشود، با همان ساختار برنامههای دهه ۶۰ تولید میشود. در حالی که نیازهای جامعه متفاوت شده و امروز نسل جوان با دنیایی از رسانههای جدید و حجم زیادی از اطلاعات مواجه است و به برنامههای جدیدی نیاز دارد. اما متاسفانه تلویزیون چشمهای خود را در مقابل این تغییر و تحولات بسته است و آنچه ارائه میکند با همان ساختار از رده گذشته است.
او با بیان اینکه «مدتی است تلویزیون در مخاطبان انگیزهای ایجاد نمیکند»، گفت: زمانی تلویزیون کم و بیش منطبق با واقعیتهای روز جامعه سریال و برنامه تولید میکرد که مخاطبان زیادی را هم به خود جذب میکرد؛ اما در ۱۰ سال اخیر دیگر این دست از برنامهها تولید نمیشود. یکی از مهمرین دلایل این موضوع را میتوان نبودن هنرمندان حرفهای در تلویزیون و استفاده از کسانی دانست که تخصصی ندارند. مدتی است که تلویزیون برای برنامههای خود از چهرههایی استفاده میکند که نه تنها از دانش و تخصص کافی برخوردار نیستند، بلکه چهره شایستهای نیز در جامعه ندارند؛ به عنوان مثال مدتی است بخشی از مجریهای برنامههای تلویزیونی را بازیگران سینمایی تشکیل میدهند. این افراد به جای آنکه باعث جذب بیشتر مخاطب شود، دافعه ایجاد میکنند؛ چراکه به هر حال این افراد مجریهای قادری نیستند و از سوی دیگر از آنجا که ساختار این برنامهها اغلب کپیشده از نمونههای خارجی است، نمیتوانند در جذب مخاطب موفق باشند.
آذین با بیان اینکه «محتوای برنامههای مذهبی به جای آنکه هنرمندانه بیان شود، به صورت منبری گفته میشود»، خاطرنشان کرد: ااگر صداوسیما نتواند برنامههایی مناسب با دغدغههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و دینی جامعه تولید کند، باید با صراحت گفت که نه تنها در دانشگاه شدن ناموفق بوده، بلکه حتی نوانسته است معمولی و سطحیترین سلایق مخاطب را هم پوشش دهد.گر صداوسیما نتواند برنامههایی مناسب با دغدغههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و دینی جامعه تولید کرد، باید با صراحت گفت که نه تنها در دانشگاه شدن ناموفق بوده، بلکه حتی نتوانسته است معمولی و سطحیترین سلایق مخاطب را هم پوشش دهد. همین موضوع باعث شده تا مردم از صداوسیما گریزان شوند و به سراغ شبکههای ماهوارهای بروند. این در حالی است که بسیاری از مسؤولان کشور از تاثیرگذاری منفی این شبکهها بر مخاطبان سخن گفتهاند.
این منتقد درباره چرایی تولید نشدن برنامههای جدید و متنوع در صداوسیما، اظهار کرد: برای این نقص صداوسیما دلایل متعددی وجود دارد؛ از کم همتی و ندانمکاری برخی از مدیران گرفته تا نبودن هنرمندان و برنامهسازان حرفهای که علاوه بر دانش کار در تلویزیون باید از دانش اجتماعی و فرهنگی نیز برخوردار باشند. این در حالی است که متأسفانه افرادی نه از روی تخصص و دانش بلکه به خاطر رابطه و گروهگرایی در سازمان مشغول به کار هستند.
آذین با بیان اینکه «حضور افراد غیرمتخصص باعث کاهش رشد کیفی تولیدات صداوسیما شده است»، یادآور شد: بدیهی است چنانچه تلویزیون بخواهد پاسخگوی نیازها و خواستههای جامعه باشد باید آثاری را تولید و پخش کند که باعث جذب مخاطب و مانع گریزان شدن هر چه بیشتر آنها شود. اما متأسفانه به دلیل تولید برنامههای تاریخ مصرف گذشته با ساختار ضعیف، نداشتن نوآوری و خلاقیت و همچنین دور بودن از محتواهای مناسب، بخشهایی از مخاطبان تلویزیون دچار تردید شدهاند و به ناچار جهت سرگرمی به دنبال ابزارهای دیگری مثل ماهوارهها هستند.
