خبر دستگیری یکی از فرماندهان خیزش مردمی در استان فاریاب افغانستان درهفته قبل و انتقال او به کابل توسط نیروهای ارتش سبب شکل گیری موجی از اعتراضات در استان های شمالی این کشور شد و در روزهای اخیر نیز صدای تجزیه از این بین شنیده می شود.
نوای خطرناک تجزیه در افغانستان
17 تير 1397 ساعت 17:37
خبر دستگیری یکی از فرماندهان خیزش مردمی در استان فاریاب افغانستان درهفته قبل و انتقال او به کابل توسط نیروهای ارتش سبب شکل گیری موجی از اعتراضات در استان های شمالی این کشور شد و در روزهای اخیر نیز صدای تجزیه از این بین شنیده می شود.
خبر دستگیری یکی از فرماندهان خیزش مردمی در استان فاریاب افغانستان درهفته قبل و انتقال او به کابل توسط نیروهای ارتش سبب شکل گیری موجی از اعتراضات در استان های شمالی این کشور شد و در روزهای اخیر نیز صدای تجزیه از این بین شنیده می شود.
مقامات دولتی افغانستان با دو روز تاخیر در مورد دستگیر«نظام الدین قیصاری» که یکی از فرماندهان ازبک وابسته به حزب «جنبش ملی» به رهبری ژنرال عبدالرشید دوستم است را یک اقدام قضایی به منظور رسیدگی به یک سری اتهامات حقوقی اعلام کردند که البته این مطلب سبب کاهش اعتراضات نشد.
نیروهای ارتش افغانستان قیصاری را در نشستی که در یک پایگاه ارتش در شهر «میمنه» مرکز استان «فاریاب» جریان داشت و او نیز به آن دعوت بود، پس از کشتن و زخمی کردن چند محافظش بازداشت و شبانه با بالگرد به کابل منتقل کردند و اغلب معترضان که در استان های فاریاب، سمنگان و سرپل به خیابان آمدند این اقدام دولت را برآمده از تعصبات قومی و همراه با نیت های برتری جویی تفسیر کردند.
از روز پنجشنبه یعنی فردای روز بازداشت، اعتراض طرفداران فرمانده در استان های فاریاب ، جوزجان ، بلخ، سرپل ، سمنگان و تخار آغاز شد که تاکنون نیز ادامه دارد.
رسانه تصویری «طلوع نیوز» روز یکشنبه اعلام کرد که تظاهرات در حمایت از این فرمانده در هفت استان شمال و شمال شرق افغانستان ادامه دارد و موضع گیری ها در محافل مختلف سیاسی هم به حمایت و هم به مخالفت با این بازداشت ادامه دارد.
این اعتراض ها با مسدود شدن بندر مرزی «آقینه» که محل مبادله کالا با ترکمنستان است و بزرگراه های دسترسی به مناطق شمال همراه شدند و روز گذشته نیز با نشر تصاویری مشخص شد شماری از معترضان با پایین کشیدن تصاویر رئیس جمهوری و رئیس اجرایی دولت وحدت ملی افغانستان و بالا بردن پرچم های سه رنگی به نام «ترکستان» و شعار تجزیه گرایی ابعاد تازه ای به این اعتراض ها داده اند.
هر چند ژنرال دوستم رهبر حزب جنبش ملی و معاون اول رئیس جمهوری فعلی افغانستان طی یک و نیم سال گذشته به دلایل نامعلوم یا حداقل غیرقطعی در کشور ترکیه بسر می برد و عدم حضور او خود دلیلی برای شدت اعتراض های مردم شده است.
دوستم در ترکیه به بازداشت فرمانده منتخب خود واکنش نشان داد و به دولت هشدار داد که اگر وی آزاد نشود امکان فروپاشی در صفوف جنگجویان مقابل طالبان وجود دارد و همچنین انتخابات مجلس در شمال با چالش مواجه خواهد شد.
برخی از منابع افغان باور دارند که دوستم به دلیل پرونده ای که در دادگاه افغانستان در ارتباط با یک شکایت حقوقی دارد در ترکیه بسر می برد اما برخی دیگر تأکید می کنند که دولت وی را در تبعید نگهداشته است.
اما در شرایط کنونی برخی از شخصیت های سیاسی افغانستان حضور دوستم را در کشور برای مهار چنین وضعیتی مهم و ضروی می پندارند.
دیروز«امرالله صالح» رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان در صفحه اجتماعی خود نوشت که اگر جای دوستم بود به کشور بازمی گشت تا قانون در مورد او اجرا شود چون در این کشور قاتل دهها هزار انسان عفو می شود اما فردی دیگر به اتهام خصوصی تبعید می شود.
او نوشت که امروز بودن دوستم در کنج یک زندان بهتر از تبعید است زیرا در داخل افغانستان امکان دسترسی طرفدارانش به او ممکن است و این بهتر از وضعیت تبعید است که چارچوب آن را دیگران بر او تحمیل کرده اند.
«احمد ضیا مسعود» معاون حزب جمعیت اسلامی افغانستان از دیگر افرادی است که به دستگیری فرمانده قیصاری نقد دارد و نسبت به آن واکنش نشان داد و گفت که چنین بازداشت هایی هرگز قابل قبول نیست و برای مهار این وضعیت حضور دوستم در کشور مهم و ضروری است.
وی تأکید کرد حضور ژنرال دوستم عامل ثبات کشور خواهد بود و شخص وی باید مشخص کند که چرا به کشور بازنمی گردد و اگر دولت مانع بازگشت اوست باید دلایل خود را به مردم بگوید.
