محمد توسلی در یادداشتی، امیرانتظام را «نماد مظلومیت تاریخ معاصر» خواند.
میردامادی و اصغرزاده اشتباهشان را پذیرفتند
23 تير 1397 ساعت 16:53
محمد توسلی در یادداشتی، امیرانتظام را «نماد مظلومیت تاریخ معاصر» خواند.
محمد توسلی در یادداشتی، امیرانتظام را «نماد مظلومیت تاریخ معاصر» خواند.
به گزارش ایسنا، توسلی در روزنامه «سازندگی» نوشت: به تصویر کشیدن مظلومیت امیرانتظام به عنوان اولین زندان سیاسی که مشقتهای بیشماری را تحمل کرده است، میتواند از بسیاری ناعدالتیها پیشگیری کند. مانند کاری که آقای میردامادی و اصغرزاده از دانشجویان خط امام که در زمان دادگاه امیرانتظام مدارک برای جاسوسی ایشان جمعآوری میکردند، چندی پیش انجام دادند. آنها از جمله کسانی هستند که با بزرگواری خودشان پذیرفتند که در این زمینه اشتباه کردند و در رسانهها نیز آن را بیان کردند. لذا این انتظار میرود که باقی اشخاص نیز گذشته خود را اصلاح و اظهار کنند، زیرا چنین رفتارهایی نه تنها این افراد را کوچک نمیکند بلکه موجب بزرگواری آنها نیز خواهد شد و آموزهای برای نسل امروز و فردا است. امیرانتظام نماد مظلومیت تاریخ معاصر ما است.
مهندس بازرگان، دکتر سحابی، دکتر یزدی و من در دادگاه امیرانتظام، به عنوان شاهدانی که در جریان دیپلماسی انقلاب و دولت موقت بودیم، حاضر شدیم و از ایشان دفاع کردیم. در این دادگاه حداکثر اتهاماتی که آقای محمدی گیلانی مطرح کرد این بود که امیرانتظام در دیپلماسی و مذاکره با بیگانگان سفره دلش را بیش از اندازه باز میکرد. این سقف دادهها و اطلاعاتی بود که در طول جلسات مختلف دادگاه مطرح شد. من در دادگاه توضیح دادم که شرایط امنیتی و نوع مذاکره متفاوت است. بعضی ممکن است با اسم مستعار مذاکره کنند و برخی مانند امیرانتظام در شرایط دیگری گفتوگو کند. این به هیچ وجه دلیلی بر جاسوسی او نیست. این در حالی است که همزمان با چنین حکمی از طرف آقای محمدی گیلانی، شهید قدوسی که دادستان انقلاب بود در دیداری با مهندس بازرگان، بعد از بررسی پرونده به بازرگان میگوید که هیچ اثری از جاسوس بودن امیرانتظام در پرونده نمیبیند. مرحوم مهندس بازرگان نیز این دلایل قانونی و حقوقی را در دادگاه مطرح میکند ولی فایدهای نداشت و حکم به جاسوسی امیرانتظام داده میشود.
امیرانتظام اولین زندان سیاسی است که بیشترین دوران حبس را داشته. سؤال کلیدی این است که چرا دادگاه او چنین حکمی را برای امیرانتظام داد. پاسخ تحلیلی من این است که پس از انقلاب تمام جریانهای چپ مارکسیست چون حزب توده مخالف دولت موقت بودند و روحانیتی که بطور طبیعی خود را برای تصدی قدرت آماده میکردند و با گفتمان تاریخی مهندس بازرگان و یاران او در دولت موقت موافق نبودند میخواستند به دولت موقت ضربهای بزنند. در دادگاه امیرانتظام در این رابطه من تصریح کردم که این دادگاه، دادگاه امیرانتظام نیست؛ این دادگاه گفتمان مهندس بازرگان، آیتالله طالقانی و دکتر سحابی است یعنی گفتمان مطالبات تاریخی ملت ایران یعنی آزادی، استقلال، حاکمیت ملت، حقوق بشر، عدالت اجتماعی و حاکمیت قانون است که در آرمانهای اولیه انقلاب و در اصول قانون اساسی هم تبلور دارد. در جمع همکاران دولت موقت تصور میشد که امیرانتظام هدف مناسبی برای این منظور باشد. کسانی که حکم به جاسوسی او دادند، گمان کرده بودند که امیرانتظام مانند بسیاری که جاسوس بودند پس از یکی دو سال در زندان میبرند و با چند مصاحبه به هدف خود نائل میشوند و این ضربه سنگینی به دولت موقت خواهد شد. اما او با شخصیتی که داشت و پیامی که در سالهای زندانش دریافت کرده بود، احساس کرد که مسئولیتی تاریخی در قبال این برنامه و ایستادگی در مقابل شرایط سخت دوران زندان بر عهده دارد. او اینچنین با شجاعت و مردانه در مقابل این شرایط سخت ایستادگی کرد و با سربلندی این دوران را سپری کرد. این موضوع نشاندهنده این واقعیت است که به رغم کسانی که از مهندس بازرگان بابت انتخاب امیرانتظام برای سخنگویی دولت موقت ایراد میگرفتند، هوشمندی، انسانشناسی و توان مدیریتی بازرگان را به خوبی نشان میدهد که او توانسته انسانی با این توانمندی را برای آن مسئولیت انتخاب کند. مهندس بازرگان تا آخر عمر نگران امیرانتظام بود و احساس مسئولیت میکرد که چرا فردی مانند او باید در زندان باشد. مهندس بازرگان همیشه نسبت به مظلومیت امیرانتظام رنج میبرد، زیرا او را خوب میشناخت و میدانست که او به ناحق در زندان است.
کد مطلب: 90394