آذین بار دیگر به ساختار تکراری برنامههای مذهبی و دینی در تلویزیون اشاره و اظهار کرد: این برنامهها که در شبکههای مختلف به ویژه در شبکه قرآن و معارف تولید میشوند، همچنان از ساختار هنری و فنی تکراری در یک فضای محدود و بدون هیچ تحول و نگرش فنی و تکنیکی، استفاده میکنند. ما در سالهای اخیر شاهد تغییر مناسبی در زمینه تولید برنامههای دینی و مذهبی نبودهایم. آنچه که به عنوان برنامه دینی در قالب سریالها، فیلمها و برنامههای تولیدی پخش میشود پیش از آنکه منطبق با نیازها و سلیقه مخاطب باشد حاصل سلیقهمداری بخشی از مدیران صداوسیماست. آنچه که به عنوان برنامه دینی در قالب سریالها، فیلمها و برنامههای تولیدی پخش میشود پیش از آنکه منطبق با نیازها و سلیقه مخاطب باشد حاصل سلیقهمداری بخشی از مدیران صداوسیماست. متأسفانه از آنجا که هنوز بخشی از مدیران این سازمان نتوانستهاند با واقعیتها و پیشرفتهای روز جامعه و دنیا خودشان را هماهنگ کنند و درک کنند که نیاز امروز جامعه با نیاز دهههای گذشته متفاوت است، تولید این دست از برنامهها همچنان ادامه دارد.
این مدرس دانشگاه همچنین در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد: یکی از سازمانهای مهم و تعیینکننده فرهنگی جامعه که میبایست پیشگام حفظ و اشاعه فرهنگ ایرانی و اسلامی جامعه باشد سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است. سازمانی که از همان آغاز با نگرش تبدیل شدن به دانشگاه جامعه دایر شد و قرار بود همسو با اهداف و برنامههای اجتماعی جهت اشاعه فرهنگ گامهای موثری بردارد؛ این در حالی است که در سالهای اخیر رسانه موسوم به «ملی» از نظر حجمی، امکانات و فناوری پیشرفتهایی داشته است اما از لحاظ کیفی چه از نظر ساختار اداری و چه از نظر محتوایی شاهد اتفاقات مبارک و بهروزی نبودهایم. در واقع به رغم تغییرات و تحولات ایجاد شده در ظرف صداوسیما از نظر مظروف همچنان شاهد مضامین و محتواهایی هستیم که چندان همسو با واقعیتهای جامعه نیستند.
او با بیان اینکه «صداوسیما باید برخی از کاستیهای خود را از درون برطرف کند»، در این باره توضیح داد: این سازمان باید به جای اینکه مشکلات خود را داخل از سازمان برطرف کند، باید از درون به دنبال راهحل مناسب باشد. به عنوان مثال با دست دراز کردن به سوی سرمایهدارهای کلان در قالب اسپانسر گروهها و سازمانهایی را در برنامهسازی دخیل کرده است که این افراد صرفا به دنبال سرمایه هستند. برای همین برنامههای تلویزیون بسیار سطحی شدهاند و فقط در ظاهر نشانهای از ایرانی و اسلامی بودن در آنها یافت میشود و از نظر محتوا تهی هستند.
آذین یادآور شد: مدیران صداوسیما باید تحول در حوزههای مختلف را در دستور کار خود قرار دهند و بیش از این باعث دلزدگی و پشیمانی مردم از تماشای تلویزیون نشوند. آنچه امروز در صداوسیما ارائه میشود، به هیچ وجه همسو با نیازهای جامعه ما نیست.