معاون حزب جمعیت اسلامی از مردم افغانستان خواست که در مقابل بازداشت قیصاری بی تفاوت نباشند و اگر بی تفاوت بمانند روزی خواهد آمد که رهبران و مجاهدین نیز به بهانه های مختلف بازداشت خواهند شد.
مسعود گفت اگر دولت به دوستم اجازه ورود به کشور نمی دهد اعلام کند زیرا بازگرداندن وی برای مجاهدین ساده است و می توانند دوستم را برگردانند.
مسعود به این باور است که دلایل دولت افغانستان برای بازداشت قیصاری غیر قابل قبول است و آزادی های مردم در قانون صراحت دارد.
این تنها مورد برای بالا بردن پرچم تجزیه طلبی در افغانستان نیست. در ماه گذشته نیز پرچم هایی با رنگ ها و نام های متفاوت در مقابل پرچم ملی افغانستان برافراشته شده است.
پیش از این نیز «عبدالطیف پدرام» یکی از نمایندگان استان «بدخشان» در مجلس پس از آن که جنجال برسر جا دادن کلمه «افغان» در شناسنامه های الکترونیکی همه شهروندان بالا گرفت، دولت افغانستان را متهم به قوم گرایی و فشار بر اقوام غیر پشتون کرد و پرچم مجاهدین را بالا برد و گفت که اگر این وضعیت ادامه یابد، تاسیس کشوری به نام خراسان برای اقوام غیرپشتون محتمل خواهد شد.
همچنین هفته گذشته در درگیری بین نمایندگان مجلس بر سر تبعیض اعمال شده بر روند انتخابات در استان غزنی که قرار است به جای حوزه یکپارچه استانی به تفکیک شهرستان ها برگزارشود، میان نمایندگان مناطق پشتون نشین و تاجیک بحث جدا شدن اقوام افغانستان مطرح شد.
شماری از نمایندگان مجلس این تصمیم کمیسیون انتخابات و دولت را برای غزنی تبعیض بین 33 استان دیگر و قانون شکنی دانسته و آن را در راستای انگیزه های قومی عنوان کردند و خواستار برگزاری انتخابات بر اساس قانون عمومی شدند که پدرام نیز یکی از این افراد بود.
زمانی که او تصمیم دولت و کمیسیون انتخابات را محکوم کرد و آن را تصمیمی قومی خواند هدف حمله شماری از نمایندگان دیگر مناطق قرار گرفت که البته تعدادی هم از وی حمایت کردند.
فردای همان روز طرفداران پدرام با حمل پرچم های مجاهدین در پشت ساختمان مجلس شعارهای ضد قومی سردادند و حمایت خود را از این نماینده بدخشان اعلام کردند.
البته پرچم سفید طالبان تحت عنوان «امارت اسلامی افغانستان» سالهاست که در مقابل پرچم ملی این کشور خودنمایی کرده و با حمایت سلاح گرم در جای جای کشور بالا برده شده اما این روزها پرچم های دیگری نیز دیده می شوند که مغایر با روند ملت سازی و حفظ تمامیت ارضی افغانستان به عنوان یک ضرورت اجتناب ناپذیر است.
شماری از اعضای مجلس و کارشناسان بر این باورند که اگر دولت افغانستان اصلاحات جدی را در راستای تامین وحدت ملی و حقوق مساوی اقوام این کشور اجرایی نکند، صداهای تجزیه طلبی می تواند در امتداد چنین وضعیت خطرناکی را برای یکپارچگی کشور ایجاد کند و این درحالی است که به گفته مقامات افغانستان اکنون نیروهای نظامی دولت افغانستان با 20 گروه تروریستی در درگیری به سر می برند.
«فوزیه کوفی» یکی از نمایندگان استان بدخشان نیز چندی قبل در همین راستا در صفحه توئیتر خود نوشت که اگر ما نتوانیم هموطن خوب شویم باید برای همسایه شدن فکر کنیم.
«جواد سلطانی» یکی از استادان دانشگاه افغانستان بر این باور است که در دولت وحدت ملی افغانستان جایگاه وحدت مردم تضعیف شده و سیاست قومی با گذشت زمان هر روز پررنگ تر می شود.
به اعتقاد او اگر یک شخصیت ملی گرا و باورمند به عدالت اجتماعی و حقوق مساوی شهروندان زمام امور کشور را بدست نگیرد، خطری جدی افغانستان را تهدید خواهد کرد که امکان دارد زمینه یک جنگ طولانی مدت دیگر را فراهم کند.
سلطانی گفت که با تداوم سیاست های قومی در دولت وحدت ملی دیگر اقوام افغانستان کم کم ناامید شده و به همین علت صداهایی به نام خراسان، ترکستان و شعارهای مشابه دیگر که به زیان اتحاد کشور است شنیده می شود که این تهدیدی برای همه اقوام است.
اما وی ابراز امیدواری می کند که راهکارهای خروج وجود دارد و اگر این بحران سنجیده شود می توان بن بست موجود را شکست و فرصت را برای سیاست مشارکتی و پلورالیسم سیاسی فراهم کرد و به تکثر فرهنگی احترام گذاشت و ایدئولوژی را مبتنی بر قومیت قرن نوزدهم و ناسیونالیسم حق شهروندی که بتواند شکاف های اجتماعی را مهار کند، بکار گرفت.
چنین امیدی تنها با همراهی و باور تمام شهروندان در یک کشور میسر می شود و تجربه تاریخی و معاصر همه کشورهای منطقه بحران زده جنوب و جنوب غرب آسیا همگی گواه آن است که تجزیه عواقب ناگوارتری از تحمل همدیگر دارد.
کد مطلب: 